۷ پاسخ

مادر است دیگر😊

بااینکارخسته میکنی شوهرتو احساس بی عرضگی میکنه نکن

چیههه این مادری اخه
طاها رو بابام میبره میاره اولاش میمردم و زنده میشدم تا برسن بعد گفت تا پای در میبره منو کلی هم سفارش مراقبت میکنه بهش خیالم راحت شد
امیر ک میبره سر کوچه پیاده میکنه خودش بره هی ام‌میگه پسره باید مرد بار بیاد🥴🤕

من خیالم راحته ازباباش انگار مامان دومشه😂
حساس حواس جم

عین من
گاهی انقدر سفارش میکنم بهش برمیخوره🤦‍♀️

عزیزممم🥺😍

شوهر من که قبلا یه بار رفته بود دنبال پسرم منتظر بودم بیان که یهویی زنگ میزنه هرچی میگردم مهراد رو نیست منم اولش فک‌ کردم شوخی میکنه ولی نگو جدی بود نگو چقدر ترسیدیم دوتامون من هم از خونه سریع رفتم همون مسیری که اغلب میایم توی راه دیدم داره تنهایی میاد توی این چند دقیقه اصلا اینقدر ترسیده بودیم

سوال های مرتبط

مامان دختر مو خرمایی مامان دختر مو خرمایی ۵ سالگی
مامانا لطفا از پیامم نگذرید...امروز من برای دخترم یک جفت گیره گرفتم که از طرف فرشته مهربان بابت اینکه دارو هاش رو سر موقع میخوره و اذیت نمیکنه به مدیرشون دادم....بعد تو مهد دخترم گیره هارو آورده بیرون داده بالا خورده به صورت یکی از بچه ها مدیرشون گفت زخم شده صورتش پایین چشمش بوده، بعد موقع رفتن پدر بچه اومده آوینا رفته از دوستش و پدرش معذرت خواسته و دوباره پدرش منتظر مونده که من برسم منم بهش توضیح بدم منم معذرت خواهی کنم که من هم دیر رسیدم رفته بودند ....بعد مدیرشون به دخترم گفته گیره هارو به دوستت بده به جای کاری که کردی و معذرت خواهی کن و آشتی کنید ......حالا مدیرشون به من میگه دوباره گیره بگیر بیا بهش بدم یا اینکه خودم میگیرم باز دوباره گفت خودت بگیر از همون مدل من پولش رو میدم ......از این ناراحتم که چرا از آوینا خواسته گیره های رو بده...آخه یک بچه چندبار باید بازخواست بشه،جلو دوستاش شده،جلو‌پدر بچه شده ،تازه منتظر بودن من برسم یکبار دیگه جلو من و پدر بچه هم بشه،اخه باز جایزه فرشته مهربان رو چرا ازش خواستم بده به بچه.....می‌تونید این موضوع رو بهم بگه من هم تو خونه به دخترم پیشنهاد میدادم بک کادو کوچولو به دوستش بدیم نه اینکه جایزه ای که بچه خودش ذوق کرده رو بده به یکی دیگه....تنبیه ش خیلی زیاد بود