خانومااا کیا خسته شدن از این شرایط حاملگی مشکلاتش من خودم نمی‌خوام ناشکری کنم ولی واقعن از حاملگی خسته شدم همش عصبی ام حال روحیم افتضاست باز خیلی سنگین شدم اذیتم برا همچی برا کوچکترین کارا نیاز به کمک دارم شما هم همینطوری شدین ؟

بله خیلی برام سخت شده شرایط
منی که تا قبل بارداری بیست چهار ساعتی در حال فعالیت بودم اما الان همه چیزم ریخته به هم
سنگینی
تنگی نفس
گذر کُند ساعت
تپش قلب
اصلا یه وضعیتی
دیگه کلافم واقعاً

پس شماها اگه بجای من باشین چکار میکنین دوتا بچه شر دارم یکی ام توی شکمم الآنم تازه وارد ماه هفت شدم سه بار تا الان ازم خون زیاد اومده و هردفعه یه تکه جگر کنده شده ازم الآنم استراحت مطلق شدم دکترم میگه امکانش هست هفتی زایمان کنی بخدا دارم روانی میشم از این وضعیت ولی بازم خداروشکر میکنم

چرا دوران بارداری اینجوریه شدیم مثل برگ گل نازک دل یکی بگه پخ گریه میشیم من ک اونقد روحیه ام حساس شده رو کوچکترین چیزی اشکم در میاد، خدایا ب همه ی مامانا باردار این قدرتو بده ک قوی باشن تا اخرین روز بارداری رو‌پای خودشون وایسن و منت کسیو نکشن ، خدایا خودت بهمون توان بده و امید هیچ مادریو نامید نکن

من دلم خرید میخواد برم اونم خیلی چیزا برع خونه میخوام بخرم جفتم پایینه نمیتونم برم
از شرایطتم ناراحت نیستم نسبت به قبلی هزار مرتبه بهترم
برام مهمه که ی خواهر برای دخترم میاد که تنها نباشه برای ما هم عصای دست میشن انشالله

من هفته ۳۳ هستم و یه پسر کلاس اولی دارم
منم خیلی خسته ام و‌کلافه ام و دست تنها
همش دلم میخواد جیغ بزنم آنقدر عصبی میشم حد و حساب نداره دیشب یکم گریه کردم و انگار یکم بهتر شدم

والا منم خسته شدم اومدم خونه مامانم بخاطر استراحت مطلق بودنم اینجا هم مشگلات خودشون دارن بابا مامانم الکی دعوا میکنن و میگن میخایم طلاق بگیریم صداشون رو اعصابه از یه طرفی خونه خودم ۳۰ تا پله داره نمیتونم برم اگه برمم کسی کارامو نمیکنه از یه طرف شوهرمم زیاد بم سر نمیزنه کلا حس افسردگی بهم دست داده ن میتونم برم بیرون ن کاری واسه خودم انجام بدم هنوز لباسای بچه هم نگرفتم

من فقط خدا خدا میکنم به وقتش بدنیا بیاد و تموم بشه این دوران

وخدایی که همه چیز را طوری میچینه که مادر راضی بشه به زایمان که سختی های خودش را داره 🥰
سوره عصر وسوره انشراح را خیلی بخونید

من من من و بازم من
کاملا تنها تو شهر غریبم شوهرم صبح تا شب سرکار و خودمم استراحت نسبیم خونه رو گند برداشته گرسنمه و دیگه توان اشپزی ندارم از خونه نشینی و نگرانی بارداری خسته ام و احتمال زایمان زودرس دارم فکر اینم با بچه ۶ ماهه چطور برگردم سرکار و...

منم خیلی سختمع یه دختر کلاس اولی دارم
باهرچیزی گریم میگیره. ..کاش این چندوقت هم بسلامتی بگذرونم

روی یه تابلو یا برگه جملات انگیزشی بنویس خیلی تاثیر داره
بنویس خدا روشکر که تو رو لایق مادر شدن دونسته
خدایا شکرت که روز به روز قوی تر میشم
این جمله ها را بنویس
راحت بگیر
میگذره
بی خیال باش
و اینکه حتما حتما خودتو به گلدوزی یا رنگ آمیزی و این چیزا سرگرم کن
خیلی تاثیر داره یه کار هنری بگیر دستت

من از درد کشیدن شب بیداری ها دست شویی رفتن سنگین شودن خسته شودم

من همین الان داشتم گریه میکردم دیگ تحمل استرس و ندارم

منکه دیشب یه دل سیر گریه کردم،از دست شوهرم چون میبینه نمیتونم واقعا با یه بچه کوچیک اگه یه کار کوچیک بکنه برام یا لباس بچمو عوض کنه کلی نق میزنه،دیشب گفت ببریمش خانه بازی حوصلش سر رفته باهاش رفتم بعد خودش نشسته تو ماشین من با این شکمم باید برم دنبال بچه بدوام بهشم بگم انقد نق میزنه که بدتر اعصاب خودم خورد میشه مجبورم چیزی نگم

بله منم همینجوریم یک شنبه نوبت سزارین دارم دارم ساعت هارو میشمارم تا تموم شه

من از سنگینیم خستم عصبی نیستم ولی خیلی چاق شدم از ناراحتی پخ کنی بهم گریم میگیره میترسم نتونم این وزنمو کم کنم خیلی ناراحتم