۵ پاسخ

تا ساعت ۱شب همش امپول فشار میزدن که رحم من جمع بشه وای درد پریود منو کشت اینم بگم که تو اتاق عمل شکممو فشار دادن که بیحس بودم نفهمیدم موقع انتقال به بخش هم فشار دادن که بیحسیم رفته بود درد داشت
خب یک شب شد مایعات خوردم. قهوه فوری بدون شکر کلی چایی اب خوردم ساعت ۱بود گفتن باید بیای پایین راه بری 🤦🙂
من شنیده بودم درد داره پایین اومدن از تخت ولی نمیدونستم چقدر درد داره آقا گفتم اگه ممکنه مسکن بزنید که من راحت بتونم بیام پایین از تحت

میشه در خواست بدین همد داشته باشیم من درخواست هام امروز پر شده

بعد رفتن بیحسی خیلی درد داره ؟!
پمپ درد گرفته بودی ؟!

الان باسزارراضی هستی یانه

بچت پسمله

سوال های مرتبط

مامان 💙آرسام🩵 مامان 💙آرسام🩵 ۲ ماهگی
مامان رادین مامان رادین ۳ ماهگی
تجربه سزارین#پارت_۵
پسرمو گذاشتن رو سینم و منو راهی بخش کردن دوتا پرستار اومدن و لباسامو عوض کردن و لباس بخش رو پوشوندن و شکمم فشار دادن که تنها دردی که تو سزارین حس کردم همین بود که تا نیم ساعت بعدش حس اون فشار رو تو شکمم داشتم که اومدن بهم مسکن زدن که آروم شدم
بعد چند ساعت بهم اجازه دادن که مایعات بخورم که من از قبل انجیر خیس کرده بودم و آب اونو خوردم با کمپوت گلابی این شروع تغذیم بود که بعدش نسکافه و چای کم رنگم خوردم
شب پرستار اومد گفت اومدم کمکت کنم از تخت پیاده بشی ک من گفتم میخوام مامانم کمک کنه گفت نمیشه اعتماد کن بهم و آروم آروم رفتم کنار تخت و اومدم پایین ک آسون تر از چیزی بود ک فک میکردم باهاش رفتم سرویس و پاهامو شست و دوتا شیاف برام گذاشت بعدشم پد جدید گذاشت ک من گفتم حس دسشویی بزرگ دارم گفت اشکال نداره بریم تخت اگه ادامه داشت صدام بزن باز که ۵ دقیقه بعد رفتنش شدیدا حس دسشویی داشتم ک مامان کمکم کرد برم پایین و کارمو انجام بدم دیگه بعد اون راحت با کمک بقیه میومدم پایین و تنهایی قدم میزدم ولی تنهایی میترسیدم از تخت بیام پایین 😂😂 ولی شبش دسشویی داشتم هرچقدر مامان و همسرم و صدا کردم نشنیدن خواب بودن 🤦‍♀️😂 مجبور شدم خودم برم پایین
مامان حنا مامان حنا ۴ ماهگی
#تجربه زایمان ۴
دیگه کم کم حس پاهام داشت برمیگشت ولی لرزکرده بودم اومدن پتو انداختن رومن خانم ها دیگه که زایمان کرده بودن کنارم بودن بچهاشونم کنارشون بود جز من از پرستارا پرسیدم بچه من کجاست گفتن بردن بخش نوزادان گفتم مشکلی داره گفتن نه تو بری بخش اونم میاریم دیگه ساعت ۲:۴۵من اومدن ببرن بخش دیگه دخترمم آوردن راستی پمپ درد هم برام گذاشتن
یک ساعت اولی که آوردن تو بخش دردی حس نمی‌کردم بعدش اومدن شکمم فشار دادن وااااااای که چقدر درد داشت مردم از درد گریه شدم ولی اصلا نمی‌تونستم تکون بخورم نینی هم آوردن که سیر بهش بدم ولی من دریغ از یک قطره شیر نداشتم هرچی پرستارا و اطرافیان تلاش کردن تا ۸شب هیچی نیومد ۸دکتر نوزادان اومد گفت برید شیر خشک نان یا اپتامیل بگیرید بدید بچه بخوره
خودمم دیگه از همون گفتن کم کم شروع کنم به مایعات خوردن اول هم یا انرژی زا بخورم یا اسپرسو
درد هام خیلی زیاد بود با وجود پمپ درد بهم هم گفتن خودشون پمپ جوری تنظیم کردن که کم کم وارد بدنم میشه و کلیدش نزنم که تا فردا برام بمونه منم قبول کردم ساعت۱۲شب هم اومدن سوند کشیدن که خیلی درد داشت یادم میاد مو به تنم نمی‌مونه بعدشم گفتن کم کم باید بشینی و بعدش بیایی از تخت پایین دیگه پرستارو شوهرم و مامانم بودن با کمک سه تاشون به هزار بدبختی و گریه و درد زیاااااااد اومد پایین ‌ولی خیییلی درد داشت که میگفتم دیگه غلط بکنم بخوام زایمان کنم چند قدمی راه رفتم برگشتم رو تخت خوابیدم ولی چون مایعات می‌خوردم و سرم بهم وصل بود دستشوییم می‌گرفت راهی هم نداشتم باید دوباره اون درد زیاااااااد تحمل میکردم و از تخت میومدم پایین
مامان طنین مامان طنین ۱ ماهگی
پارت سوم:
بعد از تایید همسرم منو بردن سمت اتاقم، ما اتاق خصوصی گرفتیم ۲ تومن هزینش بود، بهمون گفتن کارت همراه هم باید بگیرید ۷۰۰ تومنم بابت اون گرفتن، دو تا خانم خدمه اومدن همراه هامو بیرون کردن ،لباسامو عوض کردن زیر انداز گذاشتن، پرستار هم اومد سرم برام زد یه مسکن هم تو سرم برام زد، بهم گفت ۸ ساعت هیچی نخورم ،بعد دو ساعت حدودا بیحسیم رفت، و هیچ دردی نداشتم،، هی پرستارا میومدن سر میزدن، میگفتن درد نداری میگفتم نه، میگفتن هروقت که خاستی بگو بیاییم برات شیاف بذاریم، حدود ۵ عصر اومدن گفتن نسکافه و مایعات بخور که بعدش میاییم باید از تخت پایین بیای راه بری ، مایعات خوردم و اومدن دستمو گرفتن از تخت پایین اومدم اصلا دردی نداشتم فقط سرگیجه وحشتناک داشتم دستمو گرفتن یه کوچولو راه رفتم ، اصلا استرس نداشته باشید مامانا، وقتی تو شرایطش باشی خیلی راحت میگذره، منو خیلی ترسونده بودن، جوری که همش میگفتم یعنی سزارین همین بود؟ یعنی بعدا دردام شروع میشه؟ چرا درد ندارم ، یه شب بیمارستان بستری بودم، یه شیاف برام گذاشتن که دلم کار کنه و دستشویی برم، چون تا خودت و بچه بیرون روی نداشته باشید ترخیص نمیکنن، فرداشم دم ظهر مرخصی کردن