۹ پاسخ

چرا همه تاپیکات در مورد این مسئله اس
خب کمتر برو اونجا
بله بهشون وابسته میشه
منم بچه خواهرم اینجوری بود الان بزرگ شده ۱۲ سالشه هنوز ب اونا وابستس اصلا خاهرم و شوهرش براش مهم نیستن الان میگه اشتباه کردم اینقدر اجازه دادم پیش اونا بمونه

دخترمن به مامان من میگه مامان .دومی هم یاد گرفته مامان صداش میزنه ..شوهرم خیلی تلاش کرد که به مادرش مامان بگن ولی نگفتن 🙃

دقیقا دخترمنم همینه

عزیزم توی هفته فقط یکبار دخترت ببر خونه مادر شوهرت
توی خونه همه همش با بازی کار کن بگو مامان کو بابا کو خودتون نشون بدید بعد عکس مادرشوهر پدرشوهرت نشون بده بگو مادر جون یا مادر بزرگ یا عزیز هرکدوم دوست دارید صدا بزنه اون باهاش تمرین کنید
الان دختر من به من و باباش مامان بابا میگه
به پدر شوهرم و مادرشوهرم مامانی و بابایی میگه چون همه نوه ها این اسم صداش میکنن
مامان و بابای منم
عزیز و باباجوون صدا میزنه

بچه هر کس باهاش بازی کنه میره سمت اون ،

🤣🤣🤣ما برعکسیم بچم ب مامان بابا خودم میگ مامان بابا اصلا خونه بابام میریم کاری ب منو باباش نداره فقط با داییا بازی میکنه مامان بابام غذا نباید من دهنش بکنم فقط مامانم هیچ کار نباید ما براش. انجام بدیم فقط خونوادم هرجا بچه بیشتز بهش عشق بدن با همونا راحت تره

ای جانم بگردمت تمام پیاماتو الان دیدم دختر چرا تو سر این مسئله فوبیا داری خب بزرگ بشه متوجه میشه ک تو مامانشی دیگ این کاملا طبیعیه ک بچه کسی ک بهش محبت میکنرو دوست داشته باشه .دختر منم هر بار که دوست شوهرمو ک میبینه می‌پره بغلش هیچ جوره هم نمیاد بغلمون چون خیلی محبت می‌کنه بهش خب قرار نیس ک تا آخر همینطور بشه بزرگ میشه و کاملا تفاوت مامان و مامان بزرگش و متوجه میشه

منم همینه و هیچ اشکالی نداره و طبیعی هست
ایلین گاه من رو اه هم میکنه و میگه برووو

کجای کاری به عمه اش هم میگه مامان 😂

سوال های مرتبط

مامان Andia مامان Andia ۱ سالگی
سلام مامانا دختر من یک سال و نه ماهشه راستی میخواستم راجعه موضوعی ازتون سوال کنم ما هر سه چهار روز مثلا خونه مادرشوهریم اینایم، سه چهار روز هم خونه خودمونیم و این که دختر من خیلی به پدر شوهرم و مادر شوهرم وابستن، اون‌ها هم آدمای خیلی مهربونی هستن از موقعی که بچه هم به دنیا آمد همه شو پیشیمون بودن کمک کردن، نگه‌داری کردن خیلی بهش محبت میکنن من از این موضوع خوشحالم اما مثلا ما هر وقت که میاییم خونشون بچه هم دیگه من و پدرشو اصلا تحویل نمیگیره اصلا پیشمون نمیاد یا بغلمون نمیمونه و توی خونه خودمون به من و پدرش مامان و بابا میگه مثلا ماما، بابا صدا میکنه اینجا هم پدرشوهرم و بابا صدا میکنه و مادرشوهرم و مامان صدا میکنه خوب؟ یعنی دیگه من و پدرشو را اینجا صدا نمیکنه فقط میره پیش اونا و همه کارهایی خوابش و شیر و بازی و همه چیز دیگه با همون هست و من از یه وقت خوشم خیلی بد دلم میگیره ناراحت میشم میگم یعنی چیه الان بچه من؟ میفکر میکنم دو تا مامان و بابا داره اینجوری تقسیم شده مثلا آنها رو بیشتر از ما دوست داره مامان و بابا پیشمون میکنه فکر میکنه آنها هم مامان و باباشن و اینجوری که آنها رو صدا میکنه آنها رو هم صدا میکنه دلم خیلی میگیره