روحیش اینطوری یکم باهاش حزف بزن بگو نبابد از بچها بترسه
اتفاقا امروز جایی مهمونی بودیم یه پسر یه سال بود و سام قبل مهمونی ب پسرم گفتم نی نی دارن باهاش بازی کنیا
اگ اسباب بازیات پ خواست بذی
پسرمم با کلی ذوق رفت
اما بچهه بلد نبود بازی کنه پسرم و دو باز گاز خیلیییی بد گرفت در حد کبود شدن بچم ی بارم موهاش و کشید خیلییی بد
من پسزم و جدا کردم و اوردم پیشم گفتم دیگ باهاش بازی نکن
گذش خواهرم گفت سام ترسوعه از خودش نمیتونه دفاع کنع
گفتم ن اروم و عاقله من بهش گفتم بچه از خودش کوچیک تره مزاقبش باشه
حالا میخان اطرافیان بگن هر چی میخان
پسربزرگ من هم همین بود من توروستام چون میدونستم اعتمادبه نفسش پایینه به شوهرم گفتم اینوبایدیه جای شلوغ ثبت نام کنیم واسه مدرسه بردیمش شهرتوکلاس ۲۸نفره بعداوایل که رفت توکلاس خیلی گوشه گیربودبه معلمش گفتم چون این خجالتیه وترسوتوهرروزاینوبه بهانه درس ببرجلوی تخته الان خداروشکرعالیه عاشق اینه بره جلوتخته جواب درس بده یا بچه های دیگه اذیتش کردن ازحقش دفاع کنه بچه شما هم بیشتربایدجای شلوغ بره تا عادت کنه نگران نباش خوب میشه
زود زود ببر پارک عادی رفتار کن بگو همه برای بازی اومدن کم کم خودش عادیمیشه براش
اعتمادبه نفسش پایینه.دراین مورد مقاله بخون تابتونی بهش کمک کنی
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.