۷ پاسخ

تنها راهش اینه اصلا سس و چیپس و پفک نخرین

دختر منم فقط کوبیده بیرون دوسداره،با آبگوشت و نودل و نیمرو ،یکم برنج سفیدهیچی دیگه نمیخوره

چقد شبیه به دختر منه دختر منم دقیقا همین چیزا رو میخوره فقط بخاطر حساسیتش چیپس پفک نمیدم خودش میدونه اذیت میشه بهونه نمیگیره بجاش پاستیل میدم کیک بسکوییت و شکلات میدم حداقل سالم تر از چیپس وپفک هستن وگوشت ومرغ و چون توغذا نمیخوره کباب کوبیده میکنم و جوجه درس میکنم حداقل دو سه لقمه میخوره

چند روز خودتون بزنید به بیخیالی اصلا به غذا خوردن یا نخوردنش واکنش نشون ندید خوراکی هم حذف کنید سفره انداختید یک کلام بگو غذا همین میخوای بخور نمیخوای هم چیز دیگه نیست هرچی بدخلقی کرد رو حرفت بمون و هر وقت چیزی خواست بگو غذات اونها برو بخور
بچه ها متاسفانه می‌فهمن رو یچی حساسی با اون نمایش میدن شما اصلا محل نزار
شیطنت بدخلقی و کم اشتهایی برای کم خونی و فقر آهن هم هست برا پسر من یدوره شربت آیروفیکس داد تموم شد الانم یک شب در میون قرص آیزن پلاس میدم

پسر منم هیچی نمیخوره ن گوشت ن مرغ تمام در دیوار خونه هم خودکاری کرده با رژلبی خیلی اذیت میکنه

دخترمنم گوشت مرغ هیچی نمیخوره برنج سفید ،فقط ماهی دوست داره

پسر منم گوشت و ماهی نمیخوره
فقط مرغ دوست داره اونم سینه خیلی هم شیطنت داره تقریبا مثل کارای پسر شما

سوال های مرتبط

مامان سامیار و رستا مامان سامیار و رستا ۵ سالگی
سلام مامانا خیلی چیزارو نمیشه به کسی گفت و درد دل کرد اما لااقل اینجا میشه گفت الان یخورده شرایطمون سخته میدونم شوهرم درگیر فکر و استرس و بدهی درک میکنم پسرم از اول بد تربیت شد و بد بار اومد کلا ۵ سال با مادرشوهر نشسم ی سالیه جدا شدم الان پسرم میزنتم حسابی گریه داد و بیداد بهونه لجبازی خرابکاری که هر روز ۵۰۰ باید سر چیزایی که خراب میشه بدیم الان دوباره ی بچه دیگه منم اینجا تنها فقط دو تا خواهرشوهر که اونام درگیر زندگیشونن پسرم فقط همینجارو داره بره الانم بخدا من خودم از زایمان اول به اینور عصبی کم تاب افسردگی خودمو کنترل میکنم دکتر رفتم دارو هارو ی ماه خوردم ول کردم موندم چیکار کنم الانم شوهرم هوار شد رو سر من که همه چی تقصیر تو هس تو گفتی ماشین بخر تو این بچرو بد بار آوردی تقصیر تو هس هر کسی بخدا ی چیزی بهم میگه این از شوهر خودمم که چاق به خودم صورتم نمیرسم ی جورایی از خودم بدم میاد هم هیکلم هم اخلاقم خودم از خودم زده شدم خیلی وقته کنار هم نمیخابیم شاید دو سه سالی هس موندم چیکار کنم وقت مشاوره گرفتم برا پسرم هنوز نوبت نداد از نظر روحی داغون جسمی همیشه مریض بدن درد کسل البته شوهرمم رفت برا مفدش دکتر بهش دارو افسردگی و خواب داد دو ساله داره میخوره با این حال درکش میکنم اما اون نه دو روز تو خونس از دست بچه روانی شد از من واقعا چه توقعی دارن