همش ناراحتیم روسربچه ی دیگم خالی میکنم 1گه مادرباشه دوست نداره کوچکترین زخم روبدن بچش بوجودبیادخداهمه بچه ها وحفظ کنه
منم بچم دوماهش بودگوشی ازبالاپرت شدروسرش مردم وزنده شدم ازبس دلم براش سوخت همش میگفتم خدایامن دوست نداشتم اینطوربشه ازبی احتیاطیم بودبردم دکتردست به ملاجش زدگفت خداراشکر طوری نیست ولی وقتی یادم میادعصبانی میشم وکل بدنم عرق میکنه ازناراحتی
اره بخدا 🫂
منم شوهرم حساس فک کن یک سال بخاطر کار شوهرم مجبور بودم وقتی نیست برم خونه بابام ایقد زجرکشیدم بچه گل سمی خورد خونه بابام نمیدونم قرص کرد دهنش میخورد زمین مریض میشد من هر سری میمرذم و زنده میشدم ولی گذشت نگران نباش عزیزم اینا بخاطر استرسامون که از کاه کوه میسازیم
نگران نباش عزیزم انشالله که چیزی نیست
اگه ترسیده زیر بالشش صدقه بذار صبح که پاشد بنداز صدقه
یه تخم مرغ هم دور سرش بگردون و بشکون
برای عروسی هم بچت رو به یکی از آدمای معتمدتون که میدونی حواسش هست بسپار بچه رو بگو به هیچ عنوان بغل کسی نده
چون سر خودتو مامانت شلوغه تو جشن
عزیزم کاملا احساستون نرماله ولی چون بچه اسیب ندیده خیالتون راحت باشه .فقط سعی کنید اتفاقی میوفته حتما ب همسرتون بگید حتی سربسته اتفاق هیچ موقع ادمو خبرنمیکنه توی هرچیزی بعدا ازجایی بفهمن خودتونو مقصر میدونن ...مراقب خودتون و نی نی عزیزتون باشید خدا حافظ شما باشد ان شاالله
نگران نباش هیچیش نیست مطمئنم،چون بچه ها تواین سن کوچیک ن هنوز قرص نشدن اتفاقی نمیفته،دست بکش رو ملاج سرش و بخدا بسپرس میگن چون هنوز ملاج سرشون بسته نشده ارتباط عرفانی شون هم با خدا برقرار
انشاالله که چيزي نیست عزیزم نگران نباش
الهی عزیزم کاملا درکت میکنم قربونت بشم..پسر منم ۸ماهس بود عید بود خونه مامانم یک اتفاقی براش افتاد که حتی اورژانس اومد مایعنه اش کرد خیلی روز سختی برام بود شوهرمنم مثل شوهرتو حساس ..تا دوروز بهش نگفتم اما بعداز دوروز بهش گفتم اما سربسته و حتی اینکه اورژانس اومده نگفتم ..
امروزم خونه مامانم اومدم شوهرم گفت نرو یک روز دیگه برو گفتم خودت نیستی من میرم با بچها گناه دارن توخونه اومدم. بد ظهری نوه خاله ام تو حیاط بازی داشت با پسرم و برادر زادهام دست پسرم محکم کشید خورد زمین دهنش خونی شد وقتی خونه دیدم پس افتادم زدم تو سرم خونه دهنش بند اومد اما انگشت دستشم داغون شده بود زیر ناخنش خون ریزی کرده بود بند نمیمومد بتادین زدم با مامانم و چسپ بانداژ. حالا موندم شوهرم ببینه چی جوابش بدم ..حالا پسرم میگه به بابا میگم بیاد علی رو دعوا کن بزنه منو داغون کرد ..بازم مجبورم سربسته بهش بگم که چی شده
انشالله هیچی نیست عزیزم توکلت به خدا
عزیزم شما میگی بچرو رو سینش نگه داشته یعنی هیچ اتفاق نیفتاده حتب بچه رو زمبین نیافتده احتمالا ترسیده
صدقه بده ان شاءالله چیزی نیس
با تمام وجود حس مادریتو نگرانیتو درک میکنم
انشااااا... ک چیزی نیس عزیزم
بگردمممم
انشالله ک هیچ اتفاقی براش نیافته و همه چی خوبه🤲🏻🤲🏻🤲🏻🤲🏻🤲🏻
انشالله که چیزی نمیشه ولی حواست تا فردا خیلی بهش،باشه
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.