مامان نیاراد💙🐣🍼 مامان نیاراد💙🐣🍼 ۹ ماهگی
دلم میخواد جیغ بزنم‌چه کنم بچم خوابه از دست ادم نفهم خونواده خودش همه از همه نظر بهمون ضربه زدن از نظر مال روحی زیر پای شوهر خرم‌نشستن ماشین فروخت اونم‌موقعه بارداری من ماشین فروخت یه زمین از ناکجاه اباد براش خریدن که هیچ کس زمبن‌نمیخره گفتن سر۶ماه میفروشیم برات بهترین ماشین بخری که ر ی د ن براش هفته پیش کل طلاهام شبانه فروختم یه ماشین براش خریدم‌اونم‌خودش سرکار بود با بابای بنده خدام رفتیم خریدیم براش اوردیم دادیم خدمتش که تو سرماه پیاده نره سرکار الان بابام ماشینش خراب مام طبقیه بالای بابام‌میشینیم البته شوهر خالم خریده ما مستجر شوهر خالم هستیم الان شوهرم‌ میگه به بابات بگو ماشین بنزینش خالی نکنه باک پرکنه حداقل وگرنه من صبح سرکار نمیرم ها بعد میگه تو چرا انقدر لاغر شدی هرچی من‌ میخرم میبری پایین برات میخورن تو نگاه میکنی گفتم‌شرمنده بچه شبر میدم بعدم کی دیدی من چیزی ببرم‌پایین قضاوت نکن‌ تحمت نزن الان بابام ماشین اورده به شوهرم‌میگه باطری ماشینت تکون خورده برق نمیرسونه شوهرم غر غر بیا بابات باز ماشین دست کاری کرده من الان خوابم میاد هوا سرده الان رفته پایین ببینم چشه الان بیاد بالاغرش سر من میزنه خوشبحال خواهرم که یه شهر دیگه زندگی میکنه دور البته شوهر اون ادمه مثل این ن ف ه م نیست