۱۴ پاسخ

برو با ۲۰۰تومن میشه خرید ولی بهش ندی بخوره خودت و پسرت بخورید فقط

اره میشه عزیزم برو بخر

خواهر همسر من قناده
شیرینی تر کیلو ۳۸۰ نیم میتونی بخری

من دیروز خریدم کیلو ۳۷۰ برو نیم کیلو بخر خودت و بچت بخورید بیاید خونه

چرا بابا میشه بخری. نیم کیلو تر بخر نهایت میشه ۲۰۰ بیشتر نمیشه

برو بگو اندازه 200 تومن نون خامه ای برام داخل نایلون بزارید. خیلی راحت.. اگه گفت بیشتر شد بگو این کارتم موجودیش فقط 200 تومنه. بیشتر نزارید

کیک خامه ای میتونی بگیری بگو ب اندازه 200بده چندتا میزاره تو پاکت

چقدر بدجنس مرد این جوری

با دویست تومنم میشه برو بگیرسیر بخور

شاید پول نداشته باشه بخادبخره

ما میریم شیرنی میخریم مثلا ۵ دونه داخل ظرف ی بار مصرف میکنه اقایه بهمون میده شمام برو بگو مثلا اندازه ۱۵۰ یا ۲۰۰ شیرینی بده اونم همون قدر وزن میکنه

چ کافری

برو چند تا دونه بخر بذار هوست بخوابه

چ بددد جنس

سوال های مرتبط

مامان دختر نازم مامان دختر نازم قصد بارداری
خانم ها میشه اگه تجربه ای دارید کمکم کنید
دخترم وقتی دو سال و یک ماهش کلاس مادر و کودک میبردمش برای اینکه زده نشه و تازه داره کلاس میره به جای هفته ای سه بار هفته ای یک بار میبردمش ولی برای ترم جدید شوهرم به خاطر یه اتفاقی گفت نمیخواد بره خود دخترم هم خیلی همکاری نمی‌کرد که گفتم اقتضای سنشه دیگه کلاس نبردمش چون خودش هم مایل نبود تا پارسال که تازه اومدیم توی این خونه جایی رو بلد نبودم.نزدیک خونمون یه مهد کودک هست بهش گفتم دوست داری بری گفت آره تا سه جلسه رفت و دیگه نرفت و چیزی هم بهش نگفتم گفتم بزارم هر موقع خودش خواست میبرمش.از توی حرفایی که زد متوجه شدم مهدکودک رو فقط لحظه های بازی کردن و تغذیه خوردنش رو دوست داشته بقیش رو نه به خاطر همین نرفت دبگه.گفتم خوب ببرمش کلاس بازی و ورزش وقتی بردمش هم نموند چون توپی که می‌خواست برداره رو یه پسری اومد زودتر برداشت دیگه گریه کرد و گفت نمیخوام.بعد از اون روز خانه بازی میبردمش خودش هم میگفت بریم مهدکودک میگفتم گفتی نمیخوای بری دیگه.وقتی بچه های فامیل رو دید کلاس و باشگاه میرن گفت بریم بهش گفتم میری گفت آره.گشتم دنبال کلاس تا کلاس بازی و ورزش پیدا کردم خیلی خوب همکاری می‌کرد و دوست داشت تا چهارشنبه یکی از بچه ها بهش خورد افتاد زمین و دوباره گریه کرد و گفت نمیخوام برم
از راه همدلی و همکاری هم وارد شدم ولی خیلی تاثیر نداشته
حالا موندم چیکار کنم دارم دیگه روانی میشم
مامان فندق مامان فندق ۴ سالگی
سلام عصرتون بخیر باشه خانما
خواستم موضوعی بگم من تو شهر غریب زندگی میکنم و یه دختر دارم و هیچ کدوم از خونواده هامون پیشمون نیستن فقط چندتایی آشنا و فامیل هستن که اونا هم از ما دورن و ماهی دوماهی همو ببینیم، زمانی که دخترم نوزاد بود بچه های همسایه هی میومدن به بهانه بازی با دخترم اذیتم میکردن و هیچ کدوم مامانشون دنبالشون نمیومد من چندباری چیزی نگفتم ولی دیدم دارن پرو میشن به مامانشون گفتم و دیگه نیومدن الانم دخترم بزرگ شده و عادت به خونه داره اگر رو بدم بهشون بازم میان یعنی جوری هستن که پیله کنن ول کن نیستن منم رابطه م رو باهاشون محدود کردم در حد سلام و علیک تا نیان شوهرم میگه انگار دوس نداری کسی باهات رفت و آمد کنه گفتم من رفت و آمد اصولی دوس دارم اونا مثل من نیستن که یه روز اومدن خونه من فردا نذارن بچشون بیاد بی خیالن میفرستن خونه من میرن دور کارشون بچشون مدیریت نمیکنن بگن امروز رفتی بسه دیگه چند روز بعد برو دیگه بیان ول کنم نیستن او روز باز یکیشون اومد مامانش به زور بردش بعد زنه جلو خودم میگه بیا بریم بریم باز عصر بیا مگه خونه من مهد کودک منم آسایش میخوام یعنی کارم اشتباهه باید اجازه بدم بیان شوهرم میگه خیلی سخت میگیری
مامان معجزه زندگیم مامان معجزه زندگیم ۴ سالگی
سوال: سلام خانوما دلم خون شده از دست پسرم هر روز میگه بریم پارک با دوستام بازی کنم منم میبرمش ولی متاسفانه هر روز یا کتک میخوره یا حلش میدن همش باید بیوفتم دنبالش از کت و کول افتادم امروزم دوباره همین اوضاع بود آخر سر همین قضیه با یه خانومی دعوام شد تمام انرژیم گرفته شد دارم بهش میگم جلو بچت بگیر بچمو حل نده اگه افتاد طوریش شد من چیکار کنم دختر سه برابر سن بچمو داشت در اومده به بچش میگه مامان خوب کاری کردی هر کی زد تو هم بزنش اصلن تعجب کردم گفتم خانم پسر من کوچیکه زورش به بچه ی شما نمیرسه که بخواد بزنتش در ضمن من اصلن به هیچ وجه یادش ندادم به کسی بزنه یا حتی تلافی کنه . پسرم خیلی بچه ها رو دوست داره ولی اونا اینجوری موندم فردا پس فردا تو جامعه چیکار کنه با این اوضاع خیلی غصم گرفته . نه از سری قبل که خانومه اومد معذرت خواهی کرد نه از این خانوم که اینجوری رفتار کرد به خدا آدم میمونه چی بگه . به من میگ چرا پشت سر بچت راه افتادی برو تو هم مث ما تو چمنا بشین . بنظرتون با این جور آدما چجوری باید برخورد کرد مگه من میتونم اینقدر بیخیال باشم بشینم بقیه بهش آسب بزنن منم چیزی نگم بچه ی من فقط سه سالشه خودش نمیتونه از خودش دفاع کنه . خلاصه خیلی حالم گرفته شد
ه
مامان Rasta مامان Rasta ۴ سالگی
سلام خانوما ترو خدا کمکم کنید خیلی ناراحتم😔
دخترم س سال خوردیشه خیلی اخلاقش بد شده یهو میزنه ب کسی ب بزرگ تر از خودش بعد چش سفیدی میکنه برا طرف ک هیس هیچی نگو میزنه ب بچهای بزرگ تر از خودش ب دوستای خودم بعد نگاه تو چشمام میکنه بقران بخدا من نزدم قشنگ نگاه میکنه دروغم میده سر خود شده اصلااا حرفم گوش نمیده اخلاقاش خیلیی بد شده ک یهو باورم نمیش این دخترم میگم چشه یعنی من مقصرم؟ یعنی دخترم داره دیونه میشع؟ قراره اینجوری بمونه اینقدر دروغ بده ی بچه معصوم س ساله باعث این رفتارش منم؟ 😔چ گناهی داره اخه انقدر بد شده دیگ تو جمع خانواده اینا هیچکس دوسش نداره انقدر بدبخلاق بیتربیت شده میزنه ب کسی یا اذیت میکنه یا زور میگ مامان بابای بقیه بهش چیزی میگن حتی نمیتونم طرف داریش بگیرم چون مقصره و دروغم میده و خورد میشم نمیتونم طرفش بگیرم دلم اتیش میگیره بچمه ولی دست خودش نیست انگار روانی شده انگار مریضه تروخدا بهم ی چیزی بگین این کاراش یعنی چ باید چیکاررر کنم از فکر دارم دیونه میشم😔😔😔