سلام اومدم با تجربه زایمان
پنجشنبه من رفتم مطب دکترم معاینه تحریکی شدم دکتر نامه داد که فرداش یعنی جمعه بستری بشم از مطب دکتر که برگشتم تا صبح همش انقباض داشتم تا صبح خواب نرفتم صبح جمعه ساعت 9صبح به اتفاق شوهر رفتم بیمارستان ان اس تی که گرفت دید که هر ده دقیقه سه تا انقباض دارم پرونده تشکیل دادم رفتم بخش زایمان تا ساعت 1/30ظهر درد زایمان طبیعی کشیدم اما دهانه رحم فقط دو سانت باز شده بود اونجا بود که سوند زدن و منو بردن اتاق عمل خودم بیهوشی کامل انتخاب کردم بچه به دنیا اومد و حالا حاله منی که تازه بهوش اومده بود وای نگم براتون تا بهوش اومدم انگار که دارن چاقو میزنن توی شکمم سریع بهم مسکن زدن و من دوباره خواب رفتم بعد فهمیدم چرا این قدر درد کشیدم من به پنی سیلین حساسیت داشتم توی پرونده نگاه نکرده بودن و به من تزریق کردن توی بیهوشی فشارم خیلی رفته بود بالا و خونریزی خیلی شدید داشتم خلاصه منو اوردن توی بخش و فقط با مسکن اروم می‌شدم امروز خیلی بهترم اما یه نصیحت از من طبیعی زایمان کنید اگه می‌تونید بدون هیچ دلیل سزارین نشین

۱۹ پاسخ

من سزارین شدم خیلی راضی بودم

یکی میگه طبیعی یکی میگه سزارین من که موندم وسط دوراهی سخت🥲 .. مبارک باشه عزیزم ❤️

قدم نورسیدت مبارک ایشالله زیرسایه مهربونیات بزرگ بشه گلم😘

ولی بنظر من اینجوری میاد طبیعی سخته انقباضات ادمو دیوونه میکنه من خودم تو بارداری اولم تا یکی دو ساعت گریه کردم داد زدم انقد که انقباض داشتم اح
خلاصه بسلامتی زایمان کردی نینی تو بغل گرفتی خیلی خوشحالم برات

بسلامتی شماهم زایمان کردی مبارکت باشع

قدم نورسیده مبارک عزیزم

به سلامتی عزیزم مبارک باشه.اینجا نفهمی از پرستار دکترا بوده که پرونده نگاه نکردن اگر پنسیلین نزده بودن آنقدر درد نمیکشیدی

منم سزارینی بودم ولی بیحسی هیچ دردی نداشتم شکرخدا بدن بابدن فرق میکنه

عزیزم ان شالله که بهتر بشی پا قدم نی نیتم خیر باشه ♥

سلام آرزو جان خدا رو شکر بخیر گذروندی قدم نی نی پر برکت باشه براتون...
منم انتخابم طبیعیه بارداری اولمه ولی میگن طبیعی درد و سختیش اوله خدا برا همه آسون کنه شما هم انشاالله زودتر خوب بشی

کدوم بیمارستان زایمان کردی ؟

با آرزوی سلامتی برا خودت و نی نی کوچلوت 😍

قدمش پر برکت باشه

عزیزم مبارک باشه الهی🤩
از بیمارستان راضی بودی؟
ست نوزادی میدن؟
آخه منم تصمیم دارم سیدالشهدا زایمان کنم
ممنون میشم جواب بدی

ای وای خیلی بد که حساسیت داشتین😑😑قبلش همش میپرسن چطور از شما نپرسیدن.من سزارین شدم اونقدر هم که همه بد میگن بد نیست☺️

مبارک باشه عزیزم 😘

عهههه مامان هلیا مگه سزارین نبودی از اول؟؟ چرا معاینه تحریکی کردن؟؟
حالا خداروشکر که به خیر گذشت و دختر گلت به دنیا اومد ❤️❤️

مبارک باشه قشنگم مراقب خودتو نینیت بتش

من گذاشتم تا ماه آخر ببینم چی میشه اگه همینطوری بریچ بمونه ک مجبورم سز بشم ولی اگه بتونم حتما طبیعی روانتخاب میکنم

سوال های مرتبط

مامان ایلیا:) مامان ایلیا:) روزهای ابتدایی تولد
تجربه زایمان طبیعی
پارت اول
13آبان ماه من 37هفته کامل شده بودم که از شبش سردرد شدید داشتم که احساس میکردم فشارم رفته بالا صبح زود بیدار شدیم رفتیم درمانگاه بیمارستان اونجا فشارمو گرفتن 14بود سردردم خوب نمیشد گفتن برو اورژانس مامایی اومدم اونجام هر کاری کردن خوب نمیشد ولی فشارم اوکی شده بود بعدش ازمایشو اینا گرفتن خلاصه منو فرستادن بخش تا بستری بشم
شب ساعت یازده بود من یه لحظه یه درد دی پیچید تو شکمم و سفت شده بود اومدن ان اس تی گرفتن گفتن درد نشون میده بعدش اومد معاینه کرد گفت دوسانت باز شدی سریع بردنم زایشگاه منم فقط داشتم گریه میکردم خانوادم کلا شهرستان بودن تنها بودم اونجا
بعدش دوباره اومدن منو معاینه کردن اونم وحشتناک که نگم از دردش براتون همون دوسانت بودم
خلاصه من اون شبو با دوسانت تو زایشگاه بستری شدم تا صبح شد گفتن
هفتت بالاس باید ختم بارداری بدیم
دو روز بهم امپول فشار وصل کردن ولی هیج جوره باز نمیشدم بعد از کلی درد کشیذن شدم سه سانت
مامان پویا مامان پویا ۴ ماهگی
سلام از تجربه زایمانم بگم که
ده تیر صب بادرد خیلی جزئی رفتم برای معاینه تحریکی درست ۳۹ هفته بودم رفتم که نوار قلب جنین اکسیژن خودم خوب نبود و سه سانت باز بودم رفتم دکترم بهم دوساعت پیاده روی داد بعدش نامه بستری ساعت چهار بعد از ظهر بستری شدم تا شش توی بخش زایمان با آمپول فشار پیاده روی کردم بعد هفت به دستور دکترم کسیه آبو زدن بعد کیسه آب درد بیشتر بیشتر می‌شد ساعت هشت دکترم اومد با اولین معاینه سربچه اومده بود که با چن تا زور پسرم ساعت ۸:۲۰ دقیقه شب بدنیا اومد دیگه آزاد شدم با چن تا فشار جفتم خارج شد بعد خونریزی بند آوردن بعدش بی‌حسی زد بخیه هارو زدن تو اون فاصله بی‌حسی اثر کنه دکترم یه بچه دیگه دنیا آورد اتاق بغلی ساعت ده شب اومدم بخش صبم دکترم بعد معاینه مرخصم کرد
اول اینکه تحمل درد باید بالا باشه خیلی بالا دوم طبیعی واقعا سخته ولی بعد کیسه آب معاینه ها خیلی راحت میشه هنوزم هم بعد دوروز درد دارم بخیه زیاد خوردم اینم تجربه دومین زایمان طبیعی من ۱۰ تیر ساعت ۸:۲۰ دقیقه شب
مامان پویا مامان پویا ۴ ماهگی
سلام از تجربه زایمانم بگم که
ده تیر صب بادرد خیلی جزئی رفتم برای معاینه تحریکی درست ۳۹ هفته بودم رفتم که نوار قلب جنین اکسیژن خودم خوب نبود و سه سانت باز بودم رفتم دکترم بهم دوساعت پیاده روی داد بعدش نامه بستری ساعت چهار بعد از ظهر بستری شدم تا شش توی بخش زایمان با آمپول فشار پیاده روی کردم بعد هفت به دستور دکترم کسیه آبو زدن بعد کیسه آب درد بیشتر بیشتر می‌شد ساعت هشت دکترم اومد با اولین معاینه سربچه اومده بود که با چن تا زور پسرم ساعت ۸:۲۰ دقیقه شب بدنیا اومد دیگه آزاد شدم با چن تا فشار جفتم خارج شد بعد خونریزی بند آوردن بعدش بی‌حسی زد بخیه هارو زدن تو اون فاصله بی‌حسی اثر کنه دکترم یه بچه دیگه دنیا آورد اتاق بغلی ساعت ده شب اومدم بخش صبم دکترم بعد معاینه مرخصم کرد
اول اینکه تحمل درد باید بالا باشه خیلی بالا دوم طبیعی واقعا سخته ولی بعد کیسه آب معاینه ها خیلی راحت میشه هنوزم هم بعد دوروز درد دارم بخیه زیاد خوردم اینم تجربه دومین زایمان طبیعی من ۱۰ تیر ساعت ۸:۲۰ دقیقه شب
مامان نورا مامان نورا ۲ ماهگی
تجربه سزارین سوم من
قسمت اول
من نهم خرداد ماه با انقباض شدید بیمارستان اومدم که با سونوگرافی انجام شد تشخیص دادند آپاندیس ام گرفته و باید برداشته بشه 😥
اوایل ماه ششم بارداری بودم . بالاخره مجبور شدم عمل جراحی کنم و آپاندیس ام بردارم..دو روز بعد از عمل که برگشتم خونه با درد شدید مواجه شدم فهمیدم جنین زیر بخیه ها میاد و باعث درد میشه دوباره بستری شدم تا دردهایم کمتر بشه ..دو روزی بستری شدم و برگشتم خونه..و دوباره سه روز بعد انقباض داشتم بحدی که تحمل نتونستم کنم و سه باره بستری شدم 😑

خلاصه ماجرای انقباض ها و دردهای مکرر من شروع شدند و من چند روز خونه بودم و چند روز بعد بستری میشدم تا دردهایم آف شوند...و این روند به مدت سه ماه 🌙 کامل طول کشید 😳😳😳
همون انقباض و درد زایمان که معمولا مادرها یک روز تجربه می‌کنند من سه ماه هر روز می‌کشیدم ..
انقباض های نیم ساعته ،پنج دقیقه ای ،و حتی دو سه دقیقه ای داشتم ..البته بگویم که دایم شیاف و آمپول پروژسترون هم استفاده میکردم ....من در زایمان اولم برای زایمان طبیعی رفته بودم و درد کشیدم اما دهانه رحم پیشرفت نمیکرد و مجبور به سزارین شدم 👈 و این بار هم با همه انقباض هایی که داشتم قاعدتاً باید رحم باز میشد اما کلا رحم بلد نیست باز بشه انگار 😅و برای همین فقط مسکن می‌گرفتم و به خونه برمیگشتم..دکترم می‌گفت خیلی رحم خوبی داری که با این همه انقباض پاره نشده تا حالا 😜
البته بگویم دو سری هم آمپول ریه و سولفات هم گرفتم .
دکتر جراحی که آپاندیس ام عمل کرده بود می‌گفت چسبندگی دارم و دکتر زنان ام گفت که باید به شهر دیگری بروم برای عمل که مرکز درجه دو یا یک باشه ..و سختی های زایمان ام از اونجا شروع میشه ..