خانما فقط منم ک کم آوردممم؟ مگه بچه ۹ماهه نبابد بازی کنه نباید کمترگریه کنه من دیک بریدم سینک پر ظرفه کثیفه غذا ندارممم

عزیزم تو تنها نیستی منم همینطورم الانم چندروزه دندون داره پدرمو دراورده همش آویزنمه و نق میزنه

عزیزم گریه هاشون بیشتر میشه بغلی تر میشن
من باید همظ کنارش باشم به هیچکاری نمیرسم مگر شوهرم یا پسرم بیان پیشش من یه غذا درست کنم یا ظرف بشورم

نگو که دارم از خستگی میمیرم بدتر از همه اطرافیانن که از آدم انتظار دارند میگن مگه فقط تو بچه داری ما هم داشتیم بخدا خونه رو نمیرسم از اونور بقیه انتظار دارن دعوتشون کنم نه یه نفر دو نفر یهو بیست نفر باهم آخه مسلمون من با بچه نه ماهه که هم دندون درمیاره هم اضطراب جدایی داره چه غلطی بکنم خونه تمیز کنم آشپزی کنم بچه نگه دارم
همین دو سه هفته پیش یهو شوهرم ۱۰ نفر دعوت کرد ساعت ۸ شب بهشون گفت فردا شام خونه مایید منم باهاش حرف نزدم بخدا پیرم دراومد تا چند روز انگار منو کتک زده بودن

والابیشترتواین سن ادمونابودمیکنن پسرمندک ماشالله خوش نفس بخواگریه کن تاعصربدون استراحت گریه ایکنه

نه بدتر بهونه گیر میشن و اضطراب جدایی دارن.ناهار از بیرون بگیر تا زمانی که بخوابه بعدش ظرفها رو بشور

با بدبختی‌. هیچی از غذا خوردنم نمی‌فهمم همش میچسبه بهم ازم آویزونه

منم همینطورم😥 دخترم همش چسبیده بمن نمیزاره هیچکارکنم فقط باید بغل من باشه

روانی شدم خاهرتازه شباهم نمخابه

واااای منم مثه تو هلاکم اصلا خواب نداره مدام بمن چسبیده و نق میزنه روانیم کرد

دقیقا منم مثل توام رفتند تو دوره اضطراب جدایی واقعا سخته منم به هیچ کاریم نمیرسم