خانما من یه اشتباه بزرگ کردم از این فیلما شعر ریختم تو گوشیم و به بچم دو سه باری نشون دادم الان بچم خیلی گوشی شده خیلی سنش کمه برای گوشی گرفتن هر کار میکنم نمیشه واقعا ترکش بدم معتاد شده حالم از خودم بهم میخوره آخه بمن میگن مادر؟خانما خیلی عذاب وجدان دارم من مادرم ۳ ماهه عمل سنگین انجام داده خونمون نزدیکشه من از صبح تا شب میرم کاراشو میکنم بچم اذیت میکنه گریه میکنه من حین کار براکه ساکت شه مجبورم بدم و الان خیلی وابسته گوشی شده خانما چیکار کنن چرا اینطوری شد اصلا امشب کلی گریه کردم برا این کارم اینقدر هم خسته میشم نای بازی کردن ندارم با بچه پدرشم اصلا با بچه سر ب سر نمیکنه دلم براش کبابه بخدا

نگران نباش عزیزم زودیادشون میره یه چن روزباچیزای دیگه سرگرم کن گوشی دستت نگیریادش میره

عزیزم گریه نداره مجبور بودی چاره ای نداشتی باز کم کم میتونی ترکش بدی از گوشی ، سعی کن دستت نبینه که یادش بیوفته

گوشی رو ازش قایم کن همین

دختر منم با اینکه من خیلی مواظب بودم معتاد گوشی نشه یه مدت خیلی گوشی نگاه میکرد یه مدت مثلا چند روز بیشتر فیلما و عکسای و فیلمای خودش رو میدید دیگه بهش ندادیم سرش رو با چیزای دیگه گرم کردم صبح تا شب الان دیگه وابستگیش کم تر شده اصلا نمیگه گوشی بده ! سعی کن بهش پدی حتی اگه گریه کرد

فقط چاره ش اینه که گوشی رو قایم کنی ازش

مادر تون که بهتر شد موقعی که گوشی میخواد با اسباب بازی خودتون باهاش بازی کنید با نقاشی کشیدن یادش ببر اگه پارک نزدیک تون هست ببرش پارک پیاده روی