بچه تو اون سن نمیفهمه درو روش قفل کن اولش گریه میکنه بعد با شرایط کنار میاد که نباید بره بیرون
چرا درقفل نمیکنی من خونم طبقه چهار تازه کلید رو درباشه پسرم دربازمیکنه شوهرم صبح میره درقفل میکنه میره البته ک من کلید دارم کلید تراس هم برداشتم چون اونم بازمیکنه دراتاقمم قفل چون وسایل خیاطی اونجاست
اینو بدون تو مادرش هستی در قفل کن نزارش بره الان میتونی جلوش بگیری بابا بچه در این سن من عمرا نمیزارم بره جایی بدون من
در و قفل گن بهش یاد بده برای هر کاری ازت اجازه بگیره
بعدم وقتی در قفل باشه گریه میکنه ولی تو توجه نکن دعواش هم نکن
درو قفل کن
دخترای منم هی درو باز میکنن میرن راه پله میترسم همو هل بدن پرت شن از پله ها درو از بالا قفل میکنم نمیتونن
میگم بابا بسته رفته
نزار بره در و قفل کن کلید و بردار.صدای تی وی و اهنگم تو خونت زیاد کن اصلا صدای بیرون نیاد
یک شب ساعت یک شب تو دسشویی داشتم نوار تعویض میکردم ایستاده بودم در دسشویی نیمه باز بود از پله ها اومده بود بالا پشت در دسشوییمون ایستاده بود دید میزد تا در باز کردم چنان جیغی زدم از ترس دست پام میلرزید دیدم پسر جاریم بدو از پله ها رف پایین ب ننش تو خونه ساعت یک شب میگف زن عمو تو دسشویی بر پا نمیدونم چکار میکرد چنان عصبی بوووووودم ک میخواستم برم در خونشون باز شیطون لنت کردم بخدا جالب ک جاریممممم ن دعواش کرد ن چیزی گفتش یک بلا ها سر من در اورده اون بچش کنگو اومد در خونم نشست ب شاشیدن بعد جاریمم قبول دار نبود بچه اش اینکار کرده یا ادامس میخورد در میاورد میمالید ب در خونمون اینقدر از دستشون کلافم مردم ازارن
هی خواهر منم همین مشکل دارم جاریم پایین ک راه نمیده بچه هام برن تو حیاط بازی کنن با این ک حیاط مون مشترکه اما من اصلا از حیاط استفادع نمیکنم پسرم هفت سالشع پسر جاریم ده سال پسر من میره تو کوچه با دوستاش بازی میکنه بچه جاریم میاد ب دعوا میندازشون یا خرابکاری میکنه لنگ بچه من میندازع کار میکنه ک مردم میکشونه در حیاط ما دعوا راه میندازه خودش میکشع کنار یا میره سوپر رو ب رومون خوراکی میخرع تو حساب ما میزنه مغازع دار میگ تو دفتر ب نام کی بنویسم نام شوهر من مینویسه خدا ب جفتمون یک خونه ویلایی مستقل بده
در خونه قفل کن همین
عزیزم همه مادرا راست میگن درو قفل کن گریه کرد محلش نده بعدش خودش آروم میشه به همیت راحتی
اصلا خیلی بده با خانواده شوهر یه جا زندگی کرد خیلی اعصاب خوردی همش
باید درو قفل کنی اجازه ندی تنها بره
وای درکت میکنم خیلی بده کاش میتونستید برید به جای دیگه زندگی کنید
الان داداش تو تو مدرسه ...میفروشه یا دایی بچه های جاریت؟
درتو قفل کن اجازه نده بره بیرون ،سنش ایجاب میکنه سر خود میره بیرون ، کم کم با این شرایط که پیش اومده اجازه گرفتن رو یاد میگیره ، مقاومت کن تو این قضیه که باید از پدر یا مادرت اجازه بگیری ، براش توضیح بده همسنت نیستن و ....
پسر منم یه پسر عموی ۱۲ ساله و یه دختر عموی ۷ ساله داره . ما شا الله خیلی شر و شیطون هستن . ولی پسرم خیلی دوستشون داره و دائم دوست داره باهاشون بازی کنه .
منم اجازه میدم کنار خودم با هم بازی کنن . هم اینطوری کنترلشون می کنم که کار خطرناک نکنن هم پسرم باهاشون بازی می کنه .
شما چون تو یه خونه اید محاله بتونید ارتباطشون رو قطع کنید . باید مدیریت اش کنید .
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.