۴۷ پاسخ

چ انتظاراتی داری
همین ک بزارن تو ارامش باشی کافیه😅

بهمون نیش و کنایه نزنن نمیخایم سر بزنن

وقتی مادر نامهربان خودم هیچ کدوم رو انجام نداده از مادرشوهر چه انتظاری داشته باشم؟

با کل خانواده خودم و همسرم قهرم و فقط با یکی از خواهرای شوهرم رفت و امد داریم که استراحت مطلقم و بیچاره صفر تا صد کارامو خودش میکنه و در کنارش برا جوجم خیاطی میکنه بافتنی میکنه و جدیدا هم شروع کرده خرید کردن

جز استرس و‌ نگرررانی چیزی نمیدن😂، چیزی نخریدن فعلا
ذوقم دارن ک طبیعیه
هیچکس مامان بابایِ خود آدم نمیشه🤤♥️

من حتی زنگ نزدن تبریک بگن تازه من تازه عروسشونم مثلا شیش ماهه ازدواج کردم هنوز دعوت اولیه ام انجام ندادن خداروشکر ازشون دورم و ارامش دارم همین کافیه

اصن حتی ی زنگ هم نزدن تبریک بگن

والا از اینایی که گفتی هیچی فقط تو جشن تعیین جنسیت دو سه تیکه لباس آورد مادرشوهرم دیگه اصلا حتی حالمم نمیپرسه تازه هر هفته هم خودشو مهمون میکنه خونمون برا شام قبلا که هفته ای ۲.۳ بار بود باز الان شب جمعه میاد

آره بابا خونمون هدیه پرشده (الکی مثلا)😂😑😒مادر شوهرم زنگ میزنه خبر میگیره و از دورحواسش بهم هست 😂😐
خواهرشوهرمم بچش تازه بدنیا آمده زنگ میزنه من برم کمکش چه انتظارایی دارینا😂😒

نه بابا دلت خوشه خواهر بیشعور تر از این حرفان😂

عزیزم مدام زنگ میزنن تصویری قربون صدقه ای خودم میرن و بچه چون نوه اول دو خانواده است واولین آخرین نوه و نتیجه
غذا میوه آجیل برام میارن برم اون جا برام میخرن کلی سفارش میکنن به همسرم هواست باشه اذیت نشه وکلی چیزای دیگه قبل بارداریمم همین طور بودن حتی لباس برای خودمم میخریدن
خدا حفظشون کنه برام اینقدر که در حقم مادری کردن مادر خودم نکرد رک بگم

هرموقع مسولین برا کشور کاری کردن خانواده شوهرم برا عروساشون یکاری میکنن
من قبلن زیاد میرفتم خونه مادرشوهرم اینا ینی هر شب از وقتی باردار شدم دیدم تره ام برا ادم خورد نمیکنن دیگه نرفتم

نه اصلا تازه وقتی فهمیدن سعی میکردن بندازنش مادر شوهرم آجر سمت شکمم پرت کرد بهم خورد ولی خدارو شکر چیزی نشد از اون موقع هم که فهمیدن جنینم چیزی نشده قطع ارتباط کردن و بزرگترین لطفی که میتونستن در حقم بکنن همین قطع ارتباط بود الان هم در آرامش کامل دارم زندگیمو میکنم خدارو شکر انشاالله که هیچ وقت دیگه رفت و آمد نکن

این کار هارو نمیخوام انجام بدن همین که دخالت نکنن تو زندگیم ممنون میشم ولی خب متاسفانه دخالت هم میکنن

خداییش خانواده شوهرمن نه دخالت میکنند نه رفت وآمدازعیدخونمون نیومدن

مادرشوهرم یکی دو بار برام غذا فرستاد
کار دیگه ای نکردن
خرید و اینا که اصلا نکردن. هیچ ذوقی هم نشون ندادن فعلا
سر بچه اولمم همینطور بود

ن😐😐😂

ای بابا 😒😒ما که باردار نیستیم خون جیگرمون کردن

مادر شوهر من بچه اولم همه سیسمونی عطر ادکلن لباس های بچه هام تا الان که بزرگ شده اون خریده اینجا نیست بنده خدا یه کشور دیگه هست هر سال سر میزنه ولی هوامونو داره اخلاقش هم خوبه تازه ب شوهرم گفته اگر با زنت بد رفتاری بکنی من بشنوم حقم حلالت نیست هستن مادر شوهرای خوب

یه تلفن نمیزنن احوالپرسی کنن چه برسه به دیدن و چیزی خریدن ،فقط جاری برام کمی تنقلات آورد

مادر شوهر من میدونه نمیزارم تو خونم کار کنه میاد یه هفته میمونه بدتر نمیگه حالا نرم حانلست

ریدددن باباااا... یه بار برام انار آورد گفت نوبَرانس منم گفت شوهرم قبلا خریده ...
یه بار هم خونشون بودیم شیرینی آورد که بخوریم بد رفتاری کرد خورد تو ذوقم منم نخوردم موند رو دلم .. رفتیم بیرون شوهرم برام خرید ..
مادرشوهر و خواهر شوهرم به شدت آدم کثیفی هستن ..مثلاً مادرشوهرم از اونایی هستش که یه سره صورتش خیسه و عرقه🤢🤢🤢 همون‌جوری روبوسی می‌کنه ..میترسم بچم طوریش بشه...بچم دنیا اومد می‌خوان بیان لنگر بندازن تو خونم از الان عذاب سه ماه دیگه رو دارم میکشم😭😭
منم آدم رُکی هستم قشنگگگگگ یه جنگ‌میخواد راه بیوفته ... میدونممم

من چون بعد ۵سال با آی وی اف باردار شدم از اول بارداری خواهر شوهرم غذا می‌فرسته و هر چند وقت میاد خونه رو مرتب می‌کنه مادر شوهرم دوره ولی هرروز تماس میگیره

بله💩💩تااالان همینو دادن برامون همین😕بروبابا یه زنگ یاپیام نمیدن
٧ماهه حاملم خواهرشوهرم یه سراغ نگرفته دخترش براش خواستگاراومد عقدکردن نگفتن به ما ازبقیه شنیدیم
مادرشوهرم طبقه پایین ماست حتی حالمونمیپرسه سال تاماه اگه توراهروببینمش

مادر شوهر من چون نوه ی اولشه ذوق داره به دنیا اومد باهاش بازی کنه😄براش هیچی هم نگرفته از هم دوریم منم استراحتم میرم خونشون کاری نمیکنم میاد خونمون در حد ظرف شستن کمکم میکنه و چندوقت یکبار حالمو میپرسه ولی اونجوری نیست که قربون صدقه بره چون مدلش نیست اما محبت داره

نه عزیزم من بیمارستان بستری بودم بخدا مادرشوهرم یکبار زنگ نزدهمینطورخواهرشوهرام تاحالا هم محبتی نکردم بهم

خانواده همسرم ایران نیستن ولی مادر خودم‌استراحت مطلق بودم‌نیومد یه‌لیوان‌آب دستم بدم خانواده شوهر پیشکش

هیچی هیییچی هیچی
فقط لطف و تعارف کردن

هفته پیش شدید سرماخوردم
خودم رنگ زدم گفتم اگر زحمتی نیست یکم سوپ درست کنین برام
واگر نه هیچی

من مادر شوهرم هر هفته که میاد خونه برام کلی سیسمونی میخره میاره و کلی هم میوه و اجیل و این چیزا میگیره

من شاید هفته ای یکی دوبار زنگ میزنن هفته ای یه بار هم یا دوهفته یکبار هم پیششون مهمونم ولی در کل نه ازم سوال میپرسن سونو رفتی چی شد حتی نمی دونه دکترم کیه چیکار میخوام بکنم هیچی هم نخریدن فقط خواهر شوهرم یه سرهمی برا نی نی خریده همون اول هدیه داد 🤷‍♀️

نه بابا من بچه اولمه ولی یه بار زنگ نزده🤣🤣🤦‍♀️

هیچ کاری دعوام راه انداختن وقتی فهمیدن باردارم خخخخ🤣

😂😂😂😂😂نه تنها نیمدن و کاری نکردن
کلیم حرف بارم کردن که چرا بچه دختره

من یک ماه استراحت مطلق بودم از مامانم دورم مادرشوهرمم ک نزدیک بود هیچ کاری برام انجام نداد فقط هفته ای یه بار سر میزد الانم ک کلا نمیاد خیر سرشون نوه اولشونم هس

اره خداروشکر سیسمونی کامل خریدن هرروز زنگ رو زنگ که غذابیاریم قربونی شدن دیگه ازبس گفتن هرروز بیابرو کارام میکنن الهی شکر🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣حداقل توخواب ببینم اینارو

هیچکاری
سر میزنن چون طبق بالاشونیم غذام بعضی وقتا میفرستن یا دعوتمون میکنن که خودم همیشه باید ظرف بشورم 😑
موقعی که ویار داشتم یه بار میوه و ... خریدن قربون صدقه‌اییم ندیدم

خاهرشوهر کوچیکم دیروز اومده یخورده خونه مرتب کرده برام ظرف شسته و ی کادو برا نینی خریده از اول بارداری تا الان هیچ کدومشون نیومدن فقد این اومده بار اولشه

خیال باطل فداتشم
هیچ کاریم ک نکردن چن شب ی بار ک میان خونمون هیچ
مثلا زنگ میزنه شام دعوتمون میکنه باید برم همونجا هم خودم شام درست کنم تا آخر سر هم باید ظرف بشورم رو کابینت هارو پاک کنم و بیام خونه 🤣

قربون صدقه بله، بیاد خونم ظرف میشوره. همین

منکه خانواده همسرم یه شهر دیگه ان فقط تماس تلفنی
یه بار خواستن بیان سر بزنن من گفتم شرایط مهمون داری ندارم...

بله عزیزم من مادر شوهرم یه کوچه باهام فاصله داره یک ماه که استراحت مطلق بودم کلا ناهار شاممو آورد الانم که دیگه میتونم خودم بپزم باز بعضی وقتا میاره جارو برقی اینارم بعضی وقتا میاد می‌کشه

اره یه کامیون وسیله خریدن هرروزم غذامیارن برام براخودمم سرویس طلا😕چ انتظارایی داری اون مامان دختره ک طفلی بایدهمه این کاراروبکنه😏

همین ک بهم کاری ندارن کافیه شرشون کم

وای من که شرایطم این قدر سخته همش استراحت مطلقم و بستری شدم چند روز هیچ کدوم حتی تلفنی جویای احوالم نشدن مادر شوهرم حتی تو این هفت ماه یه تماس باهام نگرفت همسرم گفت تو هم دیگه براشون قدمی بر ندار از این به بعد

مادر شوهرمن یه هفته اومد خونمون موند چایشم من میذاشتم جلوش
همسایه کناریمون هم هفته منه عروسش از وقتی باردار شده هرشب شام خونه مادرشوهرشه هرشبم کباب درست می‌کنه چون عروسش فقط کباب میخوره 🙃

نه بابا
من مادرشوهرم خیلی خوبیه ولی خب دوریم از هم وقتی ببینیم هم دیگه رو خیلی خوبه
ولی خواهرشوهرم دوقدمیم هست خیلی نزدیکه بهم انگار نه انگار که من هستم
منم همونجوری باهاشون رفتار میکنم😅

من ک تا الان ندیدمشون تا زایمانمم نمیبینم دیگه بعدش میان😂

سوال های مرتبط

مامان جوجه طلایی ها مامان جوجه طلایی ها هفته سی‌ام بارداری