خیلی دلم گرفته، دختر کوچولوم تازه هشت ماهه شده و من دو ماهه باردارم.
نمیتونم به دخترم برسم، یک ماهه اومدم خونه مامانم.
مامانم به اندازه خودم نمیتونه به دخترم رسیدگی کنه و حتی از غذای کمکی عقب افتاده بچه‌م. خیلی گریه کردم…برام دعا کنید زودتر توان و روحیه‌م برگرده.

ای جونم.مبارک باشه عزیزم.اصلا ناراحت نباش خدای دخترتم بزرگه به این فکر کن که وقتی بزرگ بشن پشتو پناه هم‌میشن

عجلت برا چی بود خواهر من خو میزاشتی بچه اول رشد کنه

قشنگ من وقتی مراقبتتو کردی و بازهم این اتفاق افتاده حکمت خدا توشه‌.
ناراحت نباش.این برهه کمی سخت هست برات.اما فکرکن به روزی که بقول دوستان بچه هات بشن همبازی و تکیه گاه همدیگه .این احساسات و سختی ها موندگار نیستن 🤍

مبارکه گلم.ایشالله خدا کمکت میکنه و بهت قدرت میده عزیزم.تا از بزرگ شدن دخترات لذت ببری.به جنبه خوبش فکر کن

عزیزم من همین الان داشتم فکر میکردم چکار کنم تنهام استراحت مطلق دخترم طفلک نمی تونم زود ب زود ببرم حموم اصلا نباید ببرم ولی چاره چیه

عزیزم دگ با هم بزرگ میشن من خیلی دوست دارم پشت سر هم بیارم ناشکر نباش ی سال سختته بعدش دگ راحتی
من مامانم ی بچه ی ساله داشت ی دو قلو هم حامله شد فک کن

مبارک باشه منم دخترم تازه رفته هشت ماه ، دارم ماه پنجم بارداری رو میگذرونم ، منم حالم بد بود ، بچم رفلاکس داشت ، معده م به هم ریخته بود ، فهمیدم باردارم ،خیلی شک شدم ، هنوزم باورم نمیشه ، ولی شکر ، هر چی میگذره قوی تر میشم ، در ضمن هیچ کمکی ندارم ، هفته ای یه بار مثل مهمون میرم خونه مامانم ،
مطعنم شما هم شما هم سه ماه رو رد کنی ، بهتر میشی

عزیزم فقط میشه گفت بدون این دوران میگذره درست سخته ولی بعدا راحتی باهم بزرگ میشن

عزیزم دختر قشنگت و کنجد جدیدت به مامان قوی احتیاج دارن ایشاالله هر چه زودتر بهتر بشی🤍

تو هر مرحله ای هستی شکر کن میدونم سخته ولی شکر کن ک از این بدترم میتونست بشه

نگرانش نباش .اونم خدایی داره.یکی و دوماه غذای کمکی درست کن .بعد غذا سفره بده بهش

سه ماهه اول بگذره بهتر میتونی خودتو جمو جور کنی توکل برخدا دعا میکنم بزات

با جلوگیزی سفتو سختت بازم قسمت همین بوده خدارو چه دیدی باهم بززگ میشن راحت میشی دیگ سختیا رو تحمل کن ❤️❤️قوی هستی

عزیزدلم امیدوارم خدا بهت توان و قوت بده خیلی سخته درک می‌کنم🥹🌸

خب عزیزم سفت جلو گیری میکردی 😐