من با مادرشوهر تو یه ساختمونیم .خیلی خوبه
اصلا و ابدا با مادرشوهر ن
من با مادرشوهرم یه ساختمونیم ولی مادرم تقریبا هرروز میاد کمکم پسرای منم خیلی بهونه گیرن ولی همین مادر شوهرم اینا باعث شدن من عصبی بشم و افسردگی بگیرم یه اضطرابی به جون من انداختن که من نمیتونم یه لحظه بچه هارو از خودم دور کنم فقط و فقط میتونم به مامانم بسپارم هرچیم به مادر شوهرم میگم که شما بیا بالا پیش بچهها بمون باز وسط دعوا میاد میگه بده من ببرمش من پنیک میشم اگه بچهها جلوی چشمم نباشن
مادر یه چیزی
بامادر شوهر بودن دقیقا کجاش خوبه گلم
اونوقت اونا بزرگ میشن تو میمونی و حوضت🤣🤣
دوستم باید تحمل کنیم بگذره، دوسه سال دیگه برای خودمون میتونیم زندگییی کنیم
ب مادرشوهر اصلا و ابدا ولی متاسفانه توی ی ساختمونم پسرم مریضه سه روز شده ی سراغ نگرفته
ما تو یه ساختمون هستیم ولی تا حالا نشده بگه مثلا میبرمش دوساعت تو اگه کاری داری انجام بده منم اصلا بهش نمیگم ولی بچم هروقت بیان بالا میخواد باهاشون بره میبره ولی به قول بچه ها به بهونه جیش میاره بالا میگه جیش کرده پس خیلی فرقی نمیکنه برامن که اینجوریه
من با مادرشوهرم تو یه ساختمونم ولی تمام مسئولیت بچه هام با خودمه مگه اینکه بخوام برم دکتر میزارم خونه مادرشوهرم اصولا میبرم میزارم خونه مامانم ... هیچ وقت نشده بگم بچه مو نگه دار خونه تمیز کنم یا برم حموم ... فقط شبا واسه شب نشینی میریم خونشون میشینیم اونم باز باید حواسم باشه به بچه هام... تابستون بعصی وقتا با خودش میبرد مسجد ... مسئولیت نمیدم به کسی
هم خوبی داره هم بدی
من طبقه بالای مادرشوهرمم کاری داشته باشم یا بخوام برم بیرون بچه ها رو میذارم پیشش
گاهی میگه بیاین خودش
بعضی وقتام حال آشپزی نداشته باشم خودم میرم
بنظرم با هیچکدوم خوب نیستش اصلا
مادر شوهرم خدایی خوبه تو نوه داری
حالا کاری به بعضی رفتارهاش با خودم ندارم😅
مادرشوهر من نگه داره
پوشکشو عوض نمیکنه
واییی اصلا ب دردسرش بقول دوستمون نمیارزه ب دخالتا ما تو یه ساختمونیم یکساعت میبرنش یا دوساعت مادرشوهرم دسشوییم نمیبرنش ازبس وسواسن بعد دو سه ساعت میارنش ک جیش داره
به دردسرش نمی ارزه
با مادرشوهر اصلا خوب نیس
با مادر آره
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.