دیشب پریود شدم و اصلا نخوابیدم در حدی که با ژلوفن و دیکلوفناک یهخورده دردم اروم و خوابیدم
صبح با چشای پف کرده بیدار شدم از بس شب قبل گریه کرده بودم
به شوهرم گفتم مراقب علی باش یخورده من خسته م
برعکس هر روز که تا لنگ ظهر میخوابید پاشد لباساشو بپوشه بره مغازه ش که یه وقت مراقب بچه نباشه
بعد داشتم برا پسرم پنکیک درست میکردم گفتم مراقبش باش تا اماده ش کنم
بچه رو به امان خدا ول کرد پسرمم محکم رو کاشی لیز خورد افتاد بعد برگشته میگه مگه خودت مراقبش نیستی خب احمق من دارم صبحونه شو اماده میکنم
اینا به کنار وقتی بهش گفت بهش بده بخوره من دراز بکشم گفت بلد نیستم نمیدونم چطوری میخوره
کلا تو هیچکاری کمک نمیکنه هر چی ازش میخوام میگه بلد نیستم
من دیگه واقعا تنهایی از پس بچه م برنمیام خیلی شیطونه و همه کاراش با خودمه مدام هم گریه میکنه و یه چیزی میخواد
بابا فقط موقع غذا و خواب خونه س بقیهشو فراریه مبادا بچه رو بگیر
همشم تقصیر اون مادرشوهرمه وقتی بچه م کوچیک بود تا پسرش علی میگرفت زود میقاپیدش مبادا پسر نازنینش اذیت بشه
اینقدر ازش کفری ام دلم میخواد تیکه پاره ش کنم
هر یه مدت یه بار سر این موضوع دعوا داریم اصلا هم ادم نمیشه جالبه اون بود ‌که بچه میخواست اون وقت الان همش ازش فراریه

۸ پاسخ

عزیزم فکر کنم همه مردا همین باشن فقط بچه دوست دارن یکم مراقب نیستن تا آدم استراحت کنه یا اصلا استراحت به کنار یچیزی واسه بچه اماده کنه غصه نخور عزیزم همه مردا همینن

مردا اگر بچه دوست باشن ولى هيييييچچ دركى از
حال و احوالات زن و بچه دارى ندارن…
اصلاً متوجه نيستن هيچ دركى از سختياش و حال
خرابى كه برا مادر ميزاره ندارن

دقیقا منم دیشب پریودشدم صب با حال بو و پف کرده پاشدم.خداروشکر خونه مادرمم. شوهر منم همش در میره . دخترم ک بچه تر بود بش میگفتم‌بگیرش میگفت دستم درد میکنه الکی بهانه میاورد حتی ۵دیقه نمیگرفتش. الان باز بهتره. ولی ماهم خیلی بحثو دعوا داریم انگار عادیه دیگه

سختی بیشتر با مادره

اووووف که همه اشون همینن یعنی واقعا دیونه میشم از دستش . تازه به من ظهر میگه حواست به بچه هست من برم . گفتم برو مگه حالا جوری حواست هست فقط نشستی رو مبل وقتی تو نیستی پس من چیکار میکنم

همین ماماناشون پدرمارو درآوردن
مادرشوهر من که میگه خونمون بمون مبادا برم خونه خودم دخترم باباشو اذیت کنه
به شوهرم گفتم خونه مامانت بمونم دخترم که روانیم می‌کنه پیش کسی هم نمیره مامانت فقط واسه اینکه توراحت باشی میگه بذارشون خونه ما وخودت برو راحت باش

کلا بعضی مردا تن به کار نمیدن شوهر منم همینطوریه ولی من یه وقتایی انقدر جیغ جیغ میکنم حساب کار بیاد دستش

حواست باشه دیگ ازش بچه دار نشی تا یکم فهمیده تر بشه

کم کم بیارش تو راه هر چند بعضی ها اصلا آدم بشو نیستن

سوال های مرتبط

مامان 👼🏻آیهان👼🏻 مامان 👼🏻آیهان👼🏻 ۱ سالگی
دیشب خواهر شوهرم دعوتمون کرده بود برای شام
پسر منم کمی شلوغ و یکجا نمیشینه همشونم میدونن که موقعیت بچم اینجوری .
بچه تا میخواست تکون بخوره شوهر خواهر شوهرم وای بچه شلوغه وای چجوری نگه میدارین بچه فلانه بچه بهمانه خواهر شوهرم خودش طالبی داد دست بچم من گفتم نده نمیفهمه می‌مالد اینور اونور نه چیزی نمیکنه پسرمم با بچه اونا رفت اتاق نگو مالیده به رو تختیشون خواهر شوهرم دیده برگشته اره روتختی رو ایهان کثیف کرد منم گفتم چند بار گفتم نده به روی ادم وایمیستین من میدونم خسیت بچمو شوهرش اره میگرفتی دا از دست بچه منم گفت اقا گرفتم بازم خانومت داد دست بچه ناراحتین بدین ببرم بدم بشورن چندین بار باز تیکه مینداخت وسط در باره بچه م منم دیگه صبرم لب ریز شود به بچه اونا تیکه انداختم برگشتم گفتم من بچه شلوغ دوس دارم دوس دارم تمام انرژی شو بریزه بیرون بچه کسل چه فایده مثل منگولا بشینه یه طرف بعدا عقدیی بشه .
مادر شوهرم هی وای چرا اونجوری گفتی الان ناراحت میشن گفتم بزرگ احترام خودشو نگه داره من نمیزارم روی بچه ام هر کسی یه مارکی بچسبونه حالا ببینه خودش خوشش میاد یکی بچه شو تحقیر بکنه
از شب تا الان سر دردم مریضم کردن رسما😖🥴🙂
ادم با خر یه جا بشینه با خانواده شوهر من یه جا نیفته