۱۶ پاسخ

منو شوهرم که رابطمون مثل قبل شده ولی خب درست میگی بچه داری خیییلی سخته منم مثل تو 24ساعته گرفتار دخترمم. حتی غذا هم نمیتونم اکثر روزا بسازم!!

اول اینکه این حسی که کاملا طبیعیه
اینکه بخوای به دوران قبل مادرشدنت برگردی
همه ما حداقل یبار به این فکر کردیم
من خیلی حساس بودم رو رابطه خودم و همسرم دوست نداشتم دور شیم، پسرمو رو تخت خودمون نیاوردم که همسرم بخواد بره جای دیگه بخوابه
سعی میکردم ابراز علاقه ام کم نشه به همسرم، تا یه فرصت پیدا میکردم که همسرم خونه بود و بچه میخوابید میرفتم پیشش تا یکم مثل قبل بچه دار شدن رفتار کنیم، دیگه تهش اگ خیلی نامرتب بودم میگفتم ببرم حموم منو بشور دیگه جون ندارم 😂

این برای همه پیش میاد ولی همیشگی نیست که
بچه ت روزی چند ساعت میخوابه؟
شبا میخوابه؟

دقیقا حرف دل من زدی

عزیزم قطعا بچه تو زندگی هممون تاثیر داره
حتی روابط زناشویی
برای همه پیش اومده ولی مهم کنترل کردنشه
اصولاً پنج شیش ماه اول بچه داری تا خودتو پیدا کنی یکم سخته بعدش به مرور به شرایط عادت میکنی دیگه از اونجا به بعد باید روی خودت کار کنی و خودتو بهتر کنی
وقتی حال خودت خوب باشه حال رابطتم خوبه

ما که خدا رو شکر خوبیم باهم

عزیز منم تمام این مشکلات رو دارم خیلی وقتا دلم دوران قبل بچه رو میخواد خیلی سخت شده همه چیز برام اما یهو خنده دخترم رو میبینم میگم خدایا شکرت

من ک ازش متنفر شدم

نگران نباش برای ما هم اینجوری تازه من به کلاس دومی دارم گاهی اوقات شوهرم به شوخی میگه خواهر خوبی هستی در این حدااااا😅😅😅

درست میشه عزیزم نگران نباش
یکم از آب و گل دربیان و ما هم عادت کنیم و برنامه داشته باشیم درست میشه

ما قبلا عاشقانه بودیم هرشب منو ماساژ میداد همه کارای خونه رو میکرد الان جامون جدا شده دیگه کمک نمیده چندبار بحث کردیم واسه اولین بار انگار یه آدم دیگه شدیم من مدام تنهاام بابچه لیزر نمیتونم ادامه بدم همه موهای بدنم ضخیم شده مث مرد😄موهام داره ب شدت میریزه کلافه ام کلا

دقیقا ماهم همین وضعه و خیلی ناراحتم هزارتا فکر میکنم پیش خودم ک چرا اینطورشده

عزیزم چرا دروغ بگم ما اینجوری نیستیم

تنها نیستی بخدا ماهم اینجوریم🤣

تنها نیستی همه مون همینه منم شوهرم زیاد چیزی نمیگه ولی خیلی عوض شدیم بیشتر من کلا رفتار اخلاق عوض شده

منم همین طوری ام عزیزم نگران نباش تنها نیستی
من و شوهرم مثل پت و مت شدیم بعد زایمانم😂🤣

سوال های مرتبط

مامان جان مامان جان ۴ ماهگی
بعضی وقتا خیلی دلم میگیره
شوهرم از ساعت ۴-۵ بعد از ظهر تا۴-۵صبح سر کاره .شبا بچه اذیت میکنه هر یه ساعت بیدار میشه ولی در کل از ۱۲میخوابه .من خودم بیخواب میشم وقتی تنهام تا۴صبح بیدارم .شوهرم قبلا تو اتاق خواب خودمون میخوابید .بعد گفتم دیگه ۴ماه بخاطر تو بچه رو اون اتاق خوابوندم الان دیگه پیش هم باشیم .گفت باشه .
یه روز نشد ک رفتیم پیشش رفت تو اون اتاق ک ما قبلا بودیم .میگه تو بخاطر بچه پنجره اتاق رو‌میبندی من گرمم میشه .میره تو اون اتاق هم پنجره رو باز میذاره هم در رو .
یعنی شب تا صب سر کار .وقتی هم میاد میخوابه اتاق جدا .فقط واسه ناهار بیدارش می‌کنم ،میخوره بعد دوباره میره میخوابه جدا تا عصر ک میره سر کار .
واقعا این چ زندگیه ک من دارم ؟ مگ من کلفتم اینجا .
ن وقت داره بیرون ببرتم ،ن وقتی واسم میذاره حد اقل ظهرا دو ساعت زود تر پاشه منه بدبختو ی تاب بده بیرون .فقط موندم تو خونه تک و تنها بچه داری کنم .
تنها کاری که انجام میده کار کردنه .فقططططط کار .اگ اعتراضی هم کنم میگه مگه پول نمیخوای .من اینهمه زحمت میکشم واسه تو اگ مجرد بودم اینقد سخت کار نمیکردم . ولی من بجز پول نیاز دارم همسرم کنارم باشه .الان بچه کوچیک دارم خیلی وقتا کم میارم .دست تنهام 😔یک هفته قول داده منو بیرون ببره اینقد خوابش میاد ظهرا ک بعذ ناهار بیهوش میشه .واقعا دارم کم میارم .. حد اقل نمیفهمه اینهمه من تنهام لااقل ظهر رو پیش من بخوابه .منم آدمم .فقط از نظر رابطه و اینا اوکیه.یعنی حس می‌کنم فقط بدرد این کار میخورم و بچه داری
😔