خانوما من ۳۲هفته و ۶روزم. نشستن بلند شدنم سخت شده دیگه واقعا اخساس سنگینی میکنم استخون لگنم تو واژنم درد دارم و راه رفتنمم دیگه اروم و پنگوئنی شده😂نارسایی جفت دارم و دکترم گفته زودتر از تاریخی ک باید زایمان میکنم...حالا من شکرخدا با همه ی اینا میسازم و میگذرونم، اصل ماجرا اینه ک همین ماه هشت مادرشوهرم اینا سرزده هی میخوان بیان خونم...تاحالا سه چهاربار سرزده و بی خبر اومدن و یهویی مثلا زنگ میزنن ک ما سرکوچه ایم، یکی دوبارشم خونه نبودم واقعا از ته دلم شرمنده شدم ک نبودم بلاخره خونه پسرشونه خودمم از مهمون خوشم میاد مشکلی ندارم، فقط چون سرزده اس یکم جمجور کردن و چای دم کردن و میوه شستن عجله ای میشه اذیت میشم کمردرد میشم دلم میخواد بیان ولی مثلا قبلش زنگ بزنن ک فرصتی باشه من اروم اروم کارامو کنم ب خودم فشاز نیارم... چیکار کنم بنظرتون؟؟؟

عزیزم خودت بگو
من به مادرشوهرم اینا گفتم سر زده نیاین چن ساعت قبلش بهم‌بگید

من از اول ازدواج به همه یجوری فهموندم که از مهمون سرزده بدم میاد حتی خودمم هیجا سرزده نمیرم اصلا خوشم نمیاد یهویی بشه دوس دارم از قبل بدونم و همچی آماده و برنامه ریزی شده باشه شوهرمم باهام موافقه و تاحالا نشده کسی سرزده بیاد خونم

بهترین راه
ی شوهرت بگد ی قوری جدا همش چای خشک اندازشون بذاره کنار همش میوه بذاره تو ظرف تو یخچال اماده پیش دستی و چاقو رو میز
هربارداره از خونه میره بیرون بگو سرویس و خونه رو بشوره و مرتب کنه
تو نباید اذیت شی ک

حتمااا با همسرت صحبت کن...اون به خانوادش بگه قبل اومدن هماهنگ کنن

به همسرت بگو بهشون بگه،چقد بیفکرن خونه زن باردار میرن تند تند اونم سرزده،یبار که سرزده اومدن خودتو بزن به مريضی هیچکاری نکن عذر خواهی کن بگو نمیتونم

عزیزم انشاءالله بسلامتی فارغ بشی گلم
منم خیلی سنگین شدم و اذیتم
خب میخوای شوهرت بهشون بگه بی‌زحمت قبلش یه خبر بدین که خونه باشیم شرمندتون نشیم