خانما شما جدا از همسراتون میخوابین؟ من ب دلایلی مجبور شدم بچه هارو رو‌تخت خودمون بزارم موقتی، همسرم تو‌اتاق ما اما رو زمین میخوابه نمیدونم چرا اعصابم خورد میشه ،علی رغم اینکه سر ی مسایلی خیلی از چشمم افتاده اما باز دوس ندارم جدا بخوابه...شماها چطوری میخوابین جدا یا باهم

من با اینکه وقتی کنار هم میخوابیم رو تخت جا برام تنگ تر میشه اذیت میشم و چند باری گفت من پایین تخت میخوابم که تو راحت باشی نتونستم قبول کنم یعنی ترسیدم عادت بشه برامون جدا از هم خوابیدن .
یه وقتایی هم که تو پذیرایی دوست داره بخوابیم با اینکه سختمه اما کنارش میخوابم دوتا تشک میزارم که کمتر فشار بهم بیاد.

اوایل ازدواجمون اصلا عادت نداشت بغلم کنه و من برعکس به شدت بهم آرامش میده
الان که عادت کرده ترجیح میدم کنار هم باشیم .
نی نی هم دنیا بیاد قراره بزارم تو گهواره محلی کنار تختم اگه جور درنیومد دوتایی میریم اتاق نی نی رو تشک رو زمین میخوابیم یا هم لازم بشه تخت کنار مادر میگیریم.

من دوقلوهارو از همون اول تولدشون تو اتاقشون خوابوندم وتا الان هرموقع نیاز به شیر دارن میرم شیرشون میدم وباز برمیگردم تو اتاق خودمون کنارهمسر.

منکه اگه کمکی باشه جا شوهرم جدا میکنم الانم تو یه اتاقیم اما شوهرم وپسرم کنار همن منم وسط گهواره های دوقلوهام

من و نی نی رو تخت هستیم
همسرم پایین تخت .
خب نمیشه ۳تایی رو تخت باشیم ممکنه هرآن یکیمونو له کنه😂و اینکه منم کلی درد دارم انقدر تکون میخورم و اه و ناله میکنم که همسرم رو از خواب ،بیدار میکنم.

منم دقیقا مثل شمام

شوهره منم اوایل جدا میخوابید سرد شده بود...به راهش اوردم
عادتش دادم سه تامونم رو تخت میخوابیم
تا بچه میخوابه میریم ی اتاق دیگع خلوت میکنیم...

من یدونه تخت نوجوان گرفتم برا سیسمونی .بعد همونا گذاشتیم کنار تخت خودمون وبچه رو اون میخوابید ولی امسال دخترم روش نمیخوابه متاسفانه کنار شوفاژ گرمش میشه وحالا وسط میخوابه من رو تخت اون خخ.
ولی فکر خوبیه همیه تخت نوجوان بگیر بذار کنار تختتون یا تخت معمولی بچه ها بذار روش

من محاله بزارم بچهاتو تخت ما بخابن

ما بجز اون یکی دوماه اول که جدا بودیم
الان بچه ها رو افقی و منو شوهرم عمودی میخوابیم و شیرخشک و بساط نی نی هامو جایی میذارم که راحت در دسترسم باشن. و مشکلی پیش نیومده تاحالا. نمیدونم منظورمو رسوندم 😕

ماهم از اول عروسی نقطه ضعفیم جدا خوابیدن بود،ولی شوهر اسکلم مرتب جاشو جدا میکنه خسته شدم از بس گریه کردم و خودخوری ولی عادت هم نکردم ۶ ساله،بهشم هربار میگم دو روز خوبه باز همون اشو همون کاسه،میدونی پدر مادرش هیچوقت باهم نمیخوابیدن مگ برای رفع نیاز اینم فک میکنه زن و شوهر باید اینجوری باشه

پسرم و همسرم تو اتاق
من و نی نی تو حال
چون همسرم باید بخوابع صبح ها میره اداره

من يكي از بچه ها رو برميدارم ميرم رو تخت،شوهرم با اون يكي تو هال😢مادر شوهرم شب در ميون ميومد و ما كنار هم ميخوابيديم اون شبو.از فردا كه شوهرم از سر كار مياد و باز دو هفته هست نميدونم ميخوايم چه خاكي تو سرمون بريزيم😭

من که جدا خوابم نمیاد هنوز بچم نیست
از الان به فکر اینم اون چند روز مامانم هست چیکا‌کنم 😂😂

ببین عزیزم خودتو آماده کن برای چالش من زایمان ک کردم خیلی از شوهرم دور شدم انگار اون زاییده بود و منم درک نمی‌کرد یک ماهی من شهرستان بودم ولی الان اصلا نمی‌ذارم هیچی فاصله بندازه حواست باشه از الان نذار فاصله بیوفته اشتباه منو نکن

پسرم وسط من ی ور شوهرم ی ور الان موندم دخترم ب دنیا بباد کجا بخابونمش

جدا من یه ورم پسز بزرگم هست یک سالشه بدون من نمیخابه یه ور باز یچه کوچیکم خودمم وسط برای شوهر جا نیس😂😂

دخترم وسط میخابه🥺🥺