چه بی رحم هستن خدانگذره ازشون 😭😭😭من توخونه زایمان میکنم اصلا بااین اوصاف دلم نمیخادبرم بیمارستان سر یه تب گفتن کروناگرفتی کلی ترس واسترس وماسک درحالی که من ازاول بارداری به شدت گرمم بود رفتم بیمارستان کلی معاینه کلی سونو کلی ازمایش هرروزازم گرفتن دیرم نمیشه سرسه روزبارضایت شخصی اومدم بیرون دکترهی میگف توبمیری بچت چیزیش بشه فلان بمان بیمارستان قبول نمیکنه اخرش اکسیژن وصل کردن بهم داشتم ازاکسیژن خفه میشدم فکرشوبکن اگه همه اونایی کع کرونا گرفتن یابهانه تب بهشون کرونایی گفتن سریع اکسیژن وصل کرده باشن نصف جمعیت خفگی دراثراکسیژن اگه رشتم مرتبت نبودمنم مریض کردن عوضیا
بسلامتی
ایشالا ک زیر سایه ی پدر و مادر بزرگ بشه
ولی اونجا ک کمکت نکردن و بهت گفتن بی پدر برمیگشتی یه دونه میخابوندی در گوشش و راه میوفتادی میرفتی
بسلامتی مبارکت باشه...فقط اون قسمتی که گفتی بی حس نکردن بخیه کردن خییییلی میترسم😭😭نمیدونم چیکاکنم گفتن بچه دوموبیحس نمیکنن😢😢😢
برا من انصاف داشتن بی حسی زدن سر بخیه ها بازم میگفتم حسش میکنم ندوز😂😂😂
ایجونم
خب خداروشکر زایمان راحتی داشتی و مهمتر از همه الان دوتاتون سادمو سلامتین🤩🤩❤❤😘😘🤲🤲
خیلی مبارک باشه، زیر سایه پدرو مادر بزرگ بشه انشالله، پر روزی باشه
سلام عزیزم
خداروشکر ک ب سلامتی به دنیا اومد و راحت شدی
منکه رفتم بیمارستان نیمه دولتی هم خیلی خوب نبود
کلا بخاطر قانونی ک میگن حتما طبیعی باشه اصن خوی برخورد نمیکنن باهات
من ساعت۱تا۷صبح داشتم درد میکشیدم از بس معاینه ام کردن زخم شده بود و ورم داشتم بخدا
بعد ب بدبختی بعد کلی زوری ک ب شکمم آوردن و دیدن طبیعی نمیشه بردنم اتاق عمل...
بعد فرداش دکترم گفت بند ناف دور پای بچه پیچیده شده بوده براهمون نمیومده پایین😐😐🤦♀️بچه ام روکه آوردن تمام صورتش سیاه شده بود از فشاری ک دادنم
ینی واقعا نمیدونستی بچه از پشت میاد یاجلو؟؟ 🤣🤣🤣🤣
چ عالی 😍😂
یعنی بخیع بدون بی حسی میزنن🤔😭
کاش نصف شب از خواب پاشم یهو ببینم خیسم. واییی😍😍
😍😍مررررسی ک داری تجربتو میگی.
خب بهت از قبل گفتن دهانه رحمت نرمه؟؟
دیگه هی چپو راست میومدن معاینه میکردن
کیسه آبمم یه میله ۳۰ سانتی کردن تو و ترکوندن
۲سانت بودم اول
بعد تقریبا نیم ساعت شدم ۴سانت بعد دردامم دیگ فاصلهشون شده بود هر ۳ دیقه اینا
۴ ۵ که شدم آمپول فشار زدن
دیگ اونو که زدن هی خود به خود زورم میگرف دردامم که زیاد شده بود.آمپولو که زدن احساس دشویی بزرگ داشتم بهشون گفتم بزارید برم دشویی من مدفوع دارم گف نه سر بچته اومده گفتم نه توروخدا بزارید برم آقا ما رفتیم دشویی هرچی زور میزدیم دشویی نمیومد
دیگانقد حالم بد شده بود من برگشتم به دکترا گفتم بچه از پشت میاد یا از جلو خندیدن گفتن جلو.گفتم پس چرا بچه من داره ازپشت میاد
دیگه هیچیباز اومدن معاینه کردن و چند دیقه دستشو چرخوند تو و گف ببریتش اتاق زایمان
رفتیم و رو اون تختای اتاق زایمان دراز کشیدیم دکتر اومد بچه رو به دنیا آورد و بعدم جفت رو کشید بیرون
بعد شروع کرد بخیه زدن بدون بی حسی .یعنی تموم دردای زایمان یه طرف بخیه زدنش و معاینه ها یه طرف
خلاصه کلی بخیه زد و فرسادمون بیرون
بعد من ساعت ۵ صب بستری شدم اتاق درد
ساعت ۷ونیم بچم به دنیا اومد
زایمانم اصلا سخت نبود
ولی سر بخیه و معاینه ها واقعا اذیت شدم
پرستاراهم خیلی اذیتم کردن
هم قبل زایمان هم بعدش
خلاصه اینکه این بود زایمان ما
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.