پسرم هرشب ساعت ۹ یا ۹نیم میخواب امشب یه نیم ساعتی خوابید بیدارشد هیچ چششو نمیبند و میگ اصلا تکون نخور از پیشم کار مونده دارم روانی میشم اشکم دراومد و دارم زار زار گریه میکنم به حال خودم که تموم سختیاش واس منه شوهرم واس خودش رفته تفریع
ویتامین Dکه هفته ای یبار میدن ایمروز دادم بهش از اون نیس که نمیخوابه امروز ؟؟؟؟

دختر منم شب ها فقط صدام میزنه که جوابشو بدم همینکه می‌فهمه هستم و حواسم بهش هست می‌خوابه . استرس خودت نبود پدرش و استرس دوری از شما برای اون کافیه که بخوابه

پتو شو بچین دورش بغلش کن و براش لالایی بخون بچه ها بعدا به یاد نمیارن خونه چه شکلی بود یا غذا چی بود اما حتما رفتار ما یادشون میمونه . به شوهرتم فکر نکن که بیشتر عصبی میشی و بچه اینو می‌فهمه . از اینکه با پسرتی لذت ببر این خودش یه تفریح فوق العادست بعدم با هم بخوابین . زندگی اینقدرام جدی نیست که نگران کارهای عقب افتاده باشی . هر چند فکر میکنم خودتم می‌دونی اشک هات از کار های نکرده نیست .

روزا زیاد نزار بخابه ،و اینکه ساعت 9 زوده بنظر من یکم دیگه دیرتر بخابونی چراغا خاموش سکوت باشه میخابه دیگه بیدار نمیشه

نه از ویتامین d نیست