یعنی از روزی که یه نفر ازم پرسید پسرت شبا می‌خوابه
گفتم آره...
حالا پسرم روزا هم نمی‌خوابد
انقدر اذیت میکنه و غر میزنه
ولی نمی‌خوابه

دقیقا وای حرف راستتتتت

وای
دقیقا برای همین من ده روز اول زایمان برای خودم و بخیه هام زندانی بودم تو خونه الان شوهرم میگه تا ده پونزده روز دیگه بیرون رفتن نداریم حتی خونه پدر و مادرمون میگه بچه چشم میخوره
منم اعصابم داغونه صبح تا شب تو خونه ام
میگه بچه رو بزار برو خودت تنهایی بیرون یکی دو ساعت
منم دلم نمیاد بزارمش میترسم هم چون یه وقتایی که شکم درد میشه جیغ میزنه و هیج جوره آروم نمیشه از یه ورم جیش کنه بلد نیست عوضش کنه میترسم بچم بسوزه
الان فقط دارم میشمارم ببینم کی بچم چهل روزه میشه

دقیقاتوگهواره من گفتم پسرم بالانمیاره خداروشکربهترشده ازشبش پسرم هرسری که شیرمیخوره بالامیاره

دقیقا منم تا یه چیزی از دخترم میگم برعکس میشه و دیگه هم خوب نمیشه ‌

منم هروقت میام گهواره میگم دخترم غذا خوب میخوره یا خوب می‌خوابه یا خداروشکر مریض نیست،بجون خودش روز بعد برعکسش میشه

پسر من از ۱۲شب میخابید تا ۹صبح الان هر نیم ساعت بیداره جوری ک مامانم اسیر شده کمک میکنه چون نمیتونم آشپزی کنم از خستگی

هفته پیش زنداداشم زنگیدچرا یواش حرف میزنی گفتم خوابه..گفت عه الان بخابه شبومیخابه گفتم آره تااون موقع یبار دیگم میخابه بعد۱۱.۱۱ونیم دیگوخوابه تا فردا گفته عه خوبه ک........واییی بعداون نخابید..اینقدبهدخودم به زبونم فوش دادم.‌ک نگو

نباید میگفتی عزیزم ابجی منم خیلی یکی پرسید شیر خودت میدی ابیجم گفت اره شیرخشک نمیدم. از اون روز بعد سینه هاش دیگه شیر نکرد الان شیر خشک میده بچه هاشو

همینه ک از قدیم گفتن تعریف بچه رو نکنین زود چش میخوره

باورمیکنی منم دیگ جرات ندارم حرفی ازپسرم بگم