پارت سیزدهم
پارت اخره ولی هنوز قصه ادامه داره
پسرم مرخص شد دکترا گفتن سعی کردم جوری عملش کنیم ک باز تکرار نشه،۲۹شهریور وقت چکاپش بود
باز باید عکس میگرفت ببینن همه چی سرجاشه یانه
و خب متاسفانه پسرم باز رودش اومده بالا نکته مثبت ماجرا اینه هنوز حاد نشده ولی باید عمل شه چون تاالان ۸تا عمل سنگین داشته جراحی خطرناکه دکتر گفته حدااقل باید تا ۶ماه صبر کرد تا هم از جراحیاش بگذره هم بزرگتربشه
من دلم میخواد این سریم معجزه ای بشه و کلا عمل نخواد حقیقتا دیگه نمیکشم بفرسمش اتاق عمل تمام تنش زخمه هرگریه ای که میکنه تنم میلرزه نکنه رودش بیاد بالا
کاش خدا معجزه کنه دوباره
خیلی طولانی شد ببخشید از همتون وقتتونو گرفتم حلال کنین احساس میکنم حالا سبک تر شدم ی بارسنگینی رو‌دلم بود الان کمتر شد
من معجزه ای دیدم ازخدا و اهل بیتش که همیشه و همه جا میگم خداروشکر علی من یکم ریزه میزه هست بخاطر جراحیاش ولی کاملا نرماله هوششم خیلی خوبه به لطف خدا و کلا اگر کسی ببینه و شرایطشو ندونه فک نمیکنه این بچه چقدر سختی کشیده

۴۲ پاسخ

😭😭😭وای خدایا از خودم بدم میاد بخاطر بچه ی سالمی ک خدا بهم داده کلی بخاطر کولیکو رفلاکسش و گریه هاش ناشکری کردم
خدا چقد بهت صبر داده😭😔
ایشالا تنتون سلامت باشه قربون خدا برم ایشالا معجزه بشه حالش خوب خوب باشه دومادش کنی عزیزم بمیرم برات🥲💔

الهی بمیرم براش جیگرم سوخت 😭😭😭😭😭
ایشالا ب حق امام رضا دیگه هیچ وقت عمل نخاد

امام زمان نگهدارشه😔🙏🙏

انشالله دیگه بعد از این یکی عمل دیگ هیچ وقت نیاز نباشه جراحی بشه و سالم و سلامت به زندگیش ادامه بده خدا اونو سلامت نگه داره

وای چقدر سختی کشیدی انشالله که دیگه هیچوقت خونتون رنگ غم و بیماری نبینه
فقط یه سوال الان روده و کبدش بیرون از بدنه یا داخله بدنه ؟

تمام داستانی ک نوشتی خوندم مو به موش انگار خودم بودم تمام اینا برا منم تکرار شد و منی ک تا الان دارم اذاب میکشم

چه صبری داشتی حضرت فاطمه حتما بهت داده این صبرو دنیا دست خداست و بس

دست بریده حضرت ابوالفضل العباس هیچوقت ردت نمیکنه ازش بخاه ان شالله آخرین سختیات بوده و از این ب بعد با پسر قشنگت بهترین زندگی و شادترین زندگی دارید

ان شالله امام زمان امام رضا خودشون بچتو حفظ کنن برات و دیگه هیچ عملی نخاد و همیشه تنش سالم باشه عزیزم

الهی همیشه سلامت باشه🥺🩷

خداروهزار مرتبه شکر که پسر کوچولوت الان کنارته
پسر منم دکتر گفت بخاطر ریه‌ش باید تا یکسالگی عمل شه بعد من چقدر غصه دار بودم که تن نحیفش نمیتونه تحمل کنه(نا گفته نمونه این عملی که هنوز انجام ندادیم دکتر تو بیمارستان گفته بود همون روز بعد بدنیا اومدنش انجام بدیم اما خدا رحم کرد و حال پسرم چون بهتر شد عملو انداختن به ۶الی ۱۲ ماهگی)
بعد پسر کوچولوی شما این همه عمل تجربه کرده و تن کوچولوش اینقدر قدرتمنده خداروشکررررررر
من بابت عوارض بیهوشی نگرانم
تاثیری نداره رو بچه؟
علی جان اذیت نیس الان بابت جراحیا؟
بچه ی نوزاد هم مثله آدم بزرگا باید ۸ساعت قبل و بعد عمل ناشتا باشه؟
میشه لطفا توضیح بدی🥲

قربون خدا برم که همه کاراش رو حکمته انشاالله علی کوچولوی شما به حق جوادالائمه خوب میشه ..

عزیزم خدایی ک تا الان با این سختی ها محافظ بوده بقیه راهم هست.... یه دوستی بهم میگفت اهل بیت چیزی ک بدن بهت دیگه پس نمیگیرن... دلت قرص و آروم باشه 🥹❤️❤️❤️

ایشالا ک نیازی به عمل نباشه عزیزم
پسر قوی🥹❤️

مطمعن باش هیچ کار خدا بی حکمت نیست،

بحق آبروی امام حسن مجتبی فرشته کوچولوی شماهم کامل خوب بشه شفا پیدا کنه، من دخترم رو از امام حسن دارم، هرکی میگه میگم الین من امام حسنی هست، عکسش دیدم دلم خواست ی دل سیر ببوسمش، خیلی شجاع هستید وصبور،

مشکلات خودم یادم رفت تو بارداری، خدا خیلی دوستت داره عزیزم و صبرت و امتحان میکنه ومیدونسته از پسش برمیای، میگم ی دکتر هست تو برنامه مال ماه محرمه نمیدونم چیه زیر کلاه خود هست ومعروف وخیره کارش همینه توضیح داد جراح هست، اتفاقا همین بیماری گل پسرت اصلا نمیدونستم اینقد سخته ماجرا، شکاف کام و... ببین میتونی پیداش کنی خیلی معتقد وبا ایمان وخیر بود

عزیزم الهی خدا سالم و قوی برات حفظش کنه
الهی که تن این پسر گلمون دیگه به هیچ‌ جراحی نیاز نداشته باشه
الهی که عاقبت به خیریش رو ببینی
الهی که موفقیت هاش رو ببینی و ارتش رو ببری طوری که تموم این سختی ها فراموشت بشه

بهت افتخار می کنم عزیزم شما نمونه ی یک بانوی شجاع و معتقد به خدا هستی
قطعا خدا با این امتحانش و با این پاسخ شما لذت می بره از بنده ی خالصش که با وجود همه ی این سختی ها از فرامین الهی سرپیچی نکرده
خوشا به سعادتت عزیزم
التماس دعا عزیزم
با اون دل پاکت برای همه ی بچه شیعه ها که سرباز آقا امام زمان (عج) هستن دعا کن

خدا سلامتی بده به حق جیگر گوشه امام حسین علیه السلام 💚

عزیزم
انشالله بهترین ها براش اتفاق بیفته....
من چند وقته خواب ندارم شبا....
با دیدن این پست تون....
به خودم اومدم ناشکری نکنم....
ممنون

قربون تن کوچولوت برم چقد درد کشیده🥲🥲تو معجزه ی خدایی امیدوارم همه دردات آروم بشن و یه مرد قوی بشی واسه ی مامان بابات مرهم این روزای سختتشون که همه رو از یاد ببرن❤️❤️❤️

قلبم درد گرفت
چقدر گریه کردم واست
واسه اون بچهبی گناه😭
ایشالا شفا پیدا کنه به حق ام البنین

خدا صبر و توان صدبرابر بهت بده میدونم هیچی برای مادر سختتر از مریضی بچش نیس
منم دلم شکسته
واسه منم دعا کن

به حق اسمش که هم نام امیرالمومنین
ان شاءالله خیرش رو ببینی
عاقبت به خیریشو ببینی
یار امام زمان باشه الهی

انشاالله که دیگه راهش به بیمارستان نیوفته .من با خواندن اینا چقد بهم ریختم .چقدر دلم برا علی جان کباب شد .شما چی کشیدی مادر ....انشاالله خدای بزرگ جواب صبر و اعتمادتو با سلامتی بچه آت بهت میده

الهی خدا بهت ببخشدش خیلی غصه خوردم با هر پارت کلی اشک ریختم الهی دگ گذشته تلخت تکرار نشه
الهی با دست خودت دومادش کنی زیر سایه ائمه و پدر مادر با تن سالم بزرگ شه انشاالله 💜

الهیی بمیرم 😭😭
بچه چه دردایی رو تحمل کرده خداا
انشاالله به حق آقا امام زمان دیگه هیچوقت نیاز به عمل نداشته باشه و همیشه صحیح و سالم کنارتون باشه🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲🤲برا سلامتی علی آقا و سلامتی خانوادش سه تا صلوات

خدا برات نگهشداره تنش سلامت باشه مریضی ازش دور باشه خدایی بزرگ بلا رو ازش دور کنه

ماشاالله عزیزم فداش شم انشاالله دامادیش
نازه پسرت خداروشکر که خوبه حالش

عزیزممم قربون اون تن کوچولوش که این همه دردو تحمل کرده و‌قربون دل خودت که همه اینارو طاقت آوردی و لحظه ای از اعتمادت به خدا کم نشد
انشالله دیگه هیچوقت گل پسرت گذرش به بستری و بیمارستان نمیفته مگر برای زایمان خانومش با گل و کادو بره❤️🌹

کاش یه عکسم ازش بدین الهی دیگع هیچ عملی نیازنداشته باشه و سالم بزرگ بشه

دلم کباب شد 😭😭😭😭😭امام رضا خییییلی مهربونه ازش خیییلی کمک بخواه😭😭😭😭

من زیاد ادم معتقدی نیستم ولی به تجربه خودم، زمانیکه دکتر تو سه ماهگی بمن گفت بچت نمیمونه یا تو هفت ماهگی زایمان کردم و الان که هر کی پسمو ببینه اصن نمیفهمه وقتی دنیا اومد دو کیلو بود، خودم دیدم وقتی خدا هوای ادمو داشته باشه به ثانیه همه چی حل میشه و امیدوارم دست خداروی سر پسرت باشه و دل تورو اروم کنه عزیزم ❤️❤️❤️

ببین من خودمم مادرم الهی که به علی دیگ‌هبچی نمیشه و بچت همیشه با لب خندون و سلامتی کامل کنارت میمونه من اینو مطمینم من خودمم ی چالش‌هایی واس دخترم داشتم ک معجزه خدارو دیدم نگران هیچی نباش تا خدا نخواد هیچ برگی از درخت نمیوفته الهی که به حق اسمش که علی به حق علی دامادی گل پسرت و ببینی

عکس پروفتیلت عکس پسرته؟

ایشالا به حق پنج تن عمل نخواد عزیرم

همون خدایی که معجزه کرد برات موند همونم برات نگهش میداره سالم و سلامت

از طرف من گل پسرت و ببوس

خدا ب حق علی اصغرش گل پسرتو شفا میده معجزه میکنه عزیزدلم
برای سلامتیش صلوات میفرستم

ان‌شالله صحیحو سالم بزرگ شه و دومادش کنی♥️

اگه دوس داشتی میشه عکسشو بزاری ببینیمش

انشالله به حق فاطمه زهرا دیگه اصلا عمل لازم نمیشع خدا خودش حفظش کنه 🤲🤲

یا نه تموم شده و الان علی جان 9 ماهشه

چرا بقیشو نمیزاری خسته شدی از نوشتن

سوال های مرتبط

مامان سید علی مامان سید علی ۹ ماهگی
پارت دهم
رفتم اتاق عمل،بی حسی از کمر بماند که حالم بد شد و ایناولی صدای پسرمو شنیدم ک گریه میکرد نگا ساعت کردم ۱۲:۳۰ظهر خیلی دلم میخواست معجزه میشد ولی اینکه پسرمو نیاوردن پیشم ینی مشکل داشته و سریع باید میرفته nicu
ب پرستار گفتم نشونم نمیدید گفتن نه نمیشه ولی گریه هاشو میشنیدم میگفتم پس هنوز زندس این ینی معجزه
بعدم که دیگه شکممو بستن و اوردنم ریکاوری و بعدم تو بخش
همه پیشم بودن خاله هام میگفتن پسرت مثل ماه میمونه خیلیی سفیده خیلی خوشکله گفتن باسرعت بردنش nicu
همسرمم رفته بود برای پذیرشش حسودیم شد همه بچمو دیده بودن جزخودم
باید صبوری میکردم راهی بود که انتخابش کردم زایمان بدی نداشتم ولی سزارین هیچ وقت انتخابم نیس خونریزی شدیدی داشتم که باید خون میزدم
و خب خداروشکر بخیر گذشت روز بعد مرخص شدم درخالی که بچم بغلم نبود همسرمو و مامانم اجازه ندادن ببینمش نمیدونم چرا تا ی هفته اجازم نمیدادن ببینمش خیلی بی تاب بودم اروم و یواشکی گریه میکردم نمیخواستم بقیع رو اذیت کنم
بعدها همسرم گفت دکتر هرروز میگفته بچه زنده نمیمونه نمیخواسم ببینیش روت اثر بزاره بعد ی هفته پسرمو دیدم
بمیرم براش کیدش کامل بیرون بود دورش پلاستیک مخصوص بود و زیر دستگاه تنفس مصنوعی اولین معجزه این بود پسرم سندروم داون نداشت
دومین معجزه این بود هیچ مشکلی قلبیم نداشت
پسری ک روز دوم تولدش دکتر به همسرم گفته بود امید نداشته باشین از عمل اومد بیرون بخاطر فتق دیافراگمش ی ریه نداشت ولی ریه ای که اندازه نخود بود خودشو بازسازی کرد و تبدیل به سه چهارم شد
دوماه nicuبستری بود
یک ماه کامل شایدم کمی بیشتر زیر تنفس مصنوعی بود
۶بار جراحی شد
پرستارا و دکترا دائم میگفتن این معجزس
پسرم موقع تولد ایست قلبی کرده بود حتی
مامان امیرحسین مامان امیرحسین ۱۱ ماهگی
سلام خدمت مامانای عزیز
اگه تاپیک های قبلیمو خونده باشین در مورد عمل هیدرونفروز کلیه پسرم گفته بودم
گفته بودم که ۶ ماه بعد عمل باید ببرمش اسکن هسته تا ببینیم عمل چقدر تاثیر داشته
‌من پسرمو بردم و اسکن نشون داد که خداروشکر انسداد رفع شده ولی کارکرد کلیه از ۲۶ به ۱۸ رسیده بود و من واقعا خیلی ترسیدم و نگران شدم
چون توقع داشتم کارکرد بیشتر شده باشه نه کمتر
که وقتی دکتر خودش و چند دکتر دیگه هم دیدن گفتن طبیعیه و بعد عمل حالت شوک مانند به کلیه دست میده و کارکرد رو یکم‌پایین میاره و دوسال طول میکشه تا به کارکرد طبیعی و اصلی خودش برسه
و بعد هفت ماه انتی بیوتیک پسرم رو قطع کرد و گفت دوماه دیگه ازمایش ادرار بگیریم ازش که خدایی نکرده عفونت نگرفته باشه و باز دوماه بعدشم ازمایش تکرار بشه و دقیق ۶ ماه بعد باز اسکن هسته گرفته بشه تا ببینیم کارکرد کلیه به چند رسیده
خانومایی که بچه هاتون این مشکل رو داشتن و عمل شدن یا گفتن با دارو رفع میشه حتما حواستون باشه که اگه بچه تب بی دلیل کرد یعنی سرماخورده یا بیماری دیگه نباشه حتما حتما ازمایش ادرار گرفته بشه که ببینین خدایی نکرده عفونت نباشه چون این برای کلیه ضرر داره و باید سریع پیگیری بشه
ان شاالله خدا به همه سلامتی بده
سوالی بود در خدمتم
مامان 𝑴𝑨𝑹𝑽𝑨🐣 مامان 𝑴𝑨𝑹𝑽𝑨🐣 ۱۱ ماهگی
🔺(تجربه عمل هموروئید)🔺
خب من مادرم ۶ماه پیش عمل کرد و سختش بود اما زودی شروع کرد ب کارای روزمره،من کلا نمیخواستم عمل کنم و مدنظرمم لیزر بود اما یک ماهه ک جز هموروئید شقاق هم اضافه شد و دردش وحشتناک بود مجبور شدم باوجود بچه برم سراغ عمل پرس و جو کردم گفتن عمل جراحی بهتره هرچند چه جراحی چه لیزر اگه مراقبت نکنم برمیگرده من چون مادرمو دیده بودم فک کردم مثل اون راحته ،خلاصه براتون بگم تروخدا تروخدا تروخدا اگه دچارش نیستید نزارید یبوست بشید و مراقب تغذیه تون باشید اگه دچارشید و عود نکرده مواظب باشید ،من عمل کردم کرمانشاهیا شاید بشناسن دکترم ناهید صوفی و بیمارستان بیستون،خود عمل ک کار ۱۰ دقیقه بود و اصلا نفهمیدم بیهوشی از کمر شدم و ۴ساعت بعد عمل بی حسیم رفت دردا شروع شد شب بیمارستان بودم دردام با مسکن هم خوب نشد تا اینکه مخدر برام زدن تونستم دوسه ساعتی اروم شم ولی باز نصفه شب اومد سراغم خلاصه صبش شد گفتن بشین داخل لگن اب و بتادین ۲۰ دقیقه ای نشستم و پرستار گف پاشو ک گاز رو دربیارم بچه ها چشام دراومد وای الان روز سومه عمله یادش میوفتم بدنم میلرزه، دوسه ساعت بعد ترخیص شدم و الان بعد ۳روز درد انچنانی ندارم واقعیتش درد قبل عملم بیشتر بود حتی مدفوع اول ب اندازه قبل عملم درد نداشت اذیتم بچم رو نمیتونم بگیرم و کارروزمره هم نمیتونم انجام بدم ولی اگه باز به قبل برمیگشتم بازم انجامش میدادم چون دردای گذشتم واقعا عاجزم کرده بود
مامان گیسو مامان گیسو ۱۳ ماهگی
مامانا بیاین از خاطرات زایمان بگیم
من از اول بارداری همش میگفتم زایمان طبیعی دیگه خیلی هم شوق داشتم برا زایمان طبیعی اصلا نمیترسیدم روز روز شد رسیدم ۳۴ هفته ترس افتاد تو جونم از ی صبح تا عصر گربه میکردم میگفتم من زایمان طبیعی نمیخام میخام برم سزارین
دیگه شوهرم نا احت شد گربه میکنم آدرس ی دکتر پیدا کرد رفتم پیشش گفت کارم کردم و اوکی شد روز چهار شنبه رفتم‌پیش دکتر گفت جمعه بیا برا عمل
من شب پنج شنبه رفتم عروسی که جمعه صلح برم عمل دکتر پیام داد عملت افتاده برا جمعه باز جمعه شبم رفتم عروسی کلی رقص کردم و ۴ صبح اومدیم خونه ۶ صبح رفتیم بیمارستان و ۹ رفتم اتاق عمل بی حس شدم خیلی ار اتاق عمل می‌ترسیم ولی قشنگ ترین حس دنیا بود برای ی زندگی جدید دیگهخاهر بزرگترم همرام بود وقتی خاستم برم تک اتاق عمل شوه م و خاهرم گریه کردن منم گربه کردم
دیگه رفتم عمل شدم و تو اتاق عمل نی نیم آوردن پیشم
بعد دیگه شوهرم تو آسانسور نی نی رو دیده بود و ازش عکس گرفته بود برا همه فرستاده بود این بود داستان ما شما هم بگین
مامان سید علی مامان سید علی ۹ ماهگی
پارت یازدهم
ولی باهمه وجود باهمه ناامیدی های دکترا زنده مونده بود دکترا تعجب میکردن مگه میشه این بوه بااین شرایطش بمونه از این کمتراش نموندن
و من میدونستم معجزه هست و بس خدا جواب دعاهای همه رو داد من دائم ایه ای از قران رو میخوندم ک معنیش میشد از رحمت خدا ناامید نشید
دکتر پسرم ک ناامید حزف میزد میکفتم دکتر تاخدا نخواد برگی از درخت نمیفته
پسرم دوماه nicuبستری بود
سه هفته از صب میرفتم تا شب پیشش
یکی از چالشای زندگیش جداشدن از دستگاه بود میگفتن ممکنه دووم نیاره ولی پسرم با همون ریه از پسش براومد
همیشه پرستارا و دکترا متعجب بودن بعد دوماه پسرمو بردم خونه پسرم نتونست شیر منو بخوره شیرمو میدوشیدم از طریق لوله تو بینیش میدادن بهش چون بچه لی نبود مک بزنه شیرم خشک شد دوشیدن فایده نداشت پسرم شیرخشکی شد علارغم میل باطنیم ولی بالاخره بعد دوماه بغلم بود گل سرسبد همه شده بود همه میگفتن از روحیه تو بوده پسرت تلاش کرده مونده چه خوب بود که سختیا تموم شده بود ولی خوشیام انگار دوامش دوماه بود....