۶ پاسخ

از این تفنگای حباب ساز بگیر...خیلی عالیه دختر من چنان جیغغغغ میزد حموم رفتنی که نگووووو یدفعه حباب سازشو بردم توی حموم عاشقش شد حالا دیگه عادت کرده و حمومو دوست داره

یادمه پسر ابجیم اینمدلی بود موهاش کپک زده بود ی ماه یبارم نمیرفت حمام خواهرمم پرستاره یروز من رفتم پیش بچه هاش اونموقع مجرد بودم گفتم بیا بریم حموم عکس شپشو نشون دادم گفتم موهات ازینا توشه 😂😂😂وای نگو بچه بدبخت گفت بریم حموم درشبیار بردم چنان سابیدم بچه رو هفت لایه چرک رو بدنش بود ازونروز ب بعد هرروز ب خواهرم میگفت بریم حموم جوجو رو دربیار خواهرم میگفت چکارکردی این هی میگه بریم حموم 🤣🤣🤣😂

وای من پسرمو به زور از حموم میارم میگه فقط زیر دوش بشینم
پسر خواهر شوهرم از حموم وحشت داشت یعنی جوری گریه میکرد دست و پاش می‌لرزید مسافرت رفته بودن از حمومش ترسیده بود یعنی ۱۰ روز یه بار با زور و گریه حمومش میکرد
با شوهر من خیلی راحته و دوسش داره یه روز شوهرم رفت حموم انقد باهاش حرف زد آرومش کرد با اسباب بازی و کلی مسخره بازی تا آروم شد و حاضر شد دوش بگیره
شماهم ببین با کی خیلی راحته و حوصله داره بگو باهاش حرف بزنه

چ جالبه یکیم بگه چی بگیرم پسرم بیاد بیرون از حمام 😂😂😂😂

حالا دختر من از حموم دل نمیکنه
اوایل میترسید گریه شدید
دوسه ماهه خوب شده

مگه حمام دوست نداره

سوال های مرتبط