سال پیش همچین روزایی بود برف شدید اومده بود لحظه شماری میکردم برای اومدن دخترکم ..
روزی هزار دفعه تو اتاقش چرخ میزدم لباس هاشو بغل میکردم بالشت و پتوشو مرتب میکردم تو تک تک لباس هاش تصورش میکردم ...
نمیدونم بازم اون احساسات رو میتونم تجربه کنم یا فقط برای بچه اول اینطوره 🙃❤️
عشق من صبح یلدا به دنیا اومد بلند ترین شب سال رو تو بیمارستان به امید اومدنش درد میکشیدم و میگفتم خدایا بچم سالم به دنیا بیاد
خدایا ممنونم به خاطر عروسک قشنگم که کنارم خوابیده 💕
بلاخره تو خونه لباس پوشیدم عکس گرفتم چندبار وقت اتلیه گرفتم که کنسل شد

تصویر
۳ پاسخ

ای جانم تولدش مبارک

چ قشنگههههههههههههههه

چ لباس قشنگی😍

مقالات مرتبط

معایب تک فرزندی
معایب و مزایای تک فرزندی در دوران کودکی و بزرگسالی
آماده کردن فرزند اول برای فرزند دوم در طول بارداری
آماده کردن فرزند اول برای فرزند دوم در طول بارداری
پوشش نوزاد در زمستان
لباس پوشاندن به نوزاد در زمستان
لباس شیردهی از کجا بخرم
لباس شیردهی از کجا بخرم | نکات مهم در مورد خرید لباس شیرده...

سوال های مرتبط

مامان آوینا مامان آوینا ۱۵ ماهگی
یادش بخیر… باورم نمیشه یک سال گذشته 🥹
اون روزایی که فقط تکون‌هات رو حس می‌کردم، حالا دیگه صدات، خنده‌هات و شیطونی‌هات رو می‌بینم 💕
یک سال گذشت و من مادر شدم… زیباترین حس دنیا
یک سال پیش توی شکمم بودی، حالا روی دستام 🌸
و از یه توپ کوچولو تو شکمم به یه موجود فسقلی با هزار تا شیطنت رسیدم
مشاهده ۲ پاسخ
مامان محمد آرسام⚽🧸 مامان محمد آرسام⚽🧸 ۱۴ ماهگی
یک سال پیش در چنین روزی، دنیا برای من متوقف شد…
وقتی اولین بار صدای گریه‌ات رو شنیدم، وقتی دستای کوچیکت رو توی دستم گرفتم، فهمیدم که از این لحظه به بعد دیگه هیچ چیز مثل قبل نیست. تو شدی تمام رویاها و آرزوهای من. یک سال گذشت، پر از خاطرات شیرین و پر از لحظه‌هایی که فقط با تو زیبا شدن.
پسرم، تو معنای زندگی منی. تولدت مبارک عشق جاودانه من 💙🌹
مشاهده ۷ پاسخ
مامان سلدا💜آسیه مامان سلدا💜آسیه ۱ سالگی
دختر عزیزم لحظه هایی که صدای خنده های تو، تو خونه مون می پیچه انگار دارم از خوشحالی پرواز می کنم. می خوام همیشه شاد ببینمت عزیزم و برای شادی تو هر کاری می کنم

هر روز که از خونه بیرون می رم به این فکر می کنم که چه کاری می تونم انجام بدم که تو خوشبخت تر باشی، تمام تلاشی که می کنم برای اینه که تو بهترین ها رو داشته باشی

هیچ وقت حتی ذره ای از این حس عاشقانه ای که به تو دارم کم نمیشه عشق همیشگی من تو بزرگ ترین بهانه ی زندگی هستی

دختر مهربونم، لبخندت تمام خستگی های دنیا رو از بین می بره

وجود تو دخترم منو به زندگی دلگرم می کنه

عزیزترینم تمام احساسات خوب دنیا را زمانی تجربه کردم که تو به دنیا اومدی

شادی و خوشبختی من، قلب من برای تو می تپه، تو مفهوم زندگی منی

ممکنه سال ها بگذره، من پیر شده باشم و تو بزرگ، اما چیزی که هیچ وقت تغییر نمی کنه عشق من نسبت به توئه دختر قشنگم

بمونه به یادگار 1404/3/7
خدای خوبم بخاطر وجود دختر قشنگم سلدا پرنسس کوچولوم آسیه شکرت😘🌿
مشاهده ۲ پاسخ
مامان ܩحܩܥ‌‌ܭـیߊ‌ن♥️ مامان ܩحܩܥ‌‌ܭـیߊ‌ن♥️ ۱۴ ماهگی
اصلا باورم نمیشه انگار همین دیروز بود که پست گذاشتم 🥹🫠
"پارسال همین روز، ساک بیمارستانم آماده کنارم بود؛ پر از هیجان، پر از رویا. هر وسیله‌ای که می‌گذاشتم، انگار تکه‌ای از دلم بود که برای آمدنت مهیا می‌کردم. لحظه‌شماری می‌کردم برای روزی که صدای نفس‌های محمد کیانم زندگی‌ام را زیرو رو کند. یک سال گذشته و هنوز هم باورم نمی‌شود که آن انتظار شیرین، به داشتن فرشته‌ای به نام محمد کیان ختم شد... و من مادر شدم، خوشبخت‌ترین زن دنیا🧸😘😍
مشاهده ۳ پاسخ
مامان آقا مانیار❤ مامان آقا مانیار❤ ۱۳ ماهگی
**به نام عشق، به نام مانیارم** 🎂🌸

پسر نازنینم، مانیار جانم…
امروز یک ساله شدی.
یک سال از اون روزی می‌گذره که صدای گریه‌ات، قشنگ‌ترین موسیقی دنیا شد برای گوش‌هام.
از همون لحظه، قلبم دیگه فقط برای خودم نزد، برای تو هم می‌زد… برای لبخندات، برای خوابای آرومت، برای اولین کلمه‌هات، اولین قدم‌هات، و تمام اولین‌هایی که با تو تجربه کردم.

تو اومدی و من دوباره متولد شدم…
با تو، دنیا برام رنگ دیگه‌ای گرفت.
تو شدی دلیل نفس‌هام، امید روزهام، و آرامش شب‌هام.

امروز، توی این روز قشنگ، فقط می‌خوام بدونی که چقدر دوستت دارم.
که چقدر به داشتنت افتخار می‌کنم.
و که همیشه، همیشه، پشتت هستم…
تا آخر دنیا، تا همیشه،
با تمام وجود،
**مامان**
مشاهده ۵ پاسخ
مامان ابوالفضل مامان ابوالفضل ۱۳ ماهگی
خدایا شکرت هیچوقت فکر نمیکردم همچین روزی رو ببینم با اون شرایط همسرم ک صفر بود و خودم ک دکترا گفته بودن بارداری من به روش طبیعی ممکن نیست خدایا شکرت پسرم پارسال همچین روزی ساعت ۱۲ شب به دنیا اومد و شد ۶ آبانی
من ۵ ام صب بستری شدم ۱۲ ساعت طول کشید تا زایمان کنم آمروز تک تک لحظه ها و ساعت ها خاطرات پارسالم واسم مرور شد🥺😍
این همه درد کشیدم ولی ارزشو داشت ک الان بغلمه انشالله قسمت همه ی اونایی ک میخوان مادر بشن


چقدر زود یک سال گذشت و مرد کوچک من داره بزرگ و بزرگ‌تر میشه و من چقدر خوشبختم که مامان پسر گل و دوست داشتنی‌ای مثل تو هستم.
عزیزتر از جانم، تولدت مبارک❤️😍🌺
مشاهده ۷ پاسخ
مامان آوینا مامان آوینا ۱۵ ماهگی
«می‌دونی از کی عاشقت شدم؟ از وقتی که تو توی شکمم تکون نمی‌خوردی و انگار قلبم برای لحظه‌ای ایستاده بود، فقط به تو فکر می‌کردم. از همون لحظه عشقی عمیق و بی‌پایان در دلم شروع شد؛ عشقی که با هر نفس، هر تکون کوچک تو، هر ضربان قلبت، بیشتر و بیشتر می‌شه. تو از اولین نگاه به دنیا، اولین لمس، اولین لبخند، دلیل زندگی من شدی
مشاهده ۷ پاسخ
مامان نامی🩵 مامان نامی🩵 ۱۳ ماهگی
تنظیم ساعت خواب شب 2 💤💤💤
شروع مطلب تایپک قبل❤️

اگه قرار بود نامی و ساعت 22 بخوابونم  از دوساعت قبلش نور خونه رو کم میکردم،لالایی های ملایم پخش میکردم تو خونه(ولی لالایی خوابش نه، اون فقط زمان خواب پخش میشد)،خیلی بغلش میکردم،و نیم ساعت قبل شیر خوابش
روتین ثابت براش اجرا میکردم.
لوسیون بدن،تعویض پوشک و پوشیدن لباس خواب.بعد موزیک و پلی میکردم تو بغلم شیرشو میدادم و پیشونیشو ماساژ میدادم.
و مورد مهم تر اینکه من هیچ وقت شب پذیرای مهمان نیستم و همه دوست و فامیلای ماکه رفت و آمد داریم ساعت خواب نامی رو میدونن و میدونن که باید قبل اون تایم از حضورمون مرخص بشن😅(همینجا از فرهنگ و درکشون ممنونم🥰)
خودمون شب تاجایی که بشه مهمونی نمیریم،شاید تو کل این 1 سال 4 پنج بار پیش اومده باشه.
عروسک خوابم کمک کننده اس که تو تایپکای قبببببل گفتم.
خلاصه که اگه عزیز شما ساعت 12 مثلا میخوابه باید تو یه پروسه آهسته ای ساعت و عقب بیارین.
میدونم شاید سخت و پیچیده بنظر رسیده باشه ولی استمرار همیشه جواب میده❤️❤️❤️
مشاهده ۸ پاسخ
مامان فرشته کوچولو مامان فرشته کوچولو ۱۲ ماهگی
دخترکم سال پیش خدا روز مادر تورو به من هدیه داد
بین اون همه درد کشیدن فقط یه چیز ارومم میکرد هروقت درد بهم فشار میاورد با اشک از مامام میپرسیدم بچه منم تا چندساعت دیگه به دنیا میاد ؟ وقتی میگفت اره عزیزم دلم گرم میشه بین اون دردهایی که هربارش میگفتم چه عجیب که هنوز زنده ام
تو به دنیا اومدی مثل برف بودی سفید و لپ هات مثل لبو قرمز
دوست دارم هدیه من ❤️
مشاهده ۵ پاسخ
مامان جوجه کوشولوی قشنگممم😍😍👶🏻 مامان جوجه کوشولوی قشنگممم😍😍👶🏻 ۱۶ ماهگی
۲۰ تیر ۱۴۰۴

تولدم مباااارککککک .
🎈🎈🎉🎊🪅🥂

به وقت اولین سالی که مادر شدم و پسرم تو بغلمه و دارم کیییف میکنم و قشتگ تریییین و جدید ترین لحظه های زندگیمو تجربه میکنم باهاش

خدایا شکرت که منو مااادر کردی و تونستم ناب ترین حس تو دنیا رو تجربه کنم
امروز از ظهر ۳ تایی کلی خوش گذروندیم و خوردیم و فقط بیرون بودیم تو تفریح

خدایا شکرررت یه سال قشنگ دیگه هم گذشت و با تجربه شدم
مشاهده ۵ پاسخ
مامان برهانم💎🧿 مامان برهانم💎🧿 ۱ سالگی
امروز یازده ماهگی برهان جونم بود 🥹🥹
پسر قشنگم داره کم کم به روز تولدش نزدیک میشه 😭🥹♥️
پارسال این موقع از ذوقم همش تو اتاقش بودم ، صدبااار کمداشو باز میکردم لباساشو میدیدم صد بار کیف رو باز میکردم چک میکردم نکنه چیزی کم باشه ، عاااا خوداااا جونم🥹 مرسی برهان رو دادی به من ، ازش مراقبت میکنم تو هم مواظبش باش
جونم بنده جونه برهانمه🥲♥️
امروز پدر منو عوضش دراورد 😁😑 بردمش پارک هوا خیلیییی قشنگ شده بچم چش وا کرد ازبس همش خونه بود 🥺 کلی بازی کرد عکس گرفتم ازش بمونه به یادگار 😍
ده ماهگیش رو بردم اتلیه هی پیام میدم میگم فایلش رو بدید بهم 😒😒😒 نمیدن نکبتا نه خانم ۴۵ روزس ، به چه دردم میخوره🤔😐🥲
مشاهده ۱۴ پاسخ
مامان ماهان مامان ماهان ۱۳ ماهگی
خانوما شما توی خونه سرهمی تن بچه هاتون میکنید یا بلوز شلوار والا من از اون موقع که بچم به دنیا اومده هر چی بلوز شلوار گرفتم شلوارش بزرگ بود و بلند
مشاهده ۷ پاسخ
مامان 🧿𝑲𝑰𝒀𝑨𝑵🧿 مامان 🧿𝑲𝑰𝒀𝑨𝑵🧿 ۱ سالگی
پسر عزیز تر از جانم🧿♥️
یک سال از اومدنت به این دنیا می‌گذره؛ یک سال پر از عشق، لبخند، شیرین‌زبونی و اولین‌های قشنگ🫀
تو اومدی و زندگی‌مون رو پر از نور و معنی کردی. با هر خنده‌ات، قلب‌مون گرم شد و با هر نگاهت، دنیامون رنگ گرفت😍

تو هنوز کوچولویی، ولی حضور قشنگت برای ما بزرگ‌ترین خوشبختیه.
امیدوارم همیشه سالم، شاد و در آغوش عشق بزرگ بشی.

تولدت مبارک، دلبند یک‌ساله‌ی من! 🎂🎈
به امید هزار سال خوشبختی برای تو 💖

✨1404/3/22✨
مشاهده ۱۲ پاسخ
مامان دیناز❤🧿 مامان دیناز❤🧿 ۱ سالگی
مادر بودن برام با اومدن بچه اولم آیناز شروع شد، اون لحظه که برای اولین بار صدای نوزادمو شنیدم،دنیام عوض شد...عشق ،ترس ،امید همه شون تو دلم جا شدند، فکر میکردم این نهایت احساسه دیگه بیشتر از این نمیشه عاشق شد،،،،،اما پارسال چنین روزی خدا بعد ۱۳ سال یه کوچولوی دوست داشتنی بهم داد به نام دیناز،با آمدنش دوباره مادر شدم فهمیدم که دل مادر جا داره برای دو تا عشق🥰جا داره برای دوتا دنیا ..دو تا خورشید..فهمیدم عشق مادر تمومی نداره ،تو اومدی نشونم دادی که قلب مادر دو تا خورشید را همزمان میتونه تو دلش عاشقانه گرم نگه داره ،با آیناز مادر شدم شروع قصه مادری ام بود و با دیناز فصل تازه ای ای شد که به من نشون داد: هیچ چیز ی توی دنیا قشنگ تر از دوباره مادر شدن نیست..دختر کوچولوی من تولدت هزاران بار مبارک❤❤😍😘
مشاهده ۶ پاسخ
مامان کیاشا مامان کیاشا ۱۶ ماهگی
کیاشای منم یکساله شد 😍🥺
انگار ن انگار پارسال همین موقع همین ساعت لحظه های اخری بود ک تو شکمم سپری میکرد و من در تلاش برای ب دنیا اوردنش بودم اونجا که نگاه به ساعت میکردم میگفتم خدایا پسرمو سالم بهم بده هیچی ازت نمیخام همونجا که کلی دکتر پرستار ریختن بودن سرم میگفتن جیغ نزن نفس عمیق بکش فوت کن زور بده ولی من از شدت درد حرف هیچکدوم حالیم نمیشد فقط جیغ میزدم انقد جییغ زدم تا بالاخره ساعت نه صبح ششم شهریور ماه ۱۴۰۳ اومدی و شدی تمام قلب من
کیاشا یعنی : سلطان و فرمانروای قلب من تو به زندگیم نور بخشیدی پسرم هیچوقت اون لحظه دوست داشتنی رو یادم نمیره که خدا توروبهم داد تا بفهمم زندگی هنوزم قشنگیاشو داره 😍
تولدت مبارک همه زندگیم ❤️🥺
مشاهده ۱۵ پاسخ