خانما بیاین بگین اگه شما جای من بودین عصبانی میشدین یا من دیوانه شدم خودم که میگم خیلی بی اعصاب شدم
امیرعلی همش دستمال کاغذی میکرد تو دماغش بعد با انگشت هل میداد ته بینیش هرکاری کردم از سرش بیوفته با بازی و شوخی بیخیال نشد به زور دستمالا گرفتم جم کردم شروع کرد به جیغ و گریه منم گفتم بشین همینجا گریه کن از ناهار خبری نیس(عمدی گفتم تابیاد براناهار اصلا درستوحسابی غذا نمیخوره)حالا گریش بدترشده میاد سمت اشپزخونه میگه من حالا چی بخورم من گشنمه من غذا ندارم یهو گریش بند اومد دیدم کلی برنج پخش کرد تو آشپزخونه تا برگشتم سمتش دومشت هم برداشت دویید سمت اناقش پخش کرد تو پذیرایی و اتاق عصبانی شدم رفتم دراتاقشو بستم گفتم حق نداری بیای بیرون دوباره گریه و جیغ اومد بیرون غذاشم تو بشقاب بودگفتم بیا این غذارم بده کلاغا تو بی ادبی کل خونه برنج پاشیدی درهمون گریه و جیغ اومد صندلی رو کشید کنار کابینت ادویه هارو ریخت دیگه منم نتونستم خودمو کنترل کنم زدم به صورتش (الهی دستم بشکنه صورتش سرخ شد)اومدم تو اتاق بیشتر داد نزنم سرش اومد دنبالم با گریه و جیغ و...


ببخشید طولانی شد
بگید چطوری اعصابمو کنترل کنم😔😔🤲

۱۱ پاسخ

حق داشتی خواهر من بودم .بیشتر از این میزدمش بخدا

به نظر منم کنترل کردن خیلی سخته اون موقع منم گاهی عصبانی میشم و داد میزدم چند باری هم وقتی پوشک بود زدم پشتش،حالا سعی کن به صورتش نزنی ولی در کل خیلی سخته تو این شرایط کنترل کردن اعصاب ،خدا بهمون کمک کنه 😔😔😔

عزیزم پسر من هرروز همینه خوابشم خرابه چه میشه کرد من نه تهدید میکنم نه میزنم فقط اگه کارخطرناکی کنه حواسشو پرت میکنم چه میشه کرد
آروم باش روزی صدباربه خودت بگو بچه ست همه چی براش جالبه

یاد دختر خودم افتادم دقیقا همین کارارو میکنه تو اشپزخونه😁 تامیام خودمو قانع کنم که بچه چیزی حالیش نمیشه یه خرابکاری دیگه میکنم

ولا من اگ جاتوبودم همون اول خوب میگرفتم دعواش میکردم یکیم خوب میزدم بچه هاپرو شدن لجباز وقتی اول میبینی دارلج میکن سریع حواسشو پرت کن بفیلم تلویزون بیکاردیگ

ن درس نیس سعی کن عصبی نشی ادویه ها دستما برنج باید دم دست بچه نباسه ک ببینه بعد اونا تو سن فهمیدن نیستن گاهی پیش میاد ادم بریزه بهم ولی تهش بچها میشن ادمای افسرده ترسیده و عصبی بدون عزت نفس نباید اینجوری کنیم لجبازی میشه این کارتو معنیش برا بچه وقتی دستمال میکنه تو بینیش بگو مامان خطر داره ممکنه گیر کنه تو بینیت اگر حوصلت سر رفته اسباب بازی بیارم کارتون بزارم دی بزنم شعر بخونیم جو باید عوض کنی نکنه لجشو دراری اونم برنج برداره ادویه بردارم اخر بزنیش و خودت داغون بشی

عزیزم خندم گرفت از پیامت وقتی کارهای پسرتو تو ذهنم تصور میکنم بچست دیگه باید بچگی کنه 😂😂😂

همه همینیم من پشت دست دخترم زدم ولی به صورت و جای دیگش نزدم تاحالا، تو صورتش نزن عزیزم پوستش نازکتره. دیگه این اتفاقایی که گفتی تموم شد، از الان دیگه سعی کن دست روش بلند نکنی و ارومتر باشی. بچه شیطونه حرف هم گوش نمیکنه. الان تو سنی هستن که لجبازی میکنن

عزیزم عذاب وجدان نداشته باش ولی خوب خودت و کنترل کردی بغلش کن بهش توضیح بده که باعث عصبانیتت شده تو سرش داد زدی برای هممون پیش میاد غصه نخور

اصلا‌خودتو ناراحت نکن خواهر تا نباشد چوب تر فرمان نبرد گاو نر ‌والله حق داری خودمون هم این برنانه هارو داریم ولی خب سرشون درد کشیدیم اذییت شدیم راضی به زدنشون نیستیم دیگه وقتی بی اندازه رو اعصاب آدم راه میرن بچه نیستن ک گودزیلان‌گودزیلا به خدا

من اگ بودم لهش کبابش میکردم،دختر من طفلی خیلی فهمیدس از وقتی داداشش دنیا اومده‌من خیلی عصبی شدم‌دخترم خیلی خانومه شکر خدا

سوال های مرتبط

مامان شاهان مامان شاهان ۲ سالگی
مامانا لطفا جواب بدید خیلی بهم کمک می‌کنه🙏🙏
من امروز صبح پسرم صبونه خوردیم و یکم آهنگ براش گذاشتم ولی بازی نکردیم تا ظهر بردمش پارک ۲ساعت تو پارک بودیم بعدش ناهار خورد و گفتم بخاب یبار هم بهونه گرفت منم با زور بغلش کردم گفتم بخاب که گریه کرد و رفت و اصلا نخوابید
بعدش میوه دادم کمی با عروسک بازی کردیم و توپ بازی و ۲۰دقیقه با گوشی بازی کرد وقتی میام خونه مادرم میمونم همش تلویزیون روشنه و هی نگاه می‌کنه از ترس بابام نمیتونم تلویزیون رو خاموش کنم
بعدش هم ماشین بازی کرد پسرم و محکم زد تو پهلو مادرم منم عصبانی شدم و اخم کردم گفتم نزن ماشین رو برمیدارم آخه خیلی چنگ میزنه یا آسیب می‌زنه به منو مامانمم فقط
بعد با زور بلندش کردم و گریه کرد ولش کردم
شام خورد دوباره دستشویی رفتیم فقط دست میزنم شلنگ دستشویی یا دست می‌کنه تو توالت فرنگی...منم گفتم اجازه نداری دست بزنی آلودست با داد
الان خوابیده و کلی عذاب وجدان که مامان خوبی نیستم عصبیم😭😭😭بچمم اذیت کردم
این جا پدر اصلا وجود ندارد چون تا غروب سرکارش و بعدش تو گوشی حتی خونه مادرم اینا که باشم