۱۳ پاسخ

عزیزم ناراحت نباش
سگ آدمو گاز بگیره آدم باید برگرده اونو گاز بگیره؟
اون بیشعور بوده تو نباش
اتفاقا فردا یه دسته گل بگیر با شوهرت برو دیدنش بیمارستان
جلو همه برگرد بگو درسته تو نیومدی ولی من مثل تو نیستم
با لبخند
بذار بسوزه

عزیزم خواهرشه قبل اینکه همسر شما بشه پسر اون خانواده بوده چرا همش نسبت به خانواده همسر جبهه میگیریم مگه شما میتونی از خواهرت و مادرت بگذری و بی محلی کنی که چنین انتظاری از همسرت داری خواهر شوهرتون باردار بوده موقع زایمان شما شاید واقعا شرایط نداشته که بیاد یکم مثبت فکر کنیم

شوهرا همیشه طرفدار خانوادشونن .خودت نرو دیدنش تا مدتها . خانواده شوهر منم روز پانزدهم پسرم اومدن

عزیزم درکت میکنم ولی بازم ارزش نداره اعصاب خودتو خراب کنی شوهرت رفت بیمارستان دیدنش فوقش شماهم دوهفته بعد برو ولی به نظر من کسی ملاقات نیاد بهتره هم خسته ای و ممکنه طرف مریض باشه و منتقل کنه

خانواده شوهر من بعد یک ماه اومدن.خدا لعنتشون کنه

شاید ازین مدلاست که میگن زن باردار نباید بره دیدن نوزاد چون چله ش میفته به اون . دقیق نمیدونم چیه ولی .

هرجور هم باشه ها خاهرشه اینجور چیزا هم حالیش نیس ک اون دیدن بچت نیومد کادو نیاورد یا یه همچین چیزایی.
مردا هیچوقت قید خانوادشون و نمیزنن مخصوصا مادر و خاهر هر اتفاقی هم بیوفته هم پشت اونان هم نگرانشون

عیب نداره جلو شوهرتو نمیتونی بگیری ک نره ولی تو نرو دقیقا بذار ۱۴روز بعد برو

برا من برعکس بود دقیقا من برا بچه داداشم حتی وقتی دنیا نیومده بود هی لباس میخریدم دنیا اومد اولین نفر رفتم بیمارستان دیدنش گل و کادو بردم تا یماه هر دوسه روز میرفتم یساعت دیدنش حالا بچه من سه ماهه س هنوز داداشم ندیدش😊💔حتی زنش زنگ نزد تبریک بگه ولی من انقد اسکولم ک دلم برا بچش تنگ میشه

امان از دست این مردا 😡

خب نزار شوهرت بره 🤐

از این آدمای بی‌شعور زیاده عزیزم
درکت میکنم

مردا همينن

سوال های مرتبط

مامان ابوالفضل مامان ابوالفضل ۲ ماهگی
سلام خانما.یه سوال دارم نمیدونم من حق دارم یانه.من مادرشوهرم خیلی جوونه دوتا دختر ۷_۸ساله داره یعنی پیر و از کار افتاده نیست. ولی تو دوران بارداری من اصلا به دردم نخورد یه بار کمک حالم نبود.یه دفعه گفتم فلان غذا رو هوس کردم با دست‌پخت شما گفت باشه درست میکنم ولی دیگه کلا به روی خودش نیاورد.من دو روز تو بیمارستان موقع زایمان بستری بودم فقط یه بار اومد ملاقات یکسره هم فقط زبانی تعارف میکنه و قسم میده که هرکار داری بگو و کلا فقط لب و دهنه.موقع بعد زایمانم فقط روز اول اومد بعد از اون هرشب مثل مهمون اومد نشست ازش پذیرایی کردیم رفت.موقع ختنه پسرم اصلا نیومد حتی دیدن پسرمم نیومد.حالا درد من اینه اونکه یه وقتی پسرم رو بغل میکنه بهش میگه مامان من جیگرم آتیش میگیره آخه رو چه حساب به بچه من که من به دنیا آوردم موقع زایمان اونهمه اذیت شدم و دوران بارداری اذیت شدم همون جوری پسرم رو صدا میزنه که من صدا میزنم.چجوری بدون هیچ زحمتی خودش رو مامان پسر من میدونه.بگید من خیلی حساسم یا چی؟
مامان تمشک مامان تمشک ۸ ماهگی
مامانایی که از افسردگی بعد زایمان میترسید ازتون خواهش میکنم به شوهراتون تو دوران بارداری توضیح بدید که شرایط تون بعد زایمان خیلی بده بهتون خیلی خیلی توجه کنن درکشون رو ببرن بالا باورکنید این کار خیلی تاثیر داره من از اول بارداریم هرروز یه درد جدید میومد سراغم بعدشم که درد زایمان و بعد زایمان که هنوزم هست یه وقتا صحنه های زایمان میاد جلو چشمم همش میرم تو فکر باوجود اینا اگه یه ادمی که درکش بالا باشه کنارم باشه خیلی حال روحیم بهتر میشه ولی ازاین طرفم شوهرم زایمان کردن رو اصلا کار سختی نمیبینه تامیگی درد دارم میگه مگه فقط تو زایمان کردی همه زایمان میکنن اینقد ناز نمیکنن از روز اولم همه کاراشونو خودشون میکنن تو سوسولی فقط
این چیزاس که ادمو بیشتر از دردی که کشیدی ناراحت میکنه من اینقد که شوهرم بی درک شده دوشبه همش فک میکنم اگه من بمیرم چه بلایی سر بچم میاد چجوری میخاد بزرگ شه
خواهش میکنم ازتون تو اطلاعاتی که از زایمان به شوهرتون میدید خیلی زایمان رو تو ذهنش بزرگ کنید حتی اگه درد هم نداشتید بعد زایمان همش بگید درد دارم ناز کنید تا شاید بیشتر قدرتون رو بدونن
مامان امیرعلی و نورا مامان امیرعلی و نورا ۸ ماهگی