بچه منم خیلی گریه میکرد، اوایل به خاطر کولیک بود، الان ولی بنظرم ژنتیکه،خیلی هم فعاله ، باباش خیلی فضول بوده بچگی
اره میگن دوران بارداری خیلی مهمه ولی ژن هم مهمه و حتی بعد بارداری هم مهمه
اینکه مادر تنش و استرس نداشته باشه و اروم باشه چون بچه کاملا حس میکنه مادر چه حسی داره از بوی مادر متوجه میشه
و وقتی بچه دنیا میاد اینکه گریه کنه نق بزنه به خیلی چیزا بستگی داره و اینکه تو چجوری برخورد کنی ربط داره
من تو بارداری خیلی آروم بودم پسرم خیلی آرومه بدنیا آمد اصلا گریه نمیکرد رفتیم دورهمی مادرا همه میزدن تو سرشون پسرمن شیر میخورد میخابید بدون کوچکترین اذیت کردن هنوزم آرومه خودش بازی میکنه با خودش من میشینم گوشی بازی میکنم خونه انگار هیچ نی نی نیست خصوصا ختنه کردیم رفت وامد گریه نکرد فقط خیلی شکموعه واسه عذا گریه میاد یا خواب داره
من حاملگی کاملا آرومی داشتم ولی نوزادی دخترم خیلی سخت گذشت خیلی گریه میکرد الانم ماشالله از در و دیوار بالا میره
نمیدونم واقعا نمیدونم......بابای رادمهر شییییییطوووون من از اون بدتر بچگیم اروم نبوده،
ولی الان رادمهر ماااششالله هرچی بگم کم گفتم،نه بغلیه،نه نق نقو ،تا به الان یه شبم کم خوابی نداشتم بخاطرش جزز شبای واکسن که خودم خواستم بیداربمونم.حتی واکسناش هم اذیت نکرد.خوش خنده بغل همه میره، من فکر میکردم روی کلاه حساس باشه ولی اصلا هرچی بپوشمش اعتراضی نداره.خدا کنه دندوناشم اذیتش نکنن.انشالله همه زندگیش همینقدر هموار باشه و رو غلتک عمر مادر 👶❣️
دختر من خیلی ترسوعه از خیلی چیزا میترسه مثل عروسک موزیکال من فکر میکنم ژنتیکیه و ب مادر شوهرم چون مادر شوهرمم خیلی ترسوعه رفته خیلی فضوله اونم مثل باباشه مثلا خوابش مثل پر کاه سبکه ب خودم رفته من فکر میکنم گریه و بی قراری لج بازی بیشتر ژنتیکه بخشیش هم میتونه بخاطر استرس باشه اما بازم بسته ب اینکه روی ژن چطور تاثیر بزاره مثلا خواهرای من جفتشون باهم باردار شدن بزرگه زندگی سخت توی بارداری همسرش ورشکسته شد در استانه طلاق بودن بچش فوق العاده اروم خوش اخلاق مثل خود ابجیم حالا دومی رو شوهرش گذاشته بود لای پر قو واقعا لیوانم برنمیداشت حتی بچش شیطون لجباز گریه شدید هرچند ک جفتشونم الان و ۱۳ سالشونه مثل گلن عاقل باهوش و زرنگ ❤️😍
من خودم به شخصه دوران بارداری خوبی داشتم خیلی آروم و ریلکس بودم درحالی که درحالت عادی اینطوری نیستم بارداری منو خیلی ساکت و کم حرف کرده بوود و خلق و خوم سازگار بود حتی با همسرمم بحث کوچیک نداشتم همسرمم خیلی مراعات حالم رو میکرد مرتب نماز اول وقت میخوندم و قرآن میخوندم خلاصه جفت پسرام از روز اول خیلی آروم بودن نه تابه حال شب بیداری داشتم حتی دندون درآوردن متوجه نشدم نمیگم فرشته ان ولی نسبت به بچع های اقوام و آشناها بچع های من خیلی ساکت و آرومن و همراه هن واسه همین من اعتقاد دارم که استرس و فشار عصبی میتونه روی جنین تاثیر بزاره
اینکه واقعا از طریق جفت منتقل میشه حتی بعد شیر دادن هم از شیر مادر منتقل میشه خیلی خیلی تاثیر داره مثلا دور از جون بچه های ما دایی من بچه ش شش ماهه بوده فوت شد و زنداییم شیر گریه همش به بچه ش داد چون خیلی خسیس بود نمیکرد حداقل شیر خشکبده بچه و واقعا دحتر داییم تاهمین الان که ۱۲ سالشه همش تراپی میره و دارو میخوره من خودم چون شوهرم تا غروب سرکار بود و موقع بارداری برا خودم درامد داشتمو با شوهرم کاری نداشتم و ارامش داشتم بچه م اصلا نمیدونه گریه کردن چیه بااینکه هم خودم زر زرو بودم هم شوهرم وحشتناک بهانه گیر بوده و الانم شیرخشک میخوره خیلی خوشحالم چون واقعا حجم کار خونه و بچه داری منو بی حوصله کرده شیری اگه میخواستم بدم قطعا شیر ارومی نبود
دوران بارداری خیلی تاثیر داره من تو بارداریم هیچ تنشی نداشتم هیچ بالا پایینی نبود خیلی دوران خوبی بود بچمم خیلی ارومه ولی ی شب زلزله اومد خیلی ترسیدم از صداش الانم پسرم از صداهای خیلی بلند میترسه
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.