منممثل تو بودم .بچمکه بدنیا اومد تا یکسال جدا از شوهرم خوابیدم بخاطر بچم که کنارش باشم عادت کرده بودم و اصلا حواسم به شوهرم نبود.اونمهیچی نمیگفت تا اینکه یه روز فهمیدم داره بهمخیانت میکنه وقتی بهش گفتم کلی بهمگله کرد که تو از وقتی بچه بدنیا اومده کلا منو گذاشتی کنار و دیگه بهمتوجه نکردی.واقعا همینجوری بود ناخواسته.از همونشب گفت دیگه ازمجدا نخواب.حالا نمیخوامکارش رو توجیه کنم یا اینکه نگرانت کنم.ولی به نظرم تو اشتباه منو نکن.که مثل من لا اقل بهانه دست شوهرت ندی
دقیقاااااااا مثل ما
عزیزم بچت که بزرگ شده دیگه
کاراتو یجوری برنامه ریزی کن و انجام بده که وقتی همسرت میاد کاری نداشته باشی
وقتی اومد با هم یه چای بخورید، کیک درست کن قبلش، میوه بخورید، یکم وقت بگذرونید با هم
طوری نباشه که دیگه همش آشپزخونه باشی
😂عزیزم سعی کن درست بشه این
بالاخره عین قبل نمیشه
ولی از سر کار میاد خودت برو بغلش کن بوس بده🥰😂
رابطه رو هم بیشتر کنین اینجوری که نمیشه
با یدونه بچه هنوز خیلی زوده رابطه ها انقد کم بشن
اگر میشه بذارش مهد. روزی دو سه ساعت.
صبح یکم زودتر بیدار شو
به شوهرت توی نگه داری بچه و کارهای خونه اعتماد کن.
کمتر به نظافت خونه و تمیز کاری بپرداز
اولویت محبت به خودت و فندق و بابای فندق باشه
مطمئن باش هر جی بری جلوتر کارها بیشتر میشه. پس باید الویت هارو مشخص کنیم
خوب اون تایمی کع میگی باهم میرید بیرون دور میزنید شما نرو بچه رو بده همسرت ببره
خودت واسه خودت تایم بگذرون تا کم کم شارژ بشی
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.