مامانا پسرم دوشب قبل خون زیادی ازش رفت چی بدمش لبو انار گوشت موز اینا دادمش ولی رنگش هنوز زرد الهی بمیرم سوارتابش تو خونه بود مداد خواهرام ب دستش بود خودشو آویزون کرد تاب مسخره از قسمت جلو دراومد پسرم افتاد جیغ و گریه وقتی بلندش کردیم دیدیم صورتش غرق خون شده و از وسط ابروش پایین‌تر یه سوراخ عمیق شده از اون خون میاد وای خدا براهیشکی نخاد انقد امام رضا و امام حسین رو صدا زدم با یه وضعی رسوندیم بیمارستان چقدر خون ازش رفت طفل معصوم چشماشو از ترس بسته بود ۳ساعت بیمارستان بودیم هنوزم حالم بده ۵تابحیه خورد اون لحظه تو اتاق عمل ک من دست و پاشو گرفته بودم و شوهرم سرش رو تا تکون نخوره و دکتر آمپول بی‌حسی بزنه و بخیه کنه هیچوقت یادم نمیره خون می‌ریخت تو چشاش و توگوشاش سیاه و کبود شد از درد انقد گریه کردم و زجه زدم دکتر گفت خانم تو برو بیرون ولی کجا میرفتم سرخاکم بچمو ول کنم برم شوهرمم از من دلنازکتر دتست عش میکرد اصلا نکاه نمی‌کرد رنگ نداشت ب صورتش خداهیشکیو با بچه ش امتحان نکنه الهی هیچ بچه ای مریص نشه فقط میگفتم مادرت برات بمیره آخ قلبم

تصویر
۲۰ پاسخ

سلام عزیزم من خدایی قلبم خون شد تحملش خیلی سخته حتماً یه خروس یا مرغ خون کنیم بلا به خیر تیر شده عزیزم مداد رفته که اینجوری داغون شده نباید این همه نرم میشد

پسر من عید از ماشینمون افتاد بیرون و کل صورتش زخمی و خونی شد لبهاش پاره شد دقیقا این حال تو رو درک میکنم من سرشو گرفتم باباش پاهاشو ک بتونن لباشو بخیه کنن تازه 6 ماهه باردار هم بودم هیچوقت یادم نمیره چه حال بدی بود

الهی تواین لحظه چی کشیدی .حتماواسش صدقه بزارهرروراسپنددودکن.اب هویج زیادبهش بده

جگرم کباب شد خواهر
خدا بد نده عزیزم
امیدوارم سلامتیش خیلی زود بدست بیاد
جگر گاو نمیخوره؟خیلی خونرسانی خوبی داره

ای جانم میفهمم چی کشیدی پسر منم پارسال دستش شکست رفت اتاق عمل بدترین روز زندگی م بود... انشاالله زود خوب میشه عزیزم نگران نباش همین چیزایی که بهش میدی عالی اگه گوشت و با پیاز داخل شیشه کنی بزاری ۸ساعت بپزه آبش رو بدی بخوره هم خوبه اگه دلش برمیداره جگر هم براش خوبه. یکم که بهتر شد ببر دکتر شربت تقویتی بده بهش

😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭

خدا بهت رحم کرده صدقه بده چ جای بدی هم رفته

وای اشکم در اومد وقتی تعریف کردی😭الهی بمیرم،من بچم سوخته بود قشنگ توصیفت روفهمیدم😭و من هنوز از لحاظ روحی و روانی اون آدم سابق نشدم

پسر من یکسالش بود از رو تخت افتاد ابروش شکست قشنگ مثه چشم باز شده بود داشتی توضیح می‌دادی قشنگ حالت اون لحظه ت رو درک کردم که چی کشیدی وای من مردم و زنده شدم

الهی آمین.. خیلی سخته برای ی مادر بچه اشو تو اون حال ببینه یاد لحظه ای ک دخترمو میخواستن بستری کنن ازش هی خون میگرفتن افتادم کم خونیه شدید داشت هی هم ازش خون میگرفتن دخترم گریه میکرد بی حال روی تخت افتاده بود😔😔😔
ان شاالله بلا ب دور باشه عزیزم پسر گلت زودتر خوب بشه

عزیزم🥺🥺
اول یه خروس سر ببرید بدید به یه نیازمند
شیره انگور خیلی خوبه
باهاش شربت درست کن یا کم هم توش آبلیمو بریز عالیه
جگر پسته کشمش گوشت لبو انار
اینا همه خوبن
کم کم میشه

بلا به دور عزیزم تا میتونی پسته وجیگر،موز بده آب انار سفید فشارخون بیاره پایین زیادی براش خوب نیست.

ای خدا الهی بمیرم چه دردی کشیده طفلکی
ایشالله بلا دور باشه ازش حتما صدقه بده براش خداروشکر نرفته تو چشمش خیلی خدا رحم کرده

چقد سخته خدا بهش سلامتی بده عزیزم
منم دو هفته پیش پای همسرم برید تو اتاق عمل کنارش بودم حالم بد شد دکتر گفت برو بیرون تو اومدی قوت قلب همسرت باشی اینجور که بدترش کردی

آخی الهی عزیزم 🥲
بهش جیگر کباب کن بده بخوره گوشت گوسفند عصاره کن بده انشاالله که زودی خوب بشه

عزیزم حرز امام جواد بگیر باهاش کن خیلی مجرب حفظ میکنه بچه رو

الهیییی چه لحظه وحشتناکی
انشالله که خیلی زود خوب میشه 😘

الهی عزیزم چقدر خدا رحم کرده‌بازم خوبه مداد نرفته چشمش ی صدقه چیزی برا بچه بده مغزیجات و عسل برا زخم عالیه گوشت کباب کن بهش بده عصاره گوشت توشیشه براش درست کن

وایییی خیلی بده اون هفته هم برا پسر من همچین اتفاقی افتاد ولی خدا بهم رحم کرد اون میل تایر ماشینش دستش بود داشت میدویید خورد زمین میل خورد به صورتش از کنار گونش رد شد گونشو خراش داد یه کوچولو بالا تر بود رفته بود تو چشمش وایی دارم میگم حالم داره بد میشه اون موقعه کل حس از تو دستو پام رفته بود از ترس خیلی خدا بهمون رحم کرد واقعا خیلی ترسناک و ناراحت کنندس

جیگر کباب کن بده بهش

سوال های مرتبط

مامان حسین وتودلی مامان حسین وتودلی هفته نهم بارداری
سلام خسته نباشید
ببخشید یه سوال داشتم هرکس می‌دونه کمکم کنه فکرم خیلی درگیر
من پسرم پنج سال و چهار ماهشه وقتی تو باردار بودم پسرمو عدد Nt
کمی بیشتر بود فرستادن منو آزمایش خون که گفتن احتمالش یک در هزار و میتونی بچه رو نگه داری و هیچ آزمایش دیگه ای هم منو نفرستادن الان پسرم پنج سالشه فرم چشماش کمی با من و پدرش فرق می‌کنه چشمای من و همسرم درشت پسرم خیلی چشم های ریزی داره اما از بچگی حرکتی رو دیر انجام نداد همه خوب بودن مثلاً به موقع نشست چهار دست و پا راه رفتن دندان در آورد غذا خوردن شیر خوردن از شیر و از جیش گرفتن همه خوب بود اما الان که قبل از پیش دبستانیش هست من خیلی نگرانشم مثال اعداد رو زیاد بلد نیست فقط تا سه دقیق می‌دونه بقیه رو هی یادش می‌ره یا اصلا کلمات رو بلد نیست میشه بگید بچه پنج ساله که کارهایی از نظر هوش باید انجام بده من شب و روزم شده گریه خیلی سخته که اطرافیانت است همه مدت فکر کن بچت سالم بوده و یهو بخام بگم پسر من سندرم دان داره اصلا نمیتونم چون دکتر احتمال داده بود این فکر ها میاد تو سرم یا چون بچه حالت چشماش با من و پدرش فرق می‌کنه لطفاً راهنماییم کنید 🙏😭🥲