۴ پاسخ

میدونی احتمالا یکم بخاطر رفلاکس دچار بیش حسی دهانی بوده و شکر خدا رفع شده چون پوره سیب زمینی و خرمالو از نظر بافت شبیهن. شاید تغییرات دیگه مثل خواب راحت ترم داشته باشه.
رزا از قرمه سبزی متنفر بود ولی از وقتی مهد رفته میخوره. خیلی خوشحالم بابتش

خداروشکر خیلی خوشحال شدم چون وضعیت پسر منم مثل نیکان جونه

اره پسر منم حلوا نمیخورد یه روز بهش ندادم اومد خورد خوشش اومد

اره برا دختر منم شده..قبلا ی چیزی رو اصلا نمیخورد حالا میخوره..یا مثلا کوچیک تر بود خیلی سیب دوست داشت الان خوشش نمیاد

سوال های مرتبط

مامان دختر نازم مامان دختر نازم قصد بارداری
خانم ها میشه اگه تجربه ای دارید کمکم کنید
دخترم وقتی دو سال و یک ماهش کلاس مادر و کودک میبردمش برای اینکه زده نشه و تازه داره کلاس میره به جای هفته ای سه بار هفته ای یک بار میبردمش ولی برای ترم جدید شوهرم به خاطر یه اتفاقی گفت نمیخواد بره خود دخترم هم خیلی همکاری نمی‌کرد که گفتم اقتضای سنشه دیگه کلاس نبردمش چون خودش هم مایل نبود تا پارسال که تازه اومدیم توی این خونه جایی رو بلد نبودم.نزدیک خونمون یه مهد کودک هست بهش گفتم دوست داری بری گفت آره تا سه جلسه رفت و دیگه نرفت و چیزی هم بهش نگفتم گفتم بزارم هر موقع خودش خواست میبرمش.از توی حرفایی که زد متوجه شدم مهدکودک رو فقط لحظه های بازی کردن و تغذیه خوردنش رو دوست داشته بقیش رو نه به خاطر همین نرفت دبگه.گفتم خوب ببرمش کلاس بازی و ورزش وقتی بردمش هم نموند چون توپی که می‌خواست برداره رو یه پسری اومد زودتر برداشت دیگه گریه کرد و گفت نمیخوام.بعد از اون روز خانه بازی میبردمش خودش هم میگفت بریم مهدکودک میگفتم گفتی نمیخوای بری دیگه.وقتی بچه های فامیل رو دید کلاس و باشگاه میرن گفت بریم بهش گفتم میری گفت آره.گشتم دنبال کلاس تا کلاس بازی و ورزش پیدا کردم خیلی خوب همکاری می‌کرد و دوست داشت تا چهارشنبه یکی از بچه ها بهش خورد افتاد زمین و دوباره گریه کرد و گفت نمیخوام برم
از راه همدلی و همکاری هم وارد شدم ولی خیلی تاثیر نداشته
حالا موندم چیکار کنم دارم دیگه روانی میشم