👩🏻‍🍼🖇چرا بچه ها "سخت ترین" احساساتشان را برای مادرشان نگه می دارند؟

بچه ها معمولا کنار پدر ها رفتار خوبی دارن.خوب غذا میخورن،خوب گوش میدن و بازی میکنن،اما وقتی کنار مادر هستن اشک ها و کج خلقی های اونها شروع میشه.
بچه کنار کسی که احساس امنیت کنه احساساتش رو پنهان نمیکنه و یک مادر به اندازه کافی "امن"هست که فرزندش بخش به هم ریخته اش رو نشان بده.
بچه ای که کنار پدرش آرومه،ذاتا آروم نیست.اما یاد گرفته که برای رضایت پدر باید کنترل خودش رو حفظ کنه.اما کنار مادر نیازی به نمایش نیست چون میدونه که؛"عشق مادر با رفتار های اون تغییر نمیکنه"

بچه به خوبی میدونه که مادر تنها کسیه که وقتی اون در حال تجربه سخت ترین احساساتشه میتونه اونهارو کنترل کنه و نزدیکش بمونه.

رفتار بچه ای که عصبانی میشه،جیغ میزنه و سر مادر داد میزنه طبیعیه.
اسمش بی احترامی یا لجبازی یا رفتار بد نیست!
این دقیقا امنیت و اعتماده!این سیستم عصبیه که بالاخره تونسته در آغوش مادرش اونقدر آرام بشه تا همه چیز رو تخلیه کنه.

اشک های کودک بر علیه مادر نیست،بلکه اشک ها در آغوش مادر به راحتی جاری میشن،چون اون "امن ترین" جای دنیا برای کودکه!

تصویر
۵ پاسخ

بچه های من کنارمن آرومن کنار باباشون همش گریه وزاری

بچه من در کنار من نق نق گریه بد اخلاق نمیخوره بازی نمیکنه ولی در کنار بقیه خوش وخوب منو میبینه شروع میشه خستم کرده

چه توصیف قشنگی اگه واقعی باشه

ای جانم قشنگا🥰😍

ای جانم مامان و پسر قشنگ😍

سوال های مرتبط

مامان نورا مامان نورا ۲ سالگی
سلام مامانای عزیز
همه داریم تلاش میکنیم که بهترینها رو برای بچه هامون خلق کنیم از مناسبترین تغدیه تا رفتار و بازی و .... حواسمون به خوراک جسم و روحشون هست

ولی ما تنها کافی نیستیم

پدر 🧔‍♂
موجودی که وجود مثبتش در رشد بچه ها به اندازه ی مادر مهمه

ساعاتی که پدر با کودک وقت میگذرونه
بازی میکنه
کتاب میخونه
ساز میزنه
یا هر فعالیت دیگه ای بخش مهمی از مغز کودک و فعال میکنه که به زبان و احساسات ربط دارند

_ رشد هیجانی و عاطفی

_ایجاد دلبستگی ایمن که این دلبستگی پایه سلامت روانی کودک در آینده است

_افزایش اعتماد بنفس

_یادگیری تنظیم هیجانات
چون  پدرها در بازی هیجانات جدیدی رو به کودک تجربه میدهند

_کاهش وابستگی صرف به مادر با حضور فعال پدر اتفاق میفته

_تقویت رشد شناختی وفکری 👇
پدرها کودک را برای تجربه های جدید تشویق میکنند حل مسیله و تقویت کنجکاوی را به انها آموزش میدهند

_سبک بازیهای پدر با مادر متفاوته
بازیهای پرتحرک پدر برای رشد جسمی و حرکتی کودک به شدت مفیده
پر هیجان تر و ریسک پذیر ترهست و کودک کارهایی را انجام میدهد که برایش چالش برانگیز است


_البته کمیت و کیفیت زمانی که پدر برای کودک وقت میگذرونه مهمه
حتی ۱۵ تا ۲۰ دقیقه بی وقفه بدون موبایل و با حضور کامل ذهن در روز میتونه معجزه کنه
ورابطه ای عمیق و ماندگار بین پدر و فرزند ایجاد کنه
مامان امیر مامان امیر ۱ سالگی

ما مادرها همیشه چالش حفظ اسباب بازی رو داریم با دلبندانمون....

مراقبت از اسباب‌بازی‌ها رو به کودکان باید یاد داد...


با تهیه اسباب‌بازی، حس کنجکاوی کودک رو تقویت کنید.
و اجازه بدید حس کنجکاوی کودکان با خراب کردن اسباب بازی‌هاشون پاسخ داده شه تا آرام آرام جذابیت این کار برای اونها از بین بره...
●●●دقت کنید ،اسباب بازی های ارزان تر تهیه کنید که اگر هم خراب کردن دلتون نسوزه🤪

کودک در سنین دو یا سه سالگی و پائین‌تر از اون مراقبت از اشیای شخصی رو در سالم نگه داشتن اونها نمی‌دونه.

نکته همینه که خیلیا نمیدونن و مدام حرص میخورن😁

بچه به استفاده از وسایلش تمایل داره و خراب کردن اسباب بازی رو هم نوعی استفاده از اون می‌دونه
کودکان هر اندازه به هفت سالگی نزدیک می‌شن حس مراقبت از وسایل درونشون قوت می‌گیره....

●●●متاسفانه این وسطا خیلیا به مادر بیچاره تز میدن که :
وای دعواش کن خراب نکنه ،اگر مدام خراب کنه عادتش میشه و ...

نکته اینه که این عزیزان رفتار بچه و دنیای بچگی رو با رفتار بزرگسالی و عادت های اون زمان مدام قیاس میکنید
مامان دوتاامیر🩵🩵 مامان دوتاامیر🩵🩵 ۱ سالگی
من و پسرام

❤️تجربه شیردهی

اول اینکه بنده دوتا پسر دارم
اولی الان ۵ سال و نیمه و شیر مادری بود
دومی الان ۲۰ ماهشه و نارس و شیرخشک هست

تجربه ای که میخوام بنویسم هم تجربه خودمه هم از اطرافیانم که بچه همسن داشتن هست و هیچ گونه سختی در پذیرش نقد ندارم و قابل انعطاف هست و کاملا تجربه ای هست.

شیردهی رو بنظرم از دو جهت باید در نظر گرفت
جهت مادر
جهت کودک
بنظر من از جانب کودک (اگر مشکل خاصی نداشته باشد) شیر مادر بهترینه چرا؟! چونکه هضمش خیلی آسونه و مواد مغذی اندازه نیاز کودک داره و دفع و جذبش هم خیلی خیلی راحت تره
حتی در بچه های رفلاکسی و حساسیتی درجه پایین (کاهش وزن ندارند) شیر مادر بهتره چون با رعایت فاکتور هایی میشه این مشکل بچه را آرام تر کنیم.
همچنین چون مکیدن شیر از مادر سخت تر و فعالیت ذهنی و فکی بیشتری میخواد بچه باهوش تر و ورزیده تر میشه شاید فکر کنید که بچه های شیر مادری لاغر ترن اما باید بگم که سالم ترن و در سنین بالاتر که از شیر گرفته شده در مقایسه با سایر کودکان که محروم بودند وزن برابر و سلامتی بیشتری دارند.احتمال اعتصاب شیر در کودکان شیر مادری کمتر هست.
اما بنظر من مهم ترین فاکتور در شیر مادر رسیدگی مادر به خودش هست یعنی اگر مادر میخواد به فرزندش شیر خودش را بدهد باید مواد لازم فرزندش را تأمین کند.رها کردن کودک و شیر مادر بدترین کار و ظلم در حق بچه و مادر هست.(استفاده از مواد غذایی و دارویی جهت تقویت شیر واجب است)
مامان ایلیا مامان ایلیا ۲ سالگی
مهد کودک
در ادامه تاپیک قبلی...
یک باور غلطی که در بین ایرانی ها از زمان قدیم وجود داره اینه که مهد جای مناسبی برای بچه ها نیست و بهتره در صورت نیاز بچه پیش مادر بزرگ ها و پدربزرگها بزرگ بشه تا مهدکودک!
درحالیکه مشخصا ثابت شده بچه هایی که وقت زیادی رو پیش مامان بزرگها هستن در آینده بچه های محافظه کاری هستن جسارت لازم رو به دست نمیارن؛ اون رشد اجتماعی مناسب رو بدست نمیارن.
چون به هرحال فرزندان ما پیش والدینمون امانت هستن؛ نهایت تلاش خانواده هامون بر اینه که از هر حرکتی کودک رو منع کنن که مبادا آسیب ببینه از طرفی هم بچه پیش والدین ما بچگی لازم رو نمیکنه. وقتی پیش کسانی قراره هرروز باشه که فاصله سنی خیلی زیادی از بچمون دارن بچه نمیتونه همبازی خوبی داشته باشه. بچه ها باید درکنار بچه های دیگه رشد کنن.
مهد خوب بسیار خوبه. و از طرفی مهد بد هم به همون اندازه آسیب زننده است.
ایلیا از بچگی راحت میتونست با همه ارتباط برقرار کنه و خجالتی و وابسته نبود ولی تو همین یک ماهی که به مهد رفته رشد اجتماعی فوق العاده تری داشته؛ بازی کردن با همسن و سالهاشو یاد گرفته؛ استقلالی به دست آورده که هرگز من نمیتونستم این فرصت کسب استقلال رو بهش بدم.
مهمتر از همه غذاخوردن ایلیا عالی شده بچه ای که قبلا حاضر نبود از قاشق و چنگال استفاده کنه. راضی نمیشد بدون وجود کتاب و سرگرمی و حتی گاها موبایل غذا بخوره الان خودش مشتاقانه سر میز میشینه و غذا میخوره با مهارت عالی در دست گرفتن قاشق و تمام اینهارو با دیدن بچه های دیگه از مهد یاد گرفته.
هدف من تشویق به مهد فرستادن نیست صرفا تجاربم هست درخصوص مهد و شاید لازم بود بذارم تا کم کم اون باور غلط نسبت به مهد که از قدیم با ماست از بین بره.
ادامه در تاپیک بعدی
مامان حبه قند مامان حبه قند ۱ سالگی
اومدم یه فکت حق بگم و برم
مادر بود خودش به تنهایی به شدت طاقت فرساست ساعتها کار مداوم و تکراری روزمره رو باید انجام بدی بدون ذره ای استراحت چون تا بیای بشینی قطعا یه کاری داره جوجه که بلندت کنه...
حالا در کنار این خستگی باید حتما ساعت خواب داشته باشه جناب خان،
به این منظور قطعا باید صبح زود بیدار بشه، پس خواب شیرین صبح مادر به فنا میره، برای زود خوابیدن در شب هم باید یه چرت کوتاه ظهر داشته باشه مبادا این چرت کوتاه کمی بلند بشه، وگرنه زحمت کل روزت و صبحت و همه از بین میره و قطعا شب ساعت خوابش میگذره و هورمون کورتیزول جان هی بیشتر و بیشتر میشه و اوووووف.
پس جدا از خستگی کارای روزمره هیچ فرصتی برای استراحت بین روز برای یک مادر نمیمونه.
حتی یه چرت کوتاه ظهر ، برای من که اینطوره چون همسرم دیر از سرکار میاد و تا بیاد غذا بخوریم پسرم بیدار باید بشه.
خواستم بگم مادر بودن تمام ساعت های روزت، تمام انرژیت و تمام وجودت رو میگیره.
اگه به این ایثارگری نرسیدیم بچه داری قطعا براتون یک شکنجه خواهد بود.
پ.ن: در کنار همه این سختیا بچه داری لذت‌های کوتاه و عمیقی داره که با دنیا نمیشه عوضشون کرد.
مامان آقا علی اکبر 😄 مامان آقا علی اکبر 😄 ۲ سالگی
پیامی
برای
تو
که قصد داری...

برای تو، که ایستادی سرِ دو راهیِ …

اون چیزی که توی شکمته، فقط یه توده سلولی نیست؛
یه "جان"ه...
یه چیزی که داره کم‌کم شکل تو رو می‌گیره، تو رو مادر می‌کنه.
اون، اولین نفریه که صدای قلبت رو از درون شنیده. اولین کسی که قبل از اسمش، حسش کردی. قبل از اینکه دنیا ببینه‌ش، تو فهمیدی وجود داره.

می‌دونم که شاید هیچ‌کس کنار تو نیست. شاید مادر، خواهر، حتی پدر بچه همه بار رو روی دوشت گذاشتن.
می‌دونم... ولی یه چیز هست که فقط مال خودته:
صدای قلب اون بچه که الان، همین الان، داره توی بدنت می‌کوبه، حتی اگه هنوز نشنیدیش.

سقط، فقط پایانِ یه بارداری نیست. پایانِ یه بخشی از خودته.

یه بخشی که شاید سال‌ها بعد، بی‌هوا، نصفه شب، وقتی همه خوابن، بیاد توی فکرت و بگه: «اگه بودم چی؟»

هیچ‌کس نمی‌دونه تو چی کشیدی. هیچ‌کس حق نداره قضاوتت کنه.
ولی یه چیز رو بدون:
تو مادر شدی، حتی اگر کسی بهت نگه. حتی اگه کسی نباشه بچه رو بغل کنه، تو همین الان مادر شدی.
حتی اگه این چندمین فرزند تو هست، یه بچه‌ی تکراری نیست. این یه جان جدیده. یه نقطه‌ شروعِ تازه.

و اگه این بچه زنده بمونه، یه روزی شاید بشه همون کسی که بغلت می‌کنه و می‌گه: "ممنون که نگهم داشتی."

تو قرار نیست بی‌نقص باشی. فقط قراره مهربون باشی.

اگه فقط یه درصد احتمال می‌دی که یه زندگی پشت این دو‌راهی خوابیده، همون یه درصد کافیه.
چون زندگی همیشه از همون یه ذره شروع می‌شه...


@hejrat_kon

#سقط
#فریاد_بیصدا
#مادر