گاهی درد و غم گذشته ک فقط روزها میگذره ولی توی یاد و دل آدم تا آخرین لحظه مثل همون ثانیه های اول در غم انوده هست میمونه اینقدر می‌شینی فکر می‌کنی مرور می‌کنی ک متوجه گذشت زمان نمیشی درد و غم هیچگاه فراموش نمیشه یه وقتایی ضربه های که از طرف مقالات میخوری چشمتو روی خوبیهاش می‌بنده ولی چاره چیه هیچ چیز نمیتونه ذهن آدم و چیزهایی که بهش گذشته رو پاک کنه .
غمم زیاد دردم زیاد چیزهایی کشیدم ک درحد توانم نبود تحملش ولی مجبور به صبر شدم نمی‌دونم اسمشو چی باید گذاشت سرنوشت حماقت یا چی ....چقدر زندگی بیرحمه خیلی بی‌رحم‌تر از چیزی که فکرشو میکنیم ادمو با چیزایی روبه رو می‌کنه که گاهی حق نیست.چطور میشه گفت قلب و روحم با تمام وجودش درد می‌کنه .گذشته گذشته اگه توی این زمان خوب باشی یهو گذشته میاد جلو خرابش می‌کنه ولی باید صبوری کرد باید بهش بی تفاوت بود تا به راحتی بگذره هرچند گاهی نمیشه این چیزا امکان ندارع ولی بایدبشه... .تلاش برای آرامش و صبوری خیلی خوبه گاهی چون مادریم و گاهی چون فرزند مادر هستیم باید صبوری کرد و گاهی کاش صبر وجود نداشت و زندگی دکمه ای برای پایان داشت بدون اینکه فکر کنی کی هستی ....... حرف ها در دل زیاده ولی توان بیانش نیست نمیدونی چطور بگی که برای اون لحظه خالی بشی ....و بازهم شکر بخاطر تجربیات که با سختی و آسانی به دست آوردیم توی زندگی و شناختیم چیزهایی که باید روو......ازتون می‌خوام به درگاه هرکسی که می‌پرستین برام دعا کنید دعای خوب برای هر تیکه از زندگیم و منم همون رو براتون می‌خوام ..
صبر🌱

انشالله خداوندازاونجایی ک نمیدونی فکرشو نمیکنی جوری دلتو شادابی غم کنه ک باورنکنی چیشدوچطورشد بهترین ها نصیبت دلتووجودت دوست عزیز زندکی همه ما پستی وبلند زیادی داره امیدوارم رو ب بلندی باشی وآرامش سرلوحه راه زندگیت عزیزم منم خیلی نیازدارم برگردم عقب. ولی فایدنداره بایدروب جلوبریم ودعاکنیم وتلاش

حرف دل منو زدی ،زخم خورده ایم بدجور

زندگی خیلی سخته. مثل میدون جنگ .یا مرده میای بیرون یا زخمی ناقص