سلام دوستان شبتون بخیر
اینو صرفا میگم برای محکم کاری
دیشب با خبر شدیم که پسر بچه همشهریمون ک کلام ابتدایی میخونده حدودا ۹ یا ۱۰ ساله می‌شده با موتور تصادف کرده چرا چطور خبر ندارم
خواستم بگم که حتی اگر بچه هاتون بزرگ هم شدن دستش رو ول نکنین یا با دوستاش بره شما پشت سرش باشین و قبل حرکت همیشه بهش تذکرات لازم رو بدین که از پیاده رو برو تو خیابون ندو جلوت رو ببین سرت ب حرف زدن مشغول نباشه اینور اونور رو هم نگاه کن
الان مادر همون بچه خودش رو پاره کرده،طرف بخاطر یه دختر بازی زد یه طایفه رو داغون کرد زد یه مادر رو داغدار کرد ،دایی بچه خودش رو پاره کرد انگار باهاش زیاد بازی می‌کرد بهش وابسته بود خب چرا نباشه خواهرزادش هست
خدا به خانوادش صبر بده خواهرش تو سن۱۳یا۱۴ میشد موهاش رو کنده بود بهم دیگه همگی وابسته بودن خب طبیعی هستش
خیلی دردناکه،فک کنین بچه بزرگ کنیم آخر......
اصن نمیشه به زبون آورد
اگر تونستین برای همین کودک محمدرضا امامعلی زاده نفری یه فاتحه بخونین یا یه صلوات بفرستین
ممنون.💔🙏

۵ پاسخ

فرستادم براش خدا رحمتش کنه و به خانواده‌اش صبر بده خداوند هیچ خانواده ای رو با مرگ بچه امتحان نکنه

خوندم عزیزم.اون ک جاش بهشته .خداب بازمانده هامخصوصا مادرش صبربده

خوندم عزیزم ولی اون به صلوات نیازی نداره اون یه فرشته است تو آسمونها خدا به مادرش صبر بده و همه بچه ها رو واسه مامانشون حفظ کنه تو شهر ما هم یه پسر بچه 8 ساله رو باباش با موتور از مدرسه می آورده تو راه با یه ماشین تصادف می کنن پسره پرت میشه تو جوی آب سرش میخوره به زمین فوت میشه پدره زنده می مونه

خوندم عزیزم

خدا بیامرزدش.فاتحه خوندم واسش

سوال های مرتبط

مامان rasta💖sadra💙 مامان rasta💖sadra💙 ۴ سالگی
مامانا من دخترم رو می فرستادم پیش دبستانی یه پسره بود آخر از همه از تو یه پیش دیگه اومد بعدرفتارش جوریه که همه رو میزد ۶بار بچه منو زد یبار گذاشته بود تو کمرش با کفش بچه های دیگه هم زده بود چند بار گفتم به مدیر مدرسه هربار یه بهونه آورد وبه همه مادرا که شاکی بودن گفته بود بچه شما اذیت میکنه به من هم همینو گفت در صورتی که دختر من دست بزن نداره بعد یبار دیگه زده بودش دخترم به من نگفت تا اینکه تو حمام دیدم پهلوش کبوده با هزار وعده ویعد از زیر زیونش کشیدم که همون پسره زدتش معلما و مدیر مدرسه بهش گفتن نگو تا سه شنبه هفته پیش که رفتم دنبالش دیدم لباساش خیسه گفتم چی شده گفت خیس شدم بعد از شبش دیگه نتونست خودشو نگه داده و ادرارش میریخت پدرش که ازش پرسید گفت بردیا آب ریخت روم هولم داد با کمر اومد رو زمین بهم گفتن بهتون نگم ما زنگ زدیم مدیر مدرسه ولی زیر بار نرفت که نرفت امروز هم نزاشتم بره چون هموز نمیتونه خودشو نگه داره حالا بنظر شما چیکار کنم تو این شرایط بزارم بره یا نه