من واقعا نمیدونم از حسادت و چشم زخم های زن داداش ام چیکار کنم!!!
سر هر مورد از زندگی ما حرفی بزنه و تعریفی بشه و نظری بده فرداییش کلا اون مورد عکسش اتفاق میفته،همیشه امتحان کردم کلا وقتی خونمون میاد مرموز هست و انرژی منفی میاره و بین من و همسرم اختلاف میفته و یا بچه ها کلا اخلاق و نظمشون بهم میریزه و ...
یه نمونه دخترم ۷ ماه بیشتر بود مرتب و هر روز مهد میرفت یه بار زن داداش ام گفت ارغوان چه فرق کرده از وقتی میره مهد و همه چیز بلد شده و خیلی مثبت بوده براش و منم میخوام دخترم رو همون مهد دخترت ببرم و... از فرداش دخترم افتاد به جیغ و گریه و داد که مهد نمی خوام برم و ار کاری کردیم جایزه و توجه بیشتر مربی و ... اما افاقه نکرد الان ۱ ماه بیشتر هست که نمیره مهد و خونه الکی وقتش رو میگذرونه خدایی مهد مفید بود براش اما الان با اینکه من براش وقت میذارم اما خوب بودن تو یه مهد کودکانه و جمع و اموزشی خوب بود براش...
خلاصه خدا لعنت کنه هر کی که به زندگی یکی دیگه چشم داره و حسادت میکنه!
به همه چیم گیر میده و دقت میکنه ها مارک لباس خودم و بچه ها و سبک چیدمان و خرید و کتاب و .... همه چی کلا زوم کرده روم! یه بار بهش توپیدم گفتم رو لباس و وسیله باز بچه ها یکم تنوع بده چه کاریه همش کپی می کنی!
خلاصه گرفتار شدیم از دستش اساسی! رو ماشین و رفتار شوهر و خونهو ... همه چی نظر میده!حالا هم بچه اش که بارداره پسر شده هی چپ و راست از خوبی های پسر دار شدن میگه و همش میگه وای اگر دختر میشد این یکی بچم باید چیکار میکردم!!و یا میگه تو هم برای خودت فکر پسر و محکم کردن جات باش پسر یه چیز دیگه ست ... منم گفتم من جا پام شل نیست 😂 و اینکه جنسیت برام مهم نیست فرزند سالم و صالح و به جایی رسوندنش برام مهم تر

۱۲ پاسخ

اون فکر شماست که برعکس میکنه همه جیرو
شما چون یبار واست اتفاق افتاده زوم کردی روش و هربار چون فکرت زیاد میره سمتش همون اتفاق برعکسش واست میشه
یکمی توجهت رو بردار
صدقه بده و همون لحظه نمک بریز کف دستت و اسم زن داداشت رو بگو و بگو چشمت رو با این نمک اب ببره تموم میشه میره

قطع رابطه

روزیر۷بار ایت الکرسی بخون اومد اسپند دود کن .... منم ریشم کندا شده از دست ادمهای چشم شور.بفصی وقتها الکی فقط بد زندگیم میگم چشمم نکن

حرز امام جواد بگیرید برای بچه ها . خواص حرز رو تو گوگل سرچ کنید

ب نظرم زیادی حساسی و حرفاش برات مهمه بی خیال باش بابا همیشه آیت الکرسی و وان یکاد بخون صلوات بفرس

زن داداش من هم خیلی چشمش شوره
آخریش این بود که به خواهرم گفته بود
طلا زیاد دارید. چند وقت بعدش پسرش با ماشین تصادف کرد صدو پنجاه میلیون فقط خرج ماشین کرد که مجبور شد بیشتر طلاهاش بفروشه

اینقدر هم به من حسودی می‌کنه. ولی رابط مون باهم خوبه. ولی خب حسوده دیگه نمیشه تابلو کنم. ولی حواسم بیشتر بهش هست

چون خودت بهش فکر میکنی انرژی منفی میگیری من دیدگاهم برعکس شماست مثلا اگه یکی تعریف کنه میگه ایشالا شما هم تجربش کنی اینجوری هم خودت حس خوبی میگیری هم دیگه برات پیش نمیاد

چه جالب جاهاتون برعکس شده....
سعی کن ازش فاصله بگیری و رفت و آمد نکنی زیاد یا از کار و روند زندگیت چیزی ندونه بهتره.
واینکه شماهم وقتی خیلی بهش فک کنی جذب میکنی و ذهنت ناخودآگاه درگیرش میشه و فک میکنی حرفاش اتفاق میوفته

دقیقا زنداداش بزرگه منم همینه رابطم خیییلی باهاش کم کردم من نمیدونم این ادما چرا همش میخان راجب هرچیزی نظر هم بدن تا میتونی نزار بیاد خونت راجب خودتون هم چیزی نگو

منم ازاین موردا دارم که دوستانه به زندگیم نظر میدن حسادت میکنن ولی خداروشکر مدتیه قطع ارتباطیم
وای بعضیا هنوز تو فاز پسر دار شدنن ؛مثلا من که ۳تا پسر آوردم چه گلی به سرم زدن تخت پادشاهی واسه خودم وپسرام گذاشتن والا تفم کف دستم نزاشتن فقط ذوق میکنن که پشت دارن .اونم تو گفتار نه عمل

سلام عزیزم...
اعصابم خورد شدااااا
بنظرم رابطه تو کمتر کن باهاش
نرو خونه اش خب
بزار دیدارتون بشه چند ماه یکبار
انشاالله انقددددد سرگرم اون پسرش بشه کلا بیخیال شما بشه

🙄🙄🙄چه دیدگاه عجیبی دارید
مثلا اگر خواهرتون همین حرفو میزد همین برداشتو میکردید؟!

سوال های مرتبط