به نظرتون چه اتفاقی میفتاده که یه ادم از همون ابتدا بارداری خیر نمیبینه روز خوش نمیبینه . تا روز زایمان و بعد زایمان ؟ واقعا چی میشه که اینجور میشه ☹️

انقد که تو کل بارداری ناراضی بودی و غر زدی..
من تو کل بارداری به این فکر میکردم که زایمان خوبی نخواهم داشت .انقد بهش فکر کردم که کم مونده بود بمیرم😁😁 تا پنج روز بعدش بیمارستان بستری بودم به جز بخش مردان دیگه تو همه جای بیمارستان چرخیده بودم . اتاق عمل آی سی یو سی سی یو بخش زنان😄 سیتی اسکن نوار قلب کلی سونو 😁 از همه جای بدنم خون میکشیدن رو پا کشاله رون ..هی خون میکشیدن میفرستادن آزمایشگاه .. دیگه سرنگ میدیدم کم مونده بود جیغ بکشم انقد دردناک بود اون تونگیری های روی پا و کشاله رون. خلاصه که هرچی میاد سرمون بخاطر افکار خودمونه

تلقین

تو که کل بارداریت سالم بودی خداروشکر همه کارات خودت میکردی، انقد نقاط منفی رو واسه خودت بزرگ نکن بذا خوبی‌ها یا اصلا اتفاقهای عادی هم به چشمت بیان!!

اطرافیان راحتمون نمیزارن🤦🏻‍♀️

همش چشم نظره ، اسفند دود کن ، به اسفند آیه الکرسی و چهارقل بخون.
یه حرزی دعایی چیزی بزار پیش خودت و بچت ...

بنظرم چشم زخمه چشم مردم چون من از روز زایمانم تاحالاشبیه مرده شدم بچم همش مریضه همش اتفاق های بدمیفته

حس میکنم داری افسردگی بعد زایمان میگیری هوای خودتو داشته باش هیشکی جز خودمون نمیتونه کمکمون کنه ..فکرو ذکرت فقط بچت باشه و خودت عزیزم

واا یعنی چی..ربط ب بچه و بارداری نداره که..حالا شاید جلو چش افتادین یه چشم نظر انجام بدید ۴قل و ایه الکرسی اینا همیشه همراتون باشه همسرت ازخونه میره بیرون به نیت رفع بلا و جذب روزی حلال ایه الکرسی بخونه عالیه...یکی یه حرز امام جواد بگیرین هرکدوم همیشه همراتون باشه محشره

چرامگه چیشده