هرچی به روز زایمان نزدیک تر میشم بیشتر ترس و دلهره وجودمو میگیره که بچم بذاره بدون من چجوری بمونه من چجوری بدون بچم تا صبح بمونم .خدایا اگه بچه ی آرومی بود می‌بردم پیش خودم میموند شبو ولی حیف که می‌دونم آجری رو دیوار بیمارستان نمیمونه می‌ریزه همه جارو بهم .🥲🥲🥲

عزیزم ب خودت استرس نده یه شب هس خب بعدش برمیگردی خونه انشالله سالم سلامت بالاسر هردوشون میشی به روزای خوب و لحظه های شیرینش فک کن🥰

تو تاپیکا خوندم منتظر خونه اید ایشالا زود اماده بشه الان کجا زندگی میکنی منم مث تو منتظرم خونم تکمیل بشه خیلی سختمه ولی من فعلا ماه عای اولم ایشالا ک برا شما راحت بگذره و کوچولوتونو به موقع بغل بگیرید برا منم خیلی دعا کن قشنگم پا به ماهی برام دعا کن خونه ام سریع تموم بشه بچم ک تو شکممه صحیح و سالم باشه منم کلی دعات میکنم