۱۴ پاسخ

من به دکترم گفتم تو همون بی حسی اینکارو انجام بده که خداروشکر همون موقع انجام داد

وایی نگوو من هم تو بیحسی فشار داذن هم وفتی بی حسیم رفت سه بار اومد فشاز داد لامصب

منم روبچه اول سزارین بودم بعد بیهوشی چندبار فشار دادن یعنی بیمارستانو گذاشتم رو سرم با جیغ و فریادم خیلی درد داشت پدرمو در آوردن ولی بچه دووم بی حس شده بودم اونموقع انجام دادن هیچی نفهمیدم گفتم خداروشکر ک دوباره مرگو به چشم ندیدم

برای من یا ماساژ ندادن یا تو اتاق عمل وقتی بی حس بودم انجام دادن،یادمه چند ساعت که از عمل گذشته بود خیلی درد داشتم چون شنیده بودم فشار و ماساژ میدن استرس گرفته بودم با خودم میگفتم هرکی خواست شکممو فشار بده داد و بیداد میکنم بیرونش میکنم😂

چقدر سخت بود اونروز یادمه منو از عمل ک میبردن تختم وسط راه یکی با دستش محکم فشار داد ب شکمم جیغ کشیدم حالا برگشته میگه آروم باش فک می کنن چیکارت می کنیم منم گفتم هیچ میفهمی دارم چ دردی می‌کشم یا نه😅

من زایمان اولم رو هیچی نفهمیدم جوری که گفتم وا رو شکم من چکار دارین بی‌حس بودم عالیی بود
ذومی هم چشم هامو باز کردم چنان فشار دادن اشکم در اومد جیغ در اومد
دومی بچه مو بیهوش بودم خیلییی بد بود

خدا نصیب هیچکی نکنه وحشتناکه

مگه بارداری

حالا من اصلا ماساژ نداشتم سزارین بودم

آره خیلی درد داشت من ک دستشو می‌گرفتم😂

دکترت کی بود

واسه منو تو اتاق عمل وقتی بی حس بودم انجام دادن هم اولی هم بچه دوم

من اصلا یادم نمیاد
فکر کنم موقع بی حسی انجام داده

من که اصلا حس نکردم تو بی حسی انجام دادن

سوال های مرتبط