یه خانومی هست از دوستامه توی گهواره ، به تازگی بچش به دنیا اومده و مادر شوهرش و اطافیانش طوری با بچه رفتار میکنن که همش اذیته ...
میگه مادرشوهرم میاد و دهن بچرو ماچ میکنه🤕
خب بگو نامرد اون بچه گناه داره با اون لب دهنت بچرو ماچ میکنی نمیگی اون ضعیفه مریض میشه ؟
یا لباس های بچرو کم میکنه میگه بچه گرمشه ، و با این کارش بچرو سرما داده ..
یعنی این کارا رو میکنن که بگن چی ؟
بگن بچه خودمونه دوست داریم باهاش هر مدل رفتار کنیم ، یا مثلا میخوان این مادر رو حرص بدن ؟
یا خواهرم تعریف میکرد میگفت از بیمارستان که اومدم خونه خودم خب شیر نداشتم مادرشوهرم اومده بوده سینه هامو دو دستی فشار میداده که شیر بیاد که شیر خشک به بچه ندیم. ولی واسه عروس دیگش از روز اول گفته برین شیر خشک بگیرین تا مادرش به شیر بیوفته ، خواهرم میگه حلالش نمیکنم ، خیلی اذیتم کردن
یا بعد زایمان هرکی میاد یه چیزی توی حلقت میکنه که بخور خوبه
میدونم خودمم اگه بیام خونه خودم هستن همچین آدمایی که اذیت کنن ، تصمیم دارم برم خونه مامانم
شما بعد زایمان کجا میرین ؟
خونه خودتون یا مادرتون؟

۲۶ پاسخ

پس من چی بگم ک مادرشوهرم کاری بهم نداره برعکس پدرشوهرم همه جا دخالت میکنه😂😂

والا من با هیچکس تعارف ندارم
بخوان کاری کنن که برا بچه بد باشه مستقیم میگم بهشون ناراحتم میشن بشن ذره ای برام مهم نیس
از الانم گفتم بچه رو نبوسید فقط دست و پا
اونم باید برم ببینم خطر داره یا نه اگه داشته باشم میکم همونم نبوسن

منم دارم اذیت میشم دقیقا همینا هستم
شوهرم نذاشت برم خونه مادرم
مادرشوعرم هست
خیلی اذیتم ولی مجبورم

یه تشر با صدای بلند همه این مشکلات رو حل میکنه😊☺️

وای نه دوست ندارم جایی برم این قسمت از درد زایمان سخت تره بشینی نصیحت های یکی دیگه رو گوش بدی منم که اعصاب این چیزا رو ندارم قاطی میکنم خونه خودمم باشم باز میان پیشم تا مراقبم باشن به خدا که من از همین الان استرس اینو دارم نه زایمانش😂😂 چون اخلاق خودم رو میشناسم حداقل خونه مادرم باشم میتونم با اون بحث کنم ولی خب با خانواده شوهر سخته اونم وقتی هیچ وقت جر و بحثی نبوده باشه که بگی جوابشون رو نمیدم یا همچین چیزی

من به بقیه چیزا کار ندارم ولی صددرصد برو خونه مامانت هم هستن بقیه که کارهاتو انجام بدن و هم کسی بیاد نمیتونه دخالت کنع ولی خونه خودت باشی ممکنه شام و ناهار وایستن و مجبوری بلند بشی کار کنی یا همش میان دیدنت ولی خونه مامانت نمیتونن

انشالله بسلامتی بغل بگیریم بچه هامونو من مامانم خدابیامرز طبیعی منو بدنیا اورد همه میگفتن که خیلی عذاب کشید اذیت شد منم استانه تحمل دردم زیاده اما نمیتونم وخوشم نمیاد از پایین بخیه بخورم

عزیزم ببخشید ولی گوه میخورن😂

دقیقا منم به همین دلایل میخوام برم خونه مامانم

من میام خونه خودم
حالا بعد۱۰ روز نمیدونم برم خونه مامانم یااون بمونه چون بچه مدرسه ای هم دارم باید ببینم کدوم برام راحتتره


ولی اینجور آدما رو از نزدیک دیدم وای ادم دوسداره خفشون کنه سر دخترم تخت بغلی یه همچین خانواده ای بودن بیچاره عروس هم نمیتونست حرفی بزنه از شدت عصبانیت فشارش بالا میرفت بیچاره

ولی من شوهرم هرجایی پشتم نبود
بعد زایمان نزاشت کسی تو کاره من و بچم دخالت کنه حتی به مامان خودشم گفت از این کارایه قدیمی سره بچم نیارید

خوشبحالتون مامانتون بالاسرتونه من مامانمک از دست دادم خواهری هم،ندارم بگم اون بیاد خاام که جاریم میشه میاد خونه ما ۱۰ روز خونه خودمم بقیشو میرم خونه بابام که یه،زن نفهم هم،داره تو این ۷ ماه یبار نگفته چی دلت میخواد بپزم بیارم یا کاری داری بیام بعد ۱۶ سال ازدواج کرده پدرم با حرف من اینم زنیه که نصیبش شده

یعنی من اگه کسی بیاد بچم‌ماچ کنه قشنگ دعوام‌میشه باهاش
خط قرمز اتشینه برام😂

فاقد شعور فرهنگ فهم و ...هستن وگرنه هیچ توجیه دیگه ای نداره

وای من استرس هر روزم همینه🤦‍♀️ میدونم منم این داستانارو دارم🤦‍♀️ ولی نمیتونمم برم خونه مامانم چون آبم با داداشم تو یه جوب نمیره و بدتر عصبی میشم.موندم این وسط😭😂

من میرم خونه مامان بزرگم چون راحت ترم

من تا ۴۰ روز میرم خونه مامانم اونجا راحتم چون طبقه بالا مادرشوهرم اینا میشینم اینجوری راحت ترم

من خونه خودمم مامانم میاد اینجا
بچه اولمم همینطوری بودمامانم تاسه ماه خونم بود مادرشوهرم اصلا نیومد کمک هرسری میومدسربزنه باایراداش اعصابمو خورد میکرد
یکیش که هیچ وقت به خاطرش حلالش نمیکنم این که روز بعدازمرخص شدنم بچه روبردیم پیش دکترکودکان واسه چکاپ،من شیرم هنوز خیلی کم بود دوشیده بودم توشیشه، مادرشوهرم همرام اومد تواتاق دکتر بعد دکترپرسید این شیرخودته گفتم آره گفت خوبه
مادرشوهرم گفت اگه شیرش به دردمیخورد که اینجوری نبود دکتردعواش کرد گفت دوروزه زایمان کرده ها شیرش کمه ولی پرچربه

من میرم خونه خونه خودم

چقد بی فرهنگ و مزخرفن ادمای اینجور من با اینکه بچه دوممه چند روز میرم خونه مامانم ولی مادرشوهرمم کلا ادمی نیس ک تز بیخود بده و دخالت کنه

خونه خودم،اختیارم ب دست خودمه اینجا
ولی بقیه جاها ن

باید بری خونه مامانت که مادر شوهرت نیاد حرف زیادی بزنه
منم میخاستم بیام خونه خودم
بعد دیدم اینجوری خانواده شوهرم و مادر شوهرم میخان بیان
منم با اون وضعیتم اوکی نیستم
دیگه میرم خونه مامانم تا سرپابشم

من برا بچه اولم خونه مامانم رفتم تا یک ماه
برا این یکی هم همینجور میکنم

اره متاسفانه بعضی ها اینطورن .. خیلی سخته واسه مادر 🥲 .. من خونه خودم راحت ترم

خونه خودم

من بعدزایمان میرم خونه مادرحمام بچه رومیبریم حمام استراحت میکنیم ازفرداش میایم خونه خودم

سوال های مرتبط

مامان کوچولوها😍 مامان کوچولوها😍 ۴ ماهگی