از دیروز فکرم مشغوله و حالم یوم بد.‌گفتم اینجا به شماها بگم چون ب کسی دیگه نگفتم .‌دیروز برا اولین‌بار با بچه ام با کالسکه رفتیم بیرون،توی خیابون اصلی از پیاده رو رفتم و اومدم اما نمیدونم چرا اصلا حواسم به سرکوچه ها نبود.‌موقع برگشت دقیقا سر کوچه مون یعنی ده قدمی خونه، تا رسیدم به سرکوچه یه پراید با سرعت از کوچه اومد بیرون و ترمز کرد.‌یعنی دو وجب با کالسکه فاصله داشت😭 به راننده دعوا کردم. چندتا عابر هم اومدن گفتن چیزی که نشد. ولی هزاااربار میگم خدا بهمون رحم کرد. صدقه گذاشتم. خیلی حالم بد شد که چرا انقد سر به هوام و سر کوچه صبر نکردم، البته تقصیروار پراید بود ولی منم باید حواسمو جمع میکردم. جرات نکردم به شوهرم یا کسی دیگه بگم وگرنه میگفتن دیگه ترو با کالسکه. اینجا به شماها گفتم که شما برا این موضوع حواستون جمع باشه توروخدا.
همیشه خمسرم‌میگفت کالسکه نبر چون خیلی راننده ها بد رانندگی میکنن خطرناکه، حالا اولین بار به حرفش رسیدم. تجربه بدی بود😪 هرچند با کالسکه راحت بود اما نق زدن بچه باعث شد به چیزای دیگ توجه نکنم.‌
حواستون باشه اگر کالسکه می‌برید فقط از پیاده رو برید و سرکوچه ها حتما استپ‌ کنید و چک کنید کسی نیاد

خداروشکر به خیرتون گذشته عزیزم

خدا روشکر بخیر گذشته شوهر منم همیشه میترسونتم میگه کالسکه نبر هرچقدم مواظب باشی باز بعضی موتوری ها خیلی بد میرن

سلام عزیزم. خداروشکر که هر دوتاتون خوبین. حق داری حالت بد باشه واقعا استرس زیادی رو تحمل کردی. 😢 هم اون لحظه استرس کشیدی هم الان ...که احسای کردی دور و بریا نمیتونن درکت کنن و تورو مقصر میدونن و نمیتونن بدون قضاوت به حرفات گوش بدن💔
مرسی باهامون به اشتراک گذاشتی❤️

الهی شکر‌ک چیزی نشده

خدا رحم کرد عزیزمم
دقیقا یه موردم یه شکل دیگه من دیدم دقیقا سر کوچه که ماشین میبیچه داخلش یه مادر که دوقلو بود نشسته بود رو زانوش یه چی می‌کرد دهن بچش شوهرم خیلی عصبانی شد گفت یکی بزنه بهش چی گفتم این زن مادر این قدر مغزش مشغوله که اصلا هواسش نبود که کجا داره چی کار میکنه تقصیری نداره فقط مادر
ولی حرف شما خیلی صحیح ما مادرا باید بیرون از خونه خیلی هواس جمع تر باشیم
اگه کم خوابی داریم یا خسته ایم با بچه جایی نریم

خداروشکر ک بخیر گذشت عزیزم

خداروشکر که‌چیزی نشده گلم به خیر گذشته

*و حالم بده