بعد از اون بحثم با شوهرم نیومدم خونه بابام روز مادر ب شوهرم گفتم بریم گفت من روم نمیشه چون اون شب شوهرم زنگ زد ب بابام بیا دخترتو ببر وگرنه میکشمش 😁 شوهرم میگفت آبرو منو تو بردی ..تا دیشب داداشم اومد خونمون ب شوهرم گفت بیا منو برسون خونمون ماشین بابا رو بزارم بعد باهات برگردم .من خواب بودم داداشم اومد بیدارم کرد گفت پاشو بریم مامان گناهه پریروز ک من از اینجا رفتم سراغ بچها رو می‌گرفته گفتم خستم خوابم میاد بلاخره گفت بچها گناه دارن پاشو ..اومدیم

ادامه تایپک بعد میزارم

تصویر
۲ پاسخ

عجب لباسی داری عزیزم

وای عاشق لباسه شدم

مقالات مرتبط

چگونه کودک را از پوشک بگیریم
چگونه کودک را از پوشک بگیریم ؟+ فرآیند سه روزه
رفتار با کودک در جمع
رفتار مناسب با کودک در جمع و در مقابل دیگران
رفتار خودخواهانه کودکان
علت رفتار خودخواهانه کودکان و برخورد مناسب با آن
کتاب خواندن برای کودک از بارداری
کتاب خواندن برای کودک از بارداری

سوال های مرتبط

مامان یاسمین مامان یاسمین ۲ سالگی
سلام مامانا خوبید چند ماهه مادر شوهرم تا منو میدید میگفت چرا بچرو از پوشک نمیگیری منم میگفتم زوده باز الان دو ماهی میشه شوهرم میگفت بچرو از پوشک بگیر هر چی توضیح میدادم نفهما نمیفهمیدن ی مشت گاو دور من جمع شدن منم امروز صبح گفتم بزار از پوشک بگیرم از صبح دخترمو می‌بردم دستشویی جیش کنه نمی‌کرد همین ک میاوردمش بیرون جیش می‌کرد از صبح 10 تا شلوار شستم شوهرم اومد خونه دخترمو بردم دستشویی گریه میکرد جیش نمی‌کرد بعد بر میداره ب من میگه تو بی عرضه ای منم هر چی از دهنم در اومد بهش گفتم گفت چرا از پوشک گرفتی گفتم خب آشغال تو اون مامان نفهمت میگفتین از پوشک بگیر نمیدونم با کدوم ساز این آشغالا برقصم منم دخترمو پوشک کردم گفتم حالا ک اینطوری شد تا 4سالگی پوشکش میکنم از این ب بعد هم اون ننه خرت حرف بزنه میکوبم تو دهنش زنیکه نفهم حالم ازشون بهم میخوره تو رو خدا ب حرف کسی گوش نکنید بزارید هر وقت بچتون آمادگی داشت از پوشک بگیرید
مشاهده ۱۰ پاسخ
مامان آیهان مامان آیهان ۲ سالگی
سلام مامانا با توجه به‌ تاپیکهای قبلم الان اومدیم دکتر . شوهرم یه دکتر عفونی دید وضعیت پسرم رو توضیح داد بعد دکتر میگه بعد از بهبودی داروهاش رو ادامه میدید گفتیم نه دیگه قطع میکنیم. گفت باید دو هفته بعد از بهبودی هم دارو رو ادامه بدید. حالا شوهرم میگه تو مقصری. یعنی دکتره راس میگه؟
مشاهده ۲ پاسخ
مامان امیرومرسانا مامان امیرومرسانا ۲ سالگی
چند روز پیش رفته بودیم خونه مادر شوهرم اینا بعد پسرم عروسکهای که اونجا بود و جمع کرد آورد گفت من میبرم خونمون بازی کنم من هرچقدر به پسرم گفتم گوش نداد امروز پاشده اومده این وسایل عروسکارو برده نه سلام نه چیزی بیجاره پسرم یکسره گریه کرد مونده عصر برم از همونا براش بخرم
مشاهده ۷ پاسخ
مامان بنیامین🥹 مامان بنیامین🥹 ۲ سالگی
بچها من خیلی نگران پسرمم از ظهر تاحالو پیپیش شده شبیه ترشح ما خانوما نمیدوتم چجوربگم مثل خودمون ک ترشح داریما از واژنمون میا اما ن ب اون سفیدی مثل اب از مقعدش میا ببهشیدا بچها ک گفتم چون واقعا هیچوقت اینجوری نشده بود مامانم گفت خاکشیر بهش بدم فردو اگه خوب نشد پس فردو ببرمش دکتر ب نظرتون چرو فقط دیروز نهار و شام دمی گوجه با ماست دادمش ینی ب خاطر ماست بوده؟؟ اول صب یبس شد دل پرد میگفت دارم وقتی بعد دوسه بار ک میگفت ندارم ب زور دسشویی کرد از ظهر تا شبی فقط ادرار کرد با همون ک گفتم نظر شموچیه دخترا بچهاتون اینجوری شده بودن؟؟!
مشاهده ۱۲ پاسخ
مامان فاطمه نورا مامان فاطمه نورا ۱ ماهگی
بچها من برا 29هفتم نوبت سونو روشن گرفتم گفت با دکتر اسحاقی بعد من قبلیارو با نصوحیان رفتم ب نظرتون برم نصوحیان این ک نوبت خود روشن نداد
مشاهده ۳ پاسخ
مامان مهراد👼 مامان مهراد👼 ۲ سالگی
من چیکار کنم آخه !؟ مادرشوهرم طبقه پایینمونه ، غروب برادرشوهرم و خواهرشوهرام اومدخ بودن پایین ، پسرمم خودشو جر داد ک میرم پایین ، با شوهرم رفت ،دو ساعت بعد دنبال برادرشوهره گریه گریه ک منم میخوام باهاش برم خونشون ، اونم انگار داشتن میرفتن جایی نگفت ک بده بچه رو ببرم ، شوهرمم ب بچه عصبانی شده برداشته آورده بالا ک اون راحت بره بیرون ، اون رفته . این بچه هم در خونه رو باز کرد خودشو باز جر داد ، جیغ و گریه ک من میرم پایین ، از پایینم هی صداش میکردن ک بیا ، دوباره شوهرم برداشت برد ، ی ی ساعت گذشت دوباره با جیغ و گریه آورد بالا گفتم باز چیه ، گفت ایندفه هم خواهرمینا دارن میرن دنبال اونا داره گریه میکنه . انقد گریه کرد گریه کرد ک دوباره برد پایین با اونا رفت خونشون . اصن ن حرف گوش میده نه میاد خونه . فقط دنبال اینو اون گریه میکنه . اعصاب نذاشته بخدا ، از 24ساعت 20ساعت گریه میکنه . چه کنم آخه من
مشاهده ۸ پاسخ
مامان مهرسام 🥺😍 مامان مهرسام 🥺😍 ۲ سالگی
وای تازه فهمیدم ک چقدر یه ادم میتونه خوشبخت باشه🥺❤️
از اونجایی ک شوهرم یه ادم بیخیالیه اما خدا بهم یه شیر پسر داده🥺😍
چند دقیقه پیش معده درد شدید داشتم و گفتم معدم درد میکنه دارم بالا میارم مهرسام گفت بزار ماساژت بدم
معدمو کلی ماساژ داد و بوسم کرد و نازم گفت
گفتم ن مامان بازم درد دارم گفت چیکار کنم بگو
گفتم برو ب بابات بگو ینی یجوری رفت بهش بگه انگار اتفاق خیلی بزرگی بود واقعا نگرانی تو چشاش دیدم اما انقدر حالم بد بود حتی حرفم نمیتونستم بزنم
خلاصه دویید سمت باباش ک بدوووو مامان داره بالا میاره
باباش گفت ن خوب میشه مهرسامم کلافه شد بهش گفت کَری درد داره
باباش گفت آب بخوره
مهرسامم اومد بم گفت آب بیارم
گفتم ن مامان ربطی نداره
دوباره دویید رفت سمت باباش داد زد.. پولو. (پرو) مسخره میگی آب آب آب
بعدم اومد بغلم کرد گفت دوست دارم و کلی بوسم کرد 🥺🥺🥺🥺🥺🥺ینی من مردم براش
مشاهده ۱۲ پاسخ
مامان اوین مامان اوین ۳ سالگی
مامانا اینقد اعصابم بهم ریخته که حساب نداره من پسرم ۵ سالشه به هرزبونی بگی بهش نقاط خصوصی بدن وگفتم اما خیلی مظلوم و اصلا نمیتونه از،خودش دفاع کنه جثش هم ریزه اولین دفعه که متوجه شدم که پسر خواهر شوهرم ۵یا۶ یال ازش بزرگتره دستمالی کرده با اون دعوا کردم با زبون خوش هم به پسرم گفتم اجازه،نده دیگه تا حدودی کمتر شد اگرم جایی احساس می‌کردم بارم بهش گوش زد میکردم که خصوصیه تا امروز که رفتیم خونه یکی از آشنا اینا تو اتاق بازی میکردن داداشمم با پسرم بود اون ۷ سالشه حس کردم یکم غیرنرمال به پسرم گفتم بیا کنار خودم بشین که میخوایم بریم بعد اومدیم تو ماشین با زبون خوش ازش تنهایی پرسیدم گفت هیچی دختره گلوم پ فشار می‌داده نمیزاشته بیام بیرون خصوصی رو هم دست میزده بعد من بهش گفتم من باتو دوستم هرمشکلی داره بهم بگو چرا ازخودت دفاع نمیکنی گفت یعنی چی گفتم یعنی احازه،نده کسی،بزنه اگرم بزرگتر بود نتونستی از مامان و باباکمک بگیر اینقدر عصبانی شدم یکم خوراکی گرفتم رفتم در خونه طرف دختر گفتم بیا خوراکی خریدم بعد بهش گفتم من با پسرم دوستم نبینم دوباره از این غلطا کردی همه راه و امتحان کرده بودم گفتم شاید اینجوری پسرم اعتماد کنه اینقدر اعصابم بهم ریخته که حد و حساب نداره چیکار کنم یه پسر نباید اینجوری باشه آخه شوهرمم اخلاق ورفتار مثل پسرم کم رو خجالتی اصلا من یه چیزی،میگم شما یه جیزی میشنوید
مشاهده ۵ پاسخ
مامان فندقي مامان فندقي ۲ سالگی
سلام دوستان امروز داشتم ب بچم شیر میدادم یهو مادر شوهرم گفت چرا اينقد سينت شل بايد سفت باشه اصن شيرم داري خب سينم شير داره منو ب شك انداخت يعني چي اين حرفش؟
مشاهده ۲ پاسخ
مامان علی مامان علی ۲ سالگی
مامانا میگم بچهای شمام اینجورن؟
مدتیه علی عمدا چیز میریزه رو فرشا مثلا آب یا چ میدونم هرچی کاملا عمدی این کارو میکنه مثلا امروز خواستم بهش شیر بدم بخوره دوسه قطره ریخت رو شلوارش اینم بدش اومد زد همه لیوانو ریخت رو فرش منم بلاخره بعد هزارمین بار ک چیز ریخت دیگه عصبانی شدم داد زدم سرش اینم خیلی گریه کرد شوهرم ارومش کرد بابا ب خدا تازه فرشارو شستیم خو منم بعد صدمین بار عصبانی شدم یک کولی بازی دراوردو گریه کرد
نمیدونم این شوهرم چرا اصن عصبانی نمیشه من بهش میگم دیونه ها بی دقدقن مث تو😂
مشاهده ۸ پاسخ
مامان آرتین مامان آرتین ۲ سالگی
چطوری بچه هاتون رو از پوشک میگیرید ؟ من پنج شنبه جمعه مهمان داشتم ،خواهر شوهرم پسرش همسن پسر منه چند ماهه مای بیبی نمیکنه ولی نمیگه جیششو ،خونمون چند بار جیش کرد ،یه جاهایی رو دیدم یه جاهایی رو نه ،بعد گفتم این خونه که کثیف شد شروع کنم پسرمو از مای بیبی بگیرم ،شب مای بیبی نکردمش ،تا صبح خشکه ،بردم دستشویی جیش نکرد ،اومد رو فرش جیش کرد ، آقا من راه می رفتم تو خونه بو جیش تو دماغم بود انقدر اذیت شدم که فرشو آب کشیدم ،بعد دیدم غیر از اونجایی که پسرم جیش کرده باز هم فرش بو میده ، فرداش یه کم اون ور ترو شستم و....دوباره پسرم یه جیش کرد و دوباره ....شستم ،الان از جمعه است فرشمون زمین نیومده لگن زیرشه و هی شستم و هنوز حس میکنم خونمون بو جیش میاد ،فعلا پروژه از پوشک گرفتن رو کنسل کردم تا پسرم اول با کتاب و فیلم یادبگیره بعد ....😂😁😭
مشاهده ۸ پاسخ
مامان کاوه مامان کاوه ۲ سالگی
سلام خانما توروخدا جواب بدین من پسرم رو بردم پارک با مادرشوهرم وجاری این اینا بعد اینا تو بشقاب داشتن پفک میخوردن اومدن اینور یک اومد خورد چند تا چند تا هم موند زمین بعد من رفتم دستشویی اومدم دیدم جاری این پسرم داره میاره از اون سمت بهش گفتم خورد گفت نه داشت می‌رفت اون طرف رفتم آورد حالا من میترسم خورد باس میترسم چی کنم بنظرتون
مشاهده ۳ پاسخ
مامان آراد 🧒🏻✨💙 مامان آراد 🧒🏻✨💙 ۳ سالگی
خانوما ما تجربه شکستگی نداشتیم سردرنمیارم آراد دیشب دستش رفت دیو خورد زیر خودش و تا صبح گریه کرد صبح بردیم بیمارستان فهمیده اونجا ارتوپدی نداشت رفتیم لقمان حکیم دکترش نبود رفتیم شفااحیا کلی ما رو سرگردون کرد ویزیت معاینه خیلی عادی 600عکس800 اخرم دکتراش نمیفهمیدن گفت ب استاد بگیم گفتن عمل بشه گچ میخواد هزینه 30میلیون منم کلافه خسته شب تا صبح نخوابیده بودم صبحم همین اون بیمارستان بغضم ترکید کلی گریه کردم هزینه پیکرتراشی انقد نیست ک میخان یه تیکه دست کوچولو رو گچ کنن خلاصه کلی نفرینشون کردم ن عکس رو بهم دادن نه پرونده رو فقط اتل بستن اونم من فکر کردم جا میندازن ولی همینجوری بستن دست بچم بد جوش میخوره کلی حرص خوردم و بهشونم گفتم گفت ما نمی‌کنیم منم رفتم بیمارستان اختر تو الهیه اونجام همین قیمت رو گفت منم گفتم بریم خونه کلی بدنم کوفته بود و کلی نفرین کردم تو دلم انسانیت کجا رفته ب دکتر گفتم چرا انقد هزینه رو بالا میگن گفت برا خودشون میگیرن . چرا؟! چون اتباعم من خودم اینجا بدنیا اومدم درس خواندم دیپلم گرفتم ازدواج کردم بچه دار شدم ینی تر و خشک همه با هم میسوزند و واقعا دلم سیاه شده از رفتار زشتشون ولی گناه بچه من چیه 😮‍💨
مشاهده ۷ پاسخ
مامان آرامشم مامان آرامشم ۲ سالگی
چند وقت پیش با دخترم رفته بودیم مسجد بعد ی دختر تقریبا سه چهار ساله اونجا بود همش نگاه ما میکرد من فکر کردم شاید بچاز بیسکوییت دخترم میخاد . ب دخترم گفتم برو ب دوستت بیسکوییت بده ، ولی دختره زودتر از دخترم اومد پیشمون منم بش بیسکوییت دادم گفتم برو پیش مامانت بخور وقتی تموم شد باز اگه خواستی بیا با بدم دیدم گفت من مامان ندارم🥺🥺🥺🥺 گفتم با کی اومدی گفت مامان بزرگم 🥺🥺🥺 اینقدر دلم سوخت براش ک 🥺🥺🥺
امشب دخترم میگه مامان یادته دختره تو مسجد مامان نداشت ؟ گفتم بله با مادربزرگش بود ، دوباره دخترم گفت پس مامانش کی میاد پیشش؟ کجا بود؟
دخترم تو فکرش بود و بنظرم براش دلش سوخته بود 🥺🥺🥺🥺🥺
خدا هیچ بچه ای رو بی مادر نکنه و هیچ مادری هم داغ فرزندشو نبینه 🤲🤲🤲🤲
مشاهده ۸ پاسخ
مامان حلماو تو دلی😍 مامان حلماو تو دلی😍 هفته هفدهم بارداری
سلام مامانا من دختر الان ۱۲روزه از جیش گرفتم روزاول ک پنج بار جیش کرد روزای بعد کمتر شد ولی می‌گفت خونه کسی میرم مای بی بی میکنم چون جیش می‌کنه الان چند روز میگم بیا بریم نمیاد ب زور میبرمش الان از خواب بیدار شده هرچی بهش میگم میگه نه خسته شدم بخدا دیشب ازش پرسیدم جیش داری میگه نه ده ثانیه نکشید جیش کرد تو شلوارش
مشاهده ۵ پاسخ