پارت ۲۲
تا اینجا مهارت همدلی رو گفتیم که اولین و اصلی ترین گام در ایجاد ارتباط لذت بخش با کودکان است.حالا نوبت پرداختن به مرحله دوم است
ما به دنبال راه هایی هستیم که بدون هیچ بی حرمتی و تحقیر و سرزنش بتوانیم ارتباط زیبایی با فرزندمان داشته باشیم.احساسی بر پایه احترام و محبت.
این مرحله ۱۶ تکه از یک جورچین هستند که با هم تکمیل میکنیم و در انتها از نتیجه شگفت زده خواهید شد
تکه اول:" آمادگی ایجاد کنید"
تصمیمات ناگهانی برای هیچ یک از ما خوشایند نیست.ما ترجیج می دهیم در جریان شرایطی که قرار است در آن قرار بگیریم باشیم
در حالیکه با دوستمان در کافی شاپ دنجی مشغول گپ زدن هستیم، اصلا خوشحال نخواهیم شد که همسرمان زنگ بزند و بگوید همین الان پاشو بیا.وقت رفتنه.هر چه قدر هم که همسرمان با محبت این حرف را بزند برای ما خیلی بهتر بود که در جریان تصمیم او قرار میگرفتیم.
کودکان نیز در شرایط گوناگون، خصوصا هنگامی که در حال لذت بردن از شرایطی هستند، تمایل دارند بدانند در اطراف آن ها چه اتفاقی قرار است بیفتد.
منظور از آمادگی، قرار دادن فرزندمان در جریان تصمیمی است که به او مربوط است
فرض کنید به پارک رفته اید، به جای تکرار مداوم میخوایم بریم، بسه دیگه و یا کشیدن و تهدید فرزندمان بهتر است بگوییم
" عزیزم، پنج دقیقه دیگه میریم" و بعد از چهار دقیقه بگوییم" عزیزم یک دقیقه مانده
به این ترتیب فرزند ما با دانستن آنچه قرار است اتفاق بیفتد آرامش بیشتری می یابد.
با ایجاد آمادگی قبلی، قاطعیت به خرج دهید و دقیقا بعد از پنج دقیقه دست فرزند خود را بگیرید و پارک را ترک کنید

تصویر
۵ پاسخ

مثال بالا در مورد پارک بود.در هر شرایط لذت بخش مثلا در حمام در منزل اقوام و.... با ایجاد آمادگی فرزندتون رو از اون محیط خارج کنید

قیمت این کتابم میگید منم بخ م

مرسی عزیزم خیلی مفید بود کتاب دیگه ای هم خوندین در مورد بچه ها ک مفید باشه اگه میشه معرفی کنید ممنون میشم

خیلی مفید بود👌🌹

عالی بود👍

سوال های مرتبط

مامان ارسلان مامان ارسلان ۱۲ ماهگی
پارت نهم
چه چیزی باعث میشود در عمل نتوانیم احساس کودکمان را تایید کنیم؟
ما میترسیم احساس کودکمان را تایید کنیم.چون نگرانیم آن ها با تایید احساسشان پررو شوند و اوضاع بدتر شود.از این رو طبق ساده ترین راهی که به ذهنمان می رسد عمل میکنیم.روشی که دائما از کودکی تا همین حالا با ما برخورد شده است.اغلب ما با این روش ها بزرگ شده ایم.
مطمئنا هیج عجیب نیست که در همدلی و تایید احساس فرزندانمان مهارت نداشته باشیم و ناخواسته و بارها و بارها آن ها را به رگبار انکار و سرکوب و کنترل ببندیم.ما انتخاب میکنیم فرزندمان، طبق خواسته ما عمل کند.این راه حل، ساده و همچنین کم دردسرتر است.
متاسفانه ما غافلیم که این تصمیم ما چه نتایجی در پی خواهد داشت
ما غافلیم که با انتخاب روش کنترل از بیرون فرزندمان، چه فرصت مهمی را برای رشد مغز او از دست می دهیم.
ما میتوانیم با استفاده از رویدادهای ساده روزانه و تبدیل آن ها به فرصتی برای رشد کنترل گر درونی فرزندمان را فعال کنیم و با تحمل سختی کوتاه مدت، آسوده خاطری خود و فرزندمان را در دراز مدت تضمین کنیم.
برای رسیدن به این هدف باید صادقانه پذیرای احساسات فرزندانمان باشیم و آن ها را تایید کنیم.
چگونه؟
برای تایبد احساس فرزندمان باید با او هم دل شویم.
در دل فرزندم چه میگذرد؟
همدلی یعنی درک کردن آنچه دیگری در دل دارد و همدلی با کودکان به زبان ساده یعنی در هر ارتباطی با فرزندمان دو پیام را منتقل کنیم
درکت میکنم
درکنارت هستم
همدلی یک مهارت است پس اگر بلد نیستیم همدلی کنیم( که اغلب بلد نیستیم) جای نگرانی نیست چون با تمرین کافی میتوانیم.
همدلی یکی از موضوعاتی است که به شدت روی آن توهم دانش وجود دارد.یعنی اغلب افراد با اینکه بلد نیستند همدلی کنند، فکر میکنند بلدند.
مامان ارسلان مامان ارسلان ۱۲ ماهگی
پارت ۱۹
ما بارها به فرزندانمان می گوییم که به ما اعتماد کنند و همه مسائل خود را با ما درمیان بگذارند ولی در عمل چنین اتفاقی نمی افتد.
متاسفانه نه تنها کودکان راز های خود را با والدین در میان نمیگذارند، مراقب اند والدینشان پی به رازهایشان نبرند.
مطمئنا یکی از دلایل آن این است که ما مهارت کافی در ارتباط برقرار کردن با کودکانمان را نداریم
-مامان بزرگ منظوری نداره..خیلی هم دوستت داره
-بابا که حرفی نزدن..تو اینقدر زودرنجی..

او به مرور زمان ترجیح میدهد که حرف هایش را با شما در میان نگذارد.
وقتی ما مسیر عصبی درک و تایید احساسات فرزندمان را در خود ایجاد کنیم با جملاتی مثل
یه زمین خوردن ساده که این همه ناله و شیون نداره
اخه یه بادکنک ترکیدن این همه گریه داره؟ مثل بچه ها نشستی داری گریه میکنی..یکی دیگه شو میخریم
اینطوری یاد میگیری چهارچشمی مراقب وسایلت باشی
خداحافظی خواهیم کرد.
تایید احساس کودک حاوی این‌ پیام است که ما تو را همین طور که هستی دوست داریم:
خیلی درد داشت مگه نه؟
تو اون بادکنک رو خیلی دوست داشتی...
اصلا فکرشم نمیکردی سینا دستکشتو پاره کنه...چه ناراحت کننده

میتوانیم به راحتی ارتباط عمیق تری با فرزندمان برقرار کنیم
مامان ارسلان مامان ارسلان ۱۲ ماهگی
پارت پانزده
۳_ کارآگاه شوید
به گام سوم خوش آمدید.موسیقی درون شما دل نشین است و با گذاشتن خودتان به جای فرزندتان کاملا احساس او را درک میکنید
در این مرحله لازم است بدون هیچ قضاوت و برچسب زدنی به دنبال دلیل و انگیزه ماجرا باشید.
سارا را تصور کنید که فرزندانش پرهام( ۶ ساله) و پوریا ( ۳ ساله) در اتاق در حال بازی هستند که ناگهان صدای گریه پوریا را میشنود
سریع خود را به اتاق میرساند، پوریا را کف اتاق میبیند که اشک میریزد.طبق عادت گذشته تمایل به سرزنش و قضاوت پرهام دارد.
میخواهد بگوید: یک لحظه از دست شما آروم و قرار ندارم.چندبار بگم مراقب داداشت باش..بازم زدیش؟
اما یاد کارگاه آموزشی که شرکت کرده می افتد و جمله ای در گوشش زنگ میزند
" بدون قضاوت، کنجکاوانه دلیل ماجرا را بیاب"
سارا لحظه ای تامل کرده،نفس عمیق میکشد و بدون هیچ قضاوتی به دلجویی از پویا می پردازد.پوریا در میان اشک هایش میگوید : داشتم بازی میکردم از روی تخت افتادم.
پرهیز از قضاوت عجولانه، یاری رسان بسیار خوبی است.وقتی به دنبال دلیل ماجراییم، در حقیقت به جای تمرکز بر دنیای بیرون به دنیای درون فرزندمان توجه میکنیم و بهتر میتوانیم موضوع را ریشه بابی و برای حل آن اقدام کنیم
با توجه به ظاهر رفتار،یافتن دلیل موضوع امکان پذیر نیست.در نتیجه حتی اگر بتوان راه حلی برای مسئله یافت، آن راه حل مقطعی بوده و کارایی لازم را نخواد داشت
به مثال پارت بعد توجه کنید
مامان ارسلان مامان ارسلان ۱۲ ماهگی
پارت سوم
وقتی ما با فرزندان خود درباره احساساتشان صحبت میکنیم و احساسات آن ها را به رسمیت میشناسیم یا هنگام صحبت کردن آن ها، با دقت کامل به آن ها گوش میدهیم، فرزندانی با هوش هیجانی بالا که میتوانند احساسات خود و دیگران را درک کنند، تربیت میکنیم.
وقتی فرزند ما با ترسی مواجه میشود ، نوع برخورد ما میتواند آن ترس را به تجربه ای گذرا تبدیل کند یا آن را به نوعی اضطراب ماندگار
ما میتوانیم با رفتار خود تجربه ی غذا خوردن را به یک فرایند شیرین و لذت بخش تبدیل کنیم یا با رفتارهای غلط خود و ایجاد تجربه هایی خاص، مغز او را شکل داده و از کودک خود یک بدغذای حرفه ای بسازیم.

یادمان باشد هر آنچه بر ما و فرزند ما میگذرد، رشد و تحول مغز هر دوی ما را تحت تاثیر عمیق قرار میدهد
ما میخواهیم کاملا آگاهانه، اتفافات روزمره ی فرزندانمان را به فرصتی برای رشد و شکل دهی مغزشان تبدیل کنیم.
با شکل دهی صحیح ،مغز فرزندمان درست کار میکند و این یعنی خوب تصمیم می گیرد، با مشکلات مواجه میشود و به دنبال راه حل مناسب می گردد.در ارتباط با خودش و دیگران به شیوه صحیحی برخورد میکند و این دقیقا همان کاری است که ما به عنوان پدر و مادر وظیفه داریم انجام دهیم.
یعنی کمک کنیم مغز فرزندمان به طور کملا هماهنگ کار کند.
مامان ارسلان مامان ارسلان ۱۲ ماهگی
پارت پنجم
در این قسمت با آشنایی با مغز کودکان، احساس بهتری نسبت به رفتارهای ظاهرا غیرمعقول آن ها، خواهیم یافت و به عبارت بهتر، دنیای فرزندانمان را بهتر درک خواهیم کرد.
کودکان در ابتدای کودکی تا ۳ سالگی، تحت اختیار کامل مغز پایینی( مغز خزنده) خود هستند.به همین دلیل خیلی از مفاهیم مانند ارزش های اخلاقی را درک نمیکنند و تنها راه یادگیری آن ها تقلید است و دلیل آن این است که قسمت خزنده مغر ( بخش پایینی) هر ورودی را ثبت میکند.از طرفی خزنده جان اصلا حوصله فکر کردن ندارد.چون فکر کردن انرژی میسوزاند و این با هدف مغز خزنده که حفظ بقاست در تضاد است
به علاوه مغز خزنده مسئولیت اعمال حیاتی و غیر ارادی ما مانند تنفس، پلک زدن و ضربان قلب و.. را بر عهده دارد.
تا اینجای کار مسئله ای نیست و من به شخصه از او کمال تشکر را دارم.
اما مشکل از آنجا شروع میشود که بروز همه هیجانات نیز بر عهده این قسمت است.یعنی کودک با مجموعه کاملی از هیجانات پا به دنیا میگذارد در حالی که هیچ کنترل گری ندارد.چون مغر بالا که مسئولیت کنترل مغز خزنده عزیز را دارد در دست ساخت است.
یادگیری مهارت های فررند پروری کمک میکند بتوانیم راه ارتباطی خوبی بین مغز خزنده و مغز متفکر ایجاد کنیم.
تنها دوچیز میتواند پادشاهی مغز خزنده را تحت تاثیر قرار دهد و به هماهنگ کردن مغز کمک کند
۱-رشد مغز
۲-شکل دهی مغز که ارتباط مستقبم با ما والدین دارد.
در اینجا چهار مرحله وجود دارد
۱_از ورود ورودی های مخرب جلوگیری کنیم
۲_با توجه به ویژگی یادگیری با تقلید،در شرایط مختلف الگوی خوبی باشیم
۳_ در شرایط سیل هیجانی، به هیچ عنوان با مغز خزنده فرزندمان درگیر نشویم
۴_اتفاقات مختلف را به فرصتی برای رشد تبدیل کنیم
در پارت های بعدی راهکار ارائه خواهد شد
مامان ارسلان مامان ارسلان ۱۲ ماهگی
پارت ۲۳
تکه دوم : " منظور خود را کوتاه و ترجیحا در یک کلمه بیان کنید
کودکان هیچ حوصله و تمایلی برای شنیدن سخنرانی های طولانی ما ندارندمتاسفانه ما عادت داریم زیاد و به وفور حرف بزنیم.شاید به این دلیل که خوب حرف زدن خیلی راحت تر از خوب عمل کردن است.
فرزند ما در ابتدا خصوصا هنگامی که مرتکب اشتباهی شده و در حال موعظه هستیم ممکن است از صحبت های طولانی ما برنجد یا حتی از حرف های ما به گریه بیفتد.اما به مرور زمان راه بهتری انتخاب خواهد کرد.او خیلی زود یاد میگیرد که حرف های ما را نشنود.با حرکات صورت و چشم و ابرو متوجه بی تفاوتی او خواهید شد.یا حتی ممکن است کمی جسارت به خرج بدهد و بگوید : وای چه قدر غر می زنی
فرزند ما با وجود تذکرهای متوالی و تلاش های ما، منظم تر نمیشود.با اینکه دوازده ساله شده هنوز در حال جمع کردن لباس ها و وسایل شخصی اش از گوشه و کنار منزل هستیم
واقعیت علمی حاکی از آن است که کودک ما فقط ابتدای حرف های ما را میشنود.به ادامه ی آن توجهی نمیکند.
مغز در حال رشد کودک ظرفیت محدودی برای پردازش کلمات دارد.ممکن است منظور اصلی شما بین کلماتی که به کار میبرید گم شود
پس بهترین راه کوتاه و ساده صحبت کردن است
🚫من از صبح تا شب دارم لباس های تو رو از گوشه و کنار خونه جمع میکنم.از صبح تا الان یک لحظه هم ننشستم.من آدمم استراحت لازم دارم.اگه یک بار دیگه این بی نظمی ها رو ببینم نمیذارم کارتن ببینی
✅ پسرم لباسات
مامان ارسلان مامان ارسلان ۱۲ ماهگی
پارت یازده
مادر در سناریوی دوم کودک را قضاوت نمیکند و برچسب ( چه قدر غر میزنی) به او نمیزند.
تبدیل واکنش مغز خزنده به رفتار آگاهانه نیاز به تمرین بسیار دارد.
از طرفی در واکنش های ما، مغز خزنده فرماندهی امور را در دست دارد و به هر نحوی دوست دارد برنده بازی باشد اما در رفتارهای آگاهانه ما به دنبال برد_ برد هستیم و بیشتر به این می اندیشیم که آیا گفتار یا طرز رفتار من، رابطه ام را با فرزندم محکم تر میکند یا به آن آسیب میزند؟
۱_ مکث و توجه به موسیقی درون
برای داشتن رفتارب آگاهانه،قبل از هر واکنشی نسبت به رفتار فرزند خود، لازم است لحظه ای مکث کنیم و به موسیقی درون خود توجه کنیم.
ببینیم آنچه میشنویم آرام بخش و دل نشین است یا وحشتناک و دلهره آور؟
اگر به هر دلیلی ناراحت، نگران یا عصبانی هستیم، موسیقی درونمان وحشتناک و دلهره آور است و اگر آرام هستیم موسیقی درونمان دل نشین
فرض کنید فرزند ۳ ساله شما حرف زشتی زده
اگر موسیقی درون دل نشین باشد و حال دلتان خوب باشد،آگاهانه عمل خواهید کرد و خود را به نشنیدن میزنید اما اگر حال حال دلتان خوب نباشد از کوره در خواهید رفت و به سرزنش یا تنبیه می پردازید
یک هفته تلویزیون ممنون
امروز عصر پارک بی پارک
امشب رستوران بی رستوران
یک رویداد مشترک اما دو برخورد متفاوت
وقتی موسیقی درون نازیباست بخش متفکر مغز ما تعطیل است و نمیتوانیم آگاهانه عمل کنیم و طبق عادات قدیمی فرزندمان را سرزنش یا تحقیر کرده و گدهی قوانین سفت و سختی اعمال خواهیم کرد
با موسیقی وحشتناک درون، چگونه میتوانیم با احساس کودک خود ارتباط برقرار کنیم و بدانیم نیاز او چیست؟ و میخواهد چه چیزی به ما بگوید؟
تنها راه تربیت فرزندان موفق آگاهانه عمل کردن است
مامان ارسلان مامان ارسلان ۱۲ ماهگی
پارت ۳۰
تکه ششم : " دادن حق انتخاب"
هیچکس از زورگویی خوشش نمی آید حتی اگر مطمعن باشد حق با طرف مقابل است.کودکان هم از این قاعده مستثنی نیستند.بهتر است تا حد امکان دست از کنترل بیرونی برداریم و با فعال کردن کنترل گر درونی آن ها، و با اثر گذاشتن روی آن ها، آن ها را به انجام کاری ترغیب کنیم(مثلا با در نظر گرفتن منافع یا دادن اطلاعات و..) هر یک از اجزای جورچین در تلاش اند به نوبه خود، در این امر قدمی بردارند
یکی دیگر از راه های رام کردن مغز خزنده فرزندمان، دادن حق انتخاب به آن هاست.البته داشتن حق انتخاب های متنوع کودکان را سردرگم میکند و البته خود ما را. بهترین حالت برای کودکان داشتن حق انتخاب از بین دو یا نهایتا سه گزینه است.
برای مثال برای ترغیب فرزندمان به مسواک شبانه میتوانیم بگوییم
" عزیزم دوست داری قبل از کارتون مسواک بزنی یا بعد از کارتون؟
یا
دوست داری تا جامسواکی مسابقه دو بدیم یا لی لی؟

نکته مهم : در موقع دادن حق انتخاب به کودک یا نوجوان نباید حالت تهدید به خود بگیریم
مثلا در فروشگاه به جای : یا مودب باش یا میریم خونه که به شدت تهدید آمیز است و مغز خزنده فرزندمان را تحریک میکند بهتر است بگوییم
میدونم فروشگاه برای بچه ها خیلی جالبه و انتظار زیادیه ازت بخوام بی سر و صدا باشی با این حال کدومو ترجیح میدی؟ بریم خونه یا توی پیدا کردن وسیله ها به من کمک میکنی؟

🚫این قدر بدو بدو نکن..اگه آروم نگیری چیزی برات نمیخرم
✅مردم دوست ندارن کسی توی فروشگاه بدو بدو کنه‌‌.دوست داری تو پیدا کردن ژله به مامان کمک کنی یا ترجیح میدی تو سبد بشینی؟
مامان پسرگلم مامان پسرگلم ۱۵ ماهگی
نقش" احترام" در نهادینه کردن شادی برای کودک

بعضی از والدین ممکن است کودک خود را دوست داشته باشند ولی به او احترام نگذارند. نکته مهمی که والدین باید به آن دقت کنند این است که دوست داشتن کودک کافی نیست، بلکه لازم است شما برای او احترام قائل باشید تا احساس امنیت و شادی را به وی هدیه کنید. احترام مانند دوست داشتن، هم از طریق بیان و هم از طریق عمل نشان داده میشود.

شما می‌توانید با گوش دادن فعال به حرفهای کودک، برقراری تماس چشمی، توجه به گفته‌ های کودک بدون آنکه برای اتمام سخنانش بی‌ صبری نشان دهید، کمک کردن به کودک در یافتن کلمات مناسب برای توضیح دادن و به زبان آوردن هیجاناتش و قطع نکردن حرفهای او، احترامتان را به وی نشان دهید.

شما همچنین می‌توانید با تشویق کاری که او انجام می‌دهد احترام خود را نسبت به او نشان دهید و شادش کنید، حتی اگر این کار کامل و بی‌نقص نباشد. در این‌ صورت او فرصت می‌یابد تا عقاید خود را بدون ترس از تمسخر و استهزا نمودن بیان کند. احترام به کودک اضطراب و تنش او را کاهش خواهد داد و منجر به خلق امنیت و شادی درونی در وی خواهد شد.