۱۰ پاسخ

بزن تو گوشش ششدور بچرخه دور خودش

همه کارهارو خودت نکن بزار اونم بکنه ک سرش گرمار باشه کمتر سراغ الکل بره

سلام عزیزم الان این قدر مشکلات زیاد شده و مردها استرس دارن به خاطر اینکه فکرو خیال نکنن مشروب میخورن چیز مهمی نیست که ذهنت و درگیر میکنی الان بارداری این حساسیت بارداری هست خدا رو شکر کن که مواد مخدر مصرف نمیکنه مشروب خوردن یه چیزه طبیعی هست فقط براي کارهای خونه یکی و بگو بیاد من خودم باردارم هر ۱۰ روز یه بار یه خانمی میاد خونه رو تمیز میکنه خودم نهایت غذا درست میکنم و ظرف میشورم درگیر کار خونه نمیشم همسر هم مشروب میخوره انقدر استرس و فشار کاری روشون هست تازه همسر من کاهی اوقات هر شب میخوره ذهنت و درگیر نکن خدا رو شکر مشکل مالی نداری که بخوای کسی بیاد منزلتون برای کارها ی خونه انشالله به سلامتی نی نی گلت به دنیا میاد این ناراحتیت هم از بین میره

عزیزم ان شالله بسلامتی فارع میشی و حتما با یه مشاور صحبت کن وحتما پیگیری کن الکل اثرات بدی روی سلامتی خودش می زاره از نزدیکان من الکل مصرف می کنه یه توده تو فکش ایحاد شده اکه فقط شانس اورد خوش خیم بود

با خانواده اش صحبت کن شاید بتونن کمکتون کنن ، خدا روشکر مشکل مالی ندارین ....
ان شا الله که با به دنیا آمدن بچه دوم سر براه تر بشه
تا می تونین بهش مسئولیت بدید تا وقت کمتری براش بمونه
اگر کمکی بگیری. فشار کار و زندگی برات کمتر میشه و تحمل کردن کارهای همسرت راحت تر میشه

از الان که بارداری سعی کن حتما حتما یه خانم کمکی بگیری برای تمیز کردن خونه بعد هم که شوهرت سر کاره هفته چند روز بیاد نوزاد رو نگه دار
متاسفانه نمی تونن الکی ها ترک کنن. فقط باید سعی کنی دفعاتش بیشتر نشه
شما هم کمکی بگیر که اذیت نشی و از شوهرت توقع نداشته باشی

اگر در حد کم میخوره و مشکلی واسه شما اینجاد نمیکنه گیر ندین بهش چون حساسیت و منع شما بیشتر تحریکش میکنه جوابم نمیده .

شایدناراحتی ازمحل کاری یا چیزی ناراحتش میکنه میخوره ازش پرسیدی

اگه میدونی حرف زدن فایده نداره ول کن، ایشالله خودش سر عقل بیاد

جلو شما میخوره؟؟؟

سوال های مرتبط

مامان گل پسر وتودلی مامان گل پسر وتودلی ۴ سالگی
بچه ها کیا بچه هاشون آروم و مظلومن؟! شاید بگین خوشی زده زیر دلت بچه ارومی داری و دنبال شیطون میگردی . اما پسرم خیلی بچه آرومیه. از کوچکتریش خودم همیشه باهاش بازی میکردم با مرتب پارک و بیرون میبردمش که با بچه های دیگه بازی کنه ...از همه کارام میزدم باهاش وقت میگذروندم چون دیرتر به حرف اومد که کمتر تلوزیونو و اینا ببینه ...الان خیلی خوب شده حرف زدنش ولی درکل آرومه....از همون کوچیکی اگه براش تلوزیون میذاشتم اصلا از صبح تا شبم باشه از همون جلوش بلند نمیشه و نگا میکنه خیلی علاقه داره و من همیشه همه چی رو دوشمه که اینکار و کنم حوصله اش سرنره یا سمت گوشی و تلوزیون نره بازی کنه ‌...با تمام تلاشهامم بازم بچه ی زیاد اجتماعی نیست ....با بچه خواهر شوهرم سه ماه فرقشونه اون دختره . تقریبا روحیاتشون مثل همه اونم دختر آرومیه ولی اون خیلی زودتر ب حرف افتاد با اینکه همیشه ی خدا گوشی دستشه....غصه ام میگیره که من باید این همه بابت همه چیز حرص بخورم . الان حامله ام با تمام مشکلاتم سر شب بردمش پارک با بچه ها بازی کنه همون اول طفلی بچه خورد زمین سرش درد گرفت تا آخر دیگه نه راضی میشد بیایم خونه نه از کنارم بلند شد بره برا بازی خیلی ناراحت شدم .....بچه ی زیادی هم اطرافمون نیست تو رده سنی ک با هم کنار بیان بتونن بازی کنن
مامان بردیا مامان بردیا هفته سی‌وششم بارداری
قبول دارین ما خانم ها خیلی مظلومیم.
تمام روز بچه داری و کارای خونه روی دوشمونه.
خدا میدونه شوهر من توی خونه هیچ کمکی بهم نمیکه با اینکه باردارم سه هفته پیش با ماشین تصادف کردیم و دکتر گفت بخاطر بارداری و ضربه ای که خوردی باید استراحت کنی توی این مدت فقط دو یا سه بار خونه رو جارو زده و ظرف شده مسئولیت تمام کارها با خودمه امروز بعدازظهر ۲ ساعت پسرمو نگه داشته من رفتم سونوگرافی از ساعت ۱۰ وسط سالن خوابید به بهونه این که بچه داری کرده و همش میگه چراغا رو خاموش کن صدای تلویزیون رو کم کن پس مادری که ۲۴ ساعته بچه داری میکنه آدم نیست. صدبار بهش گفت امروز که خونه ای راه پله ها رو جارو بزن آخه ساختمان ما ۳ طبقه است و نوبتی باید نظافت بشه اینکه دیگه وظیفه من نیست ولی انجام نداد. میگم رختخواب نوزدای رو از بالای کمد بیار میگه خستم.
فقط یه مادر و یک خانم حق نداره خسته بشه.
با تمام وجود دلم برای روزایی که میرفتم سرکار تنگ شد با اینکه مسئولیتم زیاد بود ولی کار و زحماتم ارزش داشت.
مامان گلسا مامان گلسا ۴ سالگی
مامانا ميشه كمكم كنيد من مادر پدرشوهرم برج سه رفتن مكه قبل مكه رفتنشون ما ي سري خرج ميوه و شيريني كه خودم درست كردم رو با پول خودمون خريديم هم اينكه خونه سازي طبقه بالاشون شوهرم همون موقع ها ي سري وسايل با پول خودمون خريديم كه حساب كرديم ٣٦٠٠شد .ندادن به ما.تا الان .ما هم دستمون تنگه واقعا ،ازون ورم اينام بدهكاري دارن واسه ساخت خونه شون همين تجهيزات حالا ما اينارو كار نداريم من دو ماه قبل مادرشوهرم واسش حبوبات خريدم رفت پول بده گفتم قابل نداره اگه دستتون نيست باشه با اون بدهكاري بدين يهو گفت چي ؟گفتم قبل مكه برين ما با پول خودمون خريد كرديم اينا ديگه نميدونم يكي اومد و بحث نشد و اونم أبدا حرفي نزد ،حالا هي شوهرم ميگه حرف نزن حرف نزن تا آخر سال ميدن شوهرم ساده به تمام معناست ننه باباش هر چي دارن مال دخترشونه شوهر من حمال.الان درد من اينه رفته ٣تومن كادو داده واسه برادرزاده ش كه عروسيشه،آخر ماه مولودي داره قراره فقط دو تومن كيك سفارش بده!!ما دوم مهر چك داريم نزديك حسابمون خالي شه ،من دارم ميتركم كه با احترام به مادرش بگم بدن پول ما رو شوهرم ميگه نگو اخه اين درسته؟