خانما من تا الان ب کسی چیزی نگفتم ک باردارم امروز اومدم خونه پدرم بعد مادرم گقت سر مبل بگیر جا ب جا کنیم من گفتم نمیتونم کمر دردم دگ گفت حامله ای گفتم نه نبستم گیر داد گفت قسم بخوز منم‌ نخوردم
اخه مامانم پارسال باردار شدم همش میگف میخواستی چکار یا میگفت از کجا سیسمونی بیارم خلاصه همش حرف نا امیدی تا دگ نشد نموند الان فهمید خیلی ناراحتم نمیدونم چکار کنم

نمیشه که به خاطر سیسمونی بچه دار نشی بعدشم به پدر و مادرت کمک کن برای سیسمونی نزار از بچه دار شدنت استرس بگیرن

اشکال نداره بابا
سخت نگیر مادره دیگ
ایشالله سیسمونی هم میخره
نخریدم خدا سایه شوهرتو کم نکنه خودتون میخرین دیگ

عزیزم بارداری برای تو یه حس خیلی خیلی شیرینه ک خیلی ها انتظارشو میکشن به حرف های بقیه گوش نکن هر کسی یه چی میگه ما نمیتونیم حس هامون رو با بقیه یکی کنیم هر کی ناراحت شد ناراحت بشیم هر کی خوشحال شد خوشحال بشیم تو خودتو نگا کن ک چقدر منتظر بودی مامان بشی منم وقتی باردار شدم همش از واکنش خانوادم میترسیدم میگفتم نکنه برای هزینه سیسمونی ک تو این گرونی سختشونه از بارداری من خوشحال نشن ؟یا استقبال نکنن؟ خیلی سخت بود ولی بهشون گفتم و اونا هم ن اون حس بد رو به من دادن و نه حس خوب من دوست داشتم خیلی خوشحال بشن مثل خودم ولی نشدن اونجوری ک میخواستم شایدم نشون ندادن مامانم همیشه میگفت خداکنه دوقلو نشی بدبخت میشی گرفتار میشی چ از هزینه ها چ از آزادی خودت دیگه به هیچی نمیرسی اینقدر این حرف هارو بهم میزد من باردار شدم و فهمیدم دو قلوعه من الان اینقدر حس بد همراهم دارم همش میگم من دیگه اون زهرای گذشته آزاد و سرکش نمیشم و نمیتونم بشم همیشه باید بچه نگه دارم نمیتونم با دوتا بچه هر کار بکنم خلاصه ک اگه به حرف ها بها بدی و قبولشون کنی همون حس رو به تو میدن مثل من نباش من شرایطم یکم سخت تر از توعه ولی بازم خودمو سر پا نگه داشتم و خدارو شکر میکنم ک از نعمت هاش دوتاشو بهم داده

ناراحت نباش بفکرخودت ونی نی باش دیگران که باشما زندگی نمیکنن

برای سیسمونی هم نداد ول کن حودت همون واجبا بخر لازم نیست ک صعر تاصدشو بگیری

مامان منم همینو گفتسراین یکی وقتی فهمید گف چرا گذاشتی حانله بشی با اواخلاق شوهرت خخ منم بهم برخورد ولی هیچی نگفتم

وایی چقد بد من اگ مامانم اینجوری بگه خونش نمیرم ببخشید ناراحت نشی

عزیزم. نگران نباش
به فکر. نی نی باش
خودت واسش. وسیله. بخر. در. حد. توانت

باز من تو عید که باردار بودم پدرشوهرم اینارو می‌گفت شوهرمم بهش گفت خرجش و تو میخوای بدی گفت نه شوهرمم گفت پس دهنت و ببند

عزیزم به حرف کسی گوش نده ناراحت نباش به نی نیت فقط فکر کن