۱۴ پاسخ

💔💔چه میش کرد یه مدت نرو اگه گفت بگو اون حرفت دلخورم کرد احساس کردم نمی‌خوای بیاییم

منم همین طوریم هفته ای یکبار میرم شب کاری شوهرم یه روز میمونم ولی از وقتی میرم تا وقتی برگردم فقط سره بهونه های مختلف یا دعوا راه میندازه باهام دعوا کنه یام قیافه میگیره بهم و حرف میزنم باهاش بزور جوابمو میده یام کلا جوابمم نمیده از اول تا آخرم وقتی اونجام خونه نیس میره بیرون اگرم بیاد خونه فقط 24 ساعته غر میزنه که فرشامو تازه شستم بچت فرشامو کثیف کرد . بچمم اصلا حتی ده دقیقه نگه نمیداره من یه استراحت کنم فقط یه ذره بازیش میده بعدش بچم گریه میکنه میندازه سرم یعنی هرسری میرم خونشون باناراحتی برمیگردم منم الا دیگه زیاد نمیرم میرم سریع برمیگردم اصلا معلومه راضی نیس برم خونشون مگه یه دختر جز خونه پدر کجارو داره ک بره من حتی اونجام حق رفتن ندارم بخدا دوروز بود شوهرم سرکار بود خونه نبود صب ساعت 5 میرفت نصف شب میومد یدونه زنگ نزد بگه تنها نمونید خونه پاشید بیاید خونمون بیچاره بچم همش گریه کرد دلش تنگ شده بود تو خونه حتی یه زنگ نزد حالمو بپرسه ببینه تکو تنها با یه بچه کوچیک تو خونه چیکار میکنیم میدونستی تنهام برا اینکه یه وقت نرم خونشون زنگ نمیزد 💔

چقدر مادرای الان گناه دارن همش تو فسقل خونه با بچه باید سر و کله بزنیم هم بچه حوصلش سر میره هم ما کلافه میشیم قدیم همه دور هم بودن بچه هم زیاد بوده کلا سرشون گرم بوده اصا نمیفهمیدن بچه چه جوری بزرگ میشه

سلام
گلم خب یکم تو کارا ب مادرت کمک کن ک ایشون بچه نگه داره بلاخره ما ک جونیم خسته میشیم اون بنده خداها سنی ازشون گذشته
ب دلت نگیر حتما خسته بوده .
هیچی و هیچکس مادر نمیشه

سنی ازشون گذشته درکشون کن ما رو بزرگ کردن نویت بچه هامونه

دورت بگردم🤍🫂

من هفته ای یه بار میرم اونا هم بالاخره یه سنی ازشون گذشته خسته میشن

منم اینجورم ولی بازهم امیدم به اوناست بازهم میرم خونشون

من هرروز خونه مادرمم حتی صبح میام تاشب فقط واسه خواب میرم خونمون یه روزم نیام مادرم زنگ میزنه که چرا نمیای دلتنگ پسرم میشه هروقت سرسفره پسرم اذیت میکنه بنده خدا مادرم میگه بده به من تو غذاتو بخور بیچاره خیلی زجر میکشه اما بکبارهم نگفته که نیایید هیچکس مادرنمیشه

ولله من خونه مادر شوهرم میرم اینجوری میکرد بعد ک ۲ روز نمی‌رفتم میگفت چرا نمیایی بهش هم گفتم می‌آییم میگید برید نمیایی میگی چرا نمیایی الانم ک شوهرم مادر شوهرم قهر کردن ۲ ماه نرفتم

منم ی مدت زیاد میرفتم مشخص بود دوست نداره ،هیچی نمیگفت ولی من حسم گفت بهم
سه ماه نرفتم دیگه خونش بابام زنگ میزد بیا دلمون تنگ شده مامانم میگف چرا نمیای
الانم تا زنگ نزنن نمیرم ماهی ی بار ده بیس روزی ی بار
منم تنهام هیچکسو ندارم ولی نمیرم خودمو با بچه هام سرگرم میکنم

منم میرم خونشون هرموقع بچه ام گریه میکنه میگن مامانشو‌میخواد اصلا نمیتونم ی استراحت درست و حسابی کنم

منم میرم خونه ی مامانم پشیمون میشم چون اخم تخم می‌کنه ب زور داره حرف مبرنه با آدم ولی دیگ قسم خوردم نرم

چند وقت یبار می‌رید خونشون؟

سوال های مرتبط

مامان الارز مامان الارز ۱۳ ماهگی