خب سلام مامانا خواستم اپن تجربه ای ک خودم ب دست آوردم باهاشون ب اشتراک بزارم
من پسرم از بس خوراکی می‌دادیم غذا خونگی پس میزد تا یک‌سالگی خیلی خوب غذا میخورد درسته برا خواب اذیت میکرد ولی خورد و خوراکش خیلی خوب بود ، از یکسال و یک ماهگی تا یکسال ۳ ماهگی به شدت بد غذا بد خواب هیچی نمیخوره ، وعده های غذایی فقد شام اونم در حد ۳ ۴ قاشق با ماست فراوون ، صبحانه و لبنیات و تخم مرغ اصلا
جوری بود که ، از دستش نمیتونستم بشینم یا دراز بکشم میومد لباس رو بالا میداد ، یا خیلی خودمو سرگرم میکردم بالشت و کوشی کنترل می‌آورد ک و همراه گریه ک بهش شیر بدم ، از یک‌سالگی وعده های شیر خوردنش تو روز ۳ بار شب دوبار از شن تا صبح بی نهایت ، از این کمتر نمیتونستم بکنم ، بالاخره از یکسال و ۴ ماهگی چند روزی گذشته بود که یدفه ب سرم زد بیام از شیر بگیرمش ، سر سینه هام رو چسب پهن ، به همراه رژ زدم ، ننو رو هم آوردم دو روز اول کلا کیک بیسکوییت ، شام هم برنج مرغ با ماست میخورد ینی دو روز اول بهش سخت نگرفتم ، بعد از اون خداروشکر خداروشکر تو روز خوابش خیلی خوب شد ، دو شب اول خیلی اذیت شدم ، بعد تو خاب بهش شیر دادم ، تا صبح دو الی سه بار می‌خورد صبح ها هم قبل از بیدار شدن پسرم پا میشدم چسب میزدم
بقیش تو کامنت ها

منم بچم در طول روز چون اکثرا با منه تا بیکار میشه شیر میخواد، ۳ـ۴ بار میخوره ولش کنم. شبام که بینهایت😢 دکتر گفت میتونی از شیر بگیری کلا... ولی من دلم نمیاد همه میگن تا دوسال باید بخوره نگیر گناه داره🥲 گاهی به سرم میزنه یهو بگیرم ولی دلم نمیاد😭

من ذخیره کردم ک استفاده کنم...ممنون عزیزم🌻

من الان دیدم عزیزم تاپیکتون رو خیلی عالی بود
حتما انجام میدم
پسر من خیلی وابسته اس

چقد بده ک اینهمه وقت گذاشتی تایپ کردی کسی برات کامنت نزاشت ی تشکر خشک خالی هم نکرد☹️حالا اگه حرفای خاله زنکی بود…

دقیقا بچه های منم کم شیر میخورن از اونور خوش غذان وزنشونم خوبه بچه اولم کلا شیر میخورد و خیلی بدغذا بود همیشه لاغر بود

منم شیر روزش رو که حذف کردم غذا خوردنش بهتر شد .
عالی نشده ولی از قبل بهتر شده .
شیر در طول روز یکبار ۱۲۰ تا میدم
اما شب تا صبح سه چهار بار شیر میخوره

براش شیر خشک گرفتم نخورد ، انواع کیک و بیسکوییت رو گرفتم تو خونه گذاشتم ک اگه بهانه شیر کرد بهش بدم آبمیوه پرتقال و سیب بهش میدادم شیرموز
بعد هر دفعه ک میومد لباسمو بالا میداد ، میگفتم مامان اووف شده درد شده ، بعد لباسمو میداد پایین ، زود سرگرمش میکرد ، دو شب بعد از شوهرم تو مجیک کار میخابوند ، ولی دو شبه شبا اذیت می‌کنه با شیر میخابونمش ، خودم تو روزا یا تو ننو میخابوندم یا پاهاشو ماساژ میدادم میخابید ، غذا خوردنش نمیگم خیلی خیلی خوب شده ولی خب خداروشکر بهتر شده ، من فقد شبا بهش میدم اینحوری جفتمون خیلی راحت تریم بعضی روزا مثه امروز به شدت نق نقو بهانه گیر شده بود خیلی هااا اونم هم خواب داش هم گرسنش شده بود ، نه غذا میخورد نه میخابید ، من چون کمکی ندارم نمیتونم یهویی بگیرم تدریجی هم خیلی برام سخت بود تا وقتی ک نوک سینه رو میدید غذا نمیخورد و الان خیلی خوب شده
بفرمایید سوالی چیزی داشتین بگین
اگه خودمم چیزی یادم اومد دوباره میگم بهتون