مامانا دیگ خسته شدممم،کلافممم بخدا از صبح که بیدار میشم خونمون انگار طویلس تا جمش کنم نهار درست کنم دخترم مداااام نق میزنه رو اعصابمه
ظهرم که شوهرم از سر مار میاد اصلاا ۱۰ دیقه این بچه رو نگه نمیداره میگه میخا بخابم میره تو اتاق تو گوشی کلییی بعد میخابه منم باید تو پذیرایی دخترمو نگه دارم که مزاحم اقا نشه😏 دوبتره بعد از ظهر میره سر کار شوهرم تا شب شب هم میاد خونه بعدش ب بهانه ایی میره بیرون حالا یا سالن یا هییات
بهشم میگم بچه رو بگیر ده دیقه میگع وظیفه توعهههههه من صبح تا شب سر کارمممم و....
دیگ توان ندارم بقران

چه خوابیه هی خواب🙄🙄

بگو دو نایی ی تصمیم گرفتیم بچه دارشیم منم نیاز بع کمک دارم اینجوری که از پا در میام یه روز که هست خودتو بزن به مریضی بین عکس العملشو

خیلی رو دادی بهش....اون دست من بود یه کاری میکردم اسمشم یادش بره...

از بس همه کارا رو خودت انجام دادی در نظرش شده وظیفه
از این ب بعد غذا درست نکن بگو انقدر اذیتم کرد همش نق میزد اصلا وقت نکردم
شب میخواد بره بیرون شماهم آماده شین بگو تو خونه خستم حوصله ام سر رفته‌ منو بچم احتیاج داریم ب یکم آرامش باهاش برو بیرون
چرا جلو بچه رو میگیری ک اون راحت بخوابه میدونم خسته س ولی چیکار بچه داری بزار هرکار میخواد بکنه بعضی مرد ها شعورشون میرسه این لطف ها رو در حقشون کنی ولی بعضی ها ن بس برا این آدم نباید خودتو تحت فشار قرار بدی

شوهرمنم همینه وقتایی ک خسته ام میگه میخوای بری خونه بابات استراحت کنی؟ منم الان تامیره اتاق با پسرم میریم پیشش میشینیم حتی شده 5دقیقه بعد میخوابه موقع غذا درست کردن چندبار بچه امو گذاشتم بغلش گفتم ی دقیقه بگیر برنجم داره خراب میشه ، یا مثلا بگیر برم شیشه شیرشو بشورم داره گریه میکنه اینجوری یاد گرفت یکم بچه رو نگه داره ،منم خیلی دوست دارم تو کارا خونه کمک کنه اما انجام نمیده فعلا در همین حد ک چند دقیقه بچه رو بگیره

تاپیک قبل دیدم زخم رحم داشتی خوب شدی؟
من ۴ماه بود زخم رحم داشتم دکتر دارو میداد خوب نشدم
دکترم و عوض کردم با دو جلسه لیزر خوب شدم اصلا هم لیزر درد نداره ۶دقیقه طول کشید

اتفاقا بزار بچه سروصدا کنه نزاره بخابه
خودتم جیغ و داد کن بگو خسته شدم نمیتونم داشته باشم بچتو بگیر
یکم شلوغ کاری کن ازهمون اول باید میدادی بهش

من شوهرم بگه وظیفه منه از خجالتش درمیام
چن بار گذاشتمش پیشش رفتم توی اتاق در بستم
یا رفتم بیرون
بگو نماز جمعه و اینا ب دردت نمیخوره وقتی ما ناراضیمم ازت

حداقل برید مهمونی یا بیرون با ماشین دور بزنید شب خرید کنید چیزی بخورین بیرون اینجوری که نمیشه روحیت خراب میشه منم شوهرم تا ۶ماهگی بچم روانم و خراب میکرد ازم فاصله می‌گرفت سرد بود همش تو گوشی و خواب بود
یه مدت دعوا کردیم الان خداروشکر خوبه تو کار خونه کمک می‌کنه خودش میاد سمتم شوخی می‌کنه بیرون می‌بره مهمونی میریم

من همه کارامو شب انجام میدم حتی ناهارو شام‌ فردارو چون پسرم همش نق میزنه شب میخابه من کارامو انجام میدم

کاری به شوهرت ندارم حالا
ولی لذت ببر از طویله بودن خونه از غذا نداشتن و نون و پنیر خالی خوردن و اینا
فقط با بچت بگذرون بهش عشق بده بازی کن حال کن
این روزا می‌ره و حسرت میمونه فقط

ماشاالله مذهبی هم هست😂 بگو دین شما فقط تا مرحله کاشت و یا داده😕

ببر پیشش بزار من کله روز درگیره خونم شب ساعت 5 اینا شوهرم میادمهرسانا رونگهمیداره من شام میپزم

چه شوهر بی درکی😒باید یه فکر اساسی واسه زندگیت بکنی

منم همینم 😞😭خسته ام جون ندارم موهام هم نمیتونم شانه کنم اینقدر که نمیزاره دخترم همش میخام حموم کنم نمیتونم تازه من یه پسر کلاس اولی هم دارم دارم روانی میشم

خداروشکر من همسرم کمک میکنه عصرا هم میبرتمون بیرون وگرنه منم مثل شما خسته میشدم من بهت حق میدم چون دس تنها بچه ادمو روانی میکنه

من ک رو ب شوهر نمیدم..

بهش بگو وظيفه توام تو بچه داري فقط تا مرحله كاشت بود🤨

خدا قوت عزیزم . اینجوری خیلی سخته که از پا در میای