۷ پاسخ

خداییش فکرنمیکردم حاملگی انقدرسخت باشه واسترس زا حداقل راجب خودم اصلا فکرنمیکردم انقدر بیفتم فکرکن تموم اطرافیانم چه قبلیا چه الانیا حاملگی های عالی خوب من از اولش داغون بودم از ویارهای عجیب غریب بگیر که کارم داشت به دوهفته بستری می‌رسید بعدشم سرکلاژ واستراحت مطلق واقعا خستم ولی خداروشکر که خدا بچمو نگه داشت با اینهمه سختی

منم خیلی گریه میکنم و افسزده شدم کاش بعد زایمانمون خوب بشیم همش گریم میگیره و عصبی میشم 😔

من دارم جون میدم از استرس

وای که چقدر شرایط منو توصیف کردی من نفسم لای قفسه سینم گیر می‌کنه میمیرم وقتی اینجوری میشم میگم خدایا همین الان بدنیا بیاد راحت بشم😭

من افسردگی گرفتم
فقط امیدوارم بعد زایمان به حالت عادی خودم بزگردم. و بتونم به زندگی کردن ادامه بدم ...

بخدا این روزا کلافه کنندست از اونجا از طبیعی میترسم

منم همینطورم واقعا🥹هزارتا استرس و فکر وخیال و مشکل فقط خدا کمک کنه و دلمون رو شاد کنه

سوال های مرتبط