و اتفاق بعدی اینک تولد و که رد کردیم تازه داشت یکم دلم خوش میشد به زندگیم که اقا خیانت کرد با یه زن ۵۰ ساله میگف رابطه نداشتیم میخواست منو برسونه به یه دختر پولدار ک مثلا بشه شوگر مامیم منم بخاطر بهتر شدن اوضاع زندگیمون بخاطر تو و بچه رفتم سراغش خلاصه از من که نه از اون که اره و اینک تمام تلاشهاش بی نتیجه موند و اون دختر و هیچ دختر دیگ ای پا نداد بهش ممنونم از دخترای سرزمینم که اینقدر با شرف هستن ،ولی خب دیدن این صحنه ها و تلاش ع...ن اقت بره زدن مخ اینها چت و پیاما منو بدجور ریخت بهم چون تازه فهمیدم حتی عشق و رابطه سالم و همه جوره پایه بودن هم جواب نیس بره خیانت مردا فقط و فقط مردی باید باشه که خودش نخواد نگاه کنه نخواد خیانت کنه و ...،از همه بدتر اینک مدام منم تهدید میکرد که نکنه بخوای تلافی کنی با کسی باشی الت میکنم بلت میکنم بعدم میزد بالا میگف باید باهاشون گروپ کنی شاید بخوام‌بیلرمشون خونه نباید چیزی بگی اینا فقط محض پول دراوردنن اه اوقم میگیره ازین زندگی

تصویر
۱۵ پاسخ

حالم بد شد حقیقتا
والا پول درآوردن کار مرده
نه اینطوری
یه جوری شدم

ماشاالله قشنگم هستی دردش مرضش چیه اینکارا میکنه....فقط برا خودت پول جمع کن که از شر ای موجود کثیف راحت بشی

از كاراش حرفاش چت هاش فيلم و عكس بگير واى خداى من اين آدما خانواده دارن؟؟؟حيف تووووو/حيف ما منم خيانت ديدم

بخدا سخته از خدا برات ♥️ صبر میخوام حیفه تو حیفه دختر نازت💖واسه این مرد

پرتش بیرون مردک عوضیو عصبی شدم

زن همسایع ما شوهرش همین بود تمام پولاشو گرفت با یکی دوست شد و رفت آلمان حالا مرده مونده بی پول هیچ زنیم محل سگ بهش نمیده

وای همش به کنارگروپه به کنار،خیلی ناراحت شدم عزیزم،فک نکنم کنارش آینده ای داشته باشی،یه ذره غیرت واسه زندگی لازمه ،امیدورام مشکلاتت حل بشه

واقعا۴۱سالته

نمیدونم چرا همیشه خانم های زیبا شانس ندارن تو زندگی گ و ه ب این زندگی ک همش باید عذاب باشه
حیف شما واقعا🤦🏼‍♀️

باهاشون گروپ کنی ینی چی گلم ؟

خدا لعنتش کنه الهی

حیف این قشنگی با همچین مردی حیف

ازقیافش‌مشخصه مرموزههههه

اینا واقعیه؟

میشه درخواست بدی

سوال های مرتبط

مامان Avin مامان Avin ۱ سالگی
هنوز نمی‌دونستم خدا آوینمو بهم داده حسرت دختر داشتن روی دلم بود
آخه خودمم یدونه بودم خواهر نداشتم
اصلاً نمی‌دونستم درد دل کردن چطوریه
نمی‌دونم شاید من خیلی مغرورم یا شاید چون خیلی تنها بودم
خداروشکر همسرم خوب بود و هست و دوتا پسر سالم و گل داشتم
اما.....
همیشه خلأ داشتم دلم دختر می‌خواست
به زبون نمیوردم اما ته دلم یه جوری بود انگار خالی بود
شاید از نظر بعضیا مسخره باشه اما من عاشق مادر همسرم بودم
میدونید چرا ؟
چون مثل بچه خودم بهش می‌رسیدم موهاشو شونه می‌کردم میبافتم اگه یه روز نمیدیدمش دلم تنگ میشد براش
یه روز ناخودآگاه گریه ام گرفت جلو بقیه وقتی که دختر خواهر شوهرم برام رقصید و اومد تو بغلم اون موقع یه سالش بود.الکی به همه گفتم از خوشحالی گریه کردم اما دروغ گفتم دلم یه دختر مو مشکی میخواست که برام ناز کنه و منم موهاشو ببافم .
درست یه هفته بعد فهمیدم دختر کوچولوی مامان اومده که همدلم باشه 🥰
وقتی آوین کوچولو رو شش ماهه باردار بودم مادر شوهر عزیزم ما رو ترک کرد برای همیشه 🥺😔 ولی الان یه دختر دارم که هر وقت نگاهش میکنم میگم انگار خدا روح مادربزرگشو در اون دمیده موهای مشکی و چشای مشکی حتی حالت نشستنش 🥰
و امروز من خداروشکر میکنم به خاطر حضور نازنین دخترم که هنوز نمی‌تونه خوب راه بره اما با تاتی کردنش دلم براش ضعف می‌ره 🥺🥰🥰🥰🥰


۱۴۰۴/۰۵/۲۲
مامان 🫐رُهــام جون🫐 مامان 🫐رُهــام جون🫐 ۱ سالگی
در اینکه داستان این فیلم مسخره س که شکی نیس کلا کاری ندارم🤔
ولی به نظر من اصلا درست نیس که ادم ضعف های زندگیشو
اینکه مامان خوبی نداشتم بابام بد بود بابات اینطوریه عمو باهامون این کارو کرد داداشم اینجوری شد من نمیخوام مث اونا زندگی کنیم😭...به بچه هامون بگیم
نظر شخصی منه من دلم نمیخواد هیچوقت بچه م از اینکه این موضوعات باعث شکستای من شده باخبر بشه🥺
چون بچه م نمیتونه اتفاقای قبلو برامون درست کنه ،فقط میره تو فکر که این بد....اون بد...😑
یه ضعف تو وجودش اتفاق میوفته 😓
همش ازشون میترسه😥
یا همش از اون اتفاقا میترسه
مثلا بگیم بابام منو میزد.چه هم هر وقت بابامو ببینه یا همون اول میترسه یا با یه داد که اصلا هم قصد دعوا نبود یا بچه منم نبود خودشو میکشه کنار که مامانم میگفت میزدش شاید منم بزنه.😢
این لرزشایی که تو قلب بچه ها ایجاد میشه خییییلی خطرناکه😢
.
.
من اگاهی خییییلی زیادی برای تربیت بچه م ندارم ولی میتونیم عبرت بگیریم از خودمون که چه چیزهایی باعث شد خودمونم تو بچگی یه ترسایی ندونسته از سمت پدر مادرامون بهمون منتقل بشه🙁
و سالها تا الان اون ترسا اون اتفاقای بد یا اون بی اعتمادیایی که نسبت به اطرافیان داشتیم که هیچوقت هم بهمون لطمه نزد ولی فقط تو سرمون بود چون یه بزرگتر بهمون از ضعفاش گفته بود 😢